چکیده کتاب معامله جدید برای زندگی اثر دکتر الکساندر الدر
شروع زندگی جدید معامله گری با درآمد زیاد و ریسک کم
آیا تا به حال پیش آمده که با نگاه کردن به خبرهای مالی و اقتصادی با خود فکر کنید کاش می توانستید همچون مردم پول به دست بیاورید؟ البته که می شود! کافی است به سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه فکر کنید و با خرید و فروش سهام بخشی از آن ثروت را به خودتان اختصاص دهید. نگاه کردن به ثروت بیکران جرج سوروس و وارن بافت می تواند انگیزه بزرگی برای سرمایه گذاری در بازارهای سهام باشد. اما فراموش نکنید ورود به این بازارها بدون داشتن اطلاعات کافی صحیح نیست. بنابراین پیش از آن باید در این رابطه مطالعه کنید. در این کتاب با نکات مهمی که هر معامله گر باید بداند، آشنا می شوید. سرفصل های مهم عبارتند از:
- یک معامله گر خوب، منطقی و غیراحساسی عمل می کند.
- کسب درآمد از بازار سهام با یادگیری روش خواندن نمودارها شروع می شود.
- دلایل مهم برای بررسی بازارهای گاوی و خرسی.
هر معامله گر مبتدی، ممکن است اشتباه کرده و ضررهایی داشته باشد
آیا تا به حال به زندگی سرمایه گذاران بزرگ نگاه کرده اید و آرزو کنید ای کاش مانند آنها زندگی می کردید؟ البته این کار غیرممکن نیست اما دشواری هایی نیز به همراه دارد که اگر آنها را بشناسید کار شما آسان تر می شود. اولین دامی که سر راه شماست، کارمزد ها هستند. می دانید که در ازای هر معامله باید کارمزدی را به بانک یا کارگزار بپردازید که اگر دقت نکنید این کارمزدها پول شما را می بلعند! برای مثال تصور کنید معامله گری هستید که چهار روز در هفته هر بار دو معامله انجام می دهید که کارمزد شما در هر معامله 10 دلار است. در پایان هفته این مبلغ به 80 دلار رسیده و در یک سال 4000 دلار خواهد شد. اگر سالانه 20.000 دلار معامله کرده اید در واقع 20 درصد از آن صرف پرداخت کارمزد شده است. برای پرداخت کارمزد کمتر باید بانک ها و کارگزاری ها را بررسی کنید به گونه ای که مجبور باشید کمترین کارمزد را بپردازید.
مورد دوم لغزش است. یعنی انجام معاملاتی که می توانستید با پرداخت پول کمتری آنها را انجام دهید. برای رفع این مشکل باید روش های دادن سفارش خرید را بیاموزید. دو نوع سفارش خرید داریم: سفارش محدود و سفارش با قیمت بازار. در سفارش محدود شما خودتان یک مبلغ را برای خرید در نظر می گیرید، مثلا تصمیم می گیرید این سهم را به مبلغ 50 دلار خریداری کنید. مزیت این روش در این است که شما بیش از 50 دلار پرداخت نمی کنید اما از طرفی اگر سهم به 50 دلار نرسد آن را از دست می دهید. در سفارش به قیمت بازار شما تصمیم می گیرید آن سهم را حتما بخرید. آن وقت آن سهم با هرقیمتی که در بازار بود خریداری می شود. البته در این شیوه شما احتمالا پول بیشتری می پردازید. قابل ذکر است که روش دوم مطمئن تر می باشد زیرا شما باید تلاش کنید از پرداخت هر پول اضافی به کارگزار یا جهت خرید سهام خودداری کنید. اما خطرات دیگری نیز در سر راه معامله گران تازه کار وجود دارد که به آنها اشاره می کنیم.
هرگز قمار نکنید
اغلب مردم بر این باورند که قمار و معامله در بازار سهام شبیه به هم هستند. اما در واقع اینطور نیست. شاید یک معامله اشتباه نوعی قمار باشد، اما معامله عاقلانه و درست هیچ شباهتی به قمار ندارد. برای اینکه بدانید معاملات شما درست است یا نه ، اگر متوجه شدید برای انجام یک خرید به شدت وسوسه شده اید و نمی تواند صبر کنید نشانه این است که مانند قماربازان معامله می کنید و باید در مقابل این وسوسه اشتباه بایستید. نشانه دیگر آن معاملات احساسی هستند، یعنی با هر حرکت کوچک مثبت ذوق زده شوید و با هر حرکت در جهت مخالف بترسید. نشانه خطرناک دیگر خودتخریبی است. برای مثال یکی از دوستان من در اوج بازار مثبت، سفری به آسیا کرده و سبد سهامش را رها کرد. وقتی بازگشت که تمام سرمایه اش را از دست داده بود. برای جلوگیری از این اقدامات خودتخریبی باید مسؤلیت سرمایه گذاری خود را بپذیرید و از سرمایه خود مراقبت کنید.
در بازار سهام پیرو جمع نباشید
افراد مختلف تعاریف متفاوتی از بازار دارند. گروهی بازار را نهادی مستقل می دانند. افراد با پیشینه دانش، بازار را نهادی علمی می دانند ولی معامله گران حرفه ای بازار را مکانی می دانند در آن مردم پیرو دیگران هستند. این شیوه صحیحی نیست و نباید از جمعیت معامله گران پیروی نمود. البته مستقل ماندن اصلا کار ساده ای نیست چون انسان برای حفظ امنیت خود می خواهد پیرو جمع باشد. اما در مجموع تصمیم گیری های عجولانه بسیار خطرناک هستند. مثلا حادثه جنون گل لاله در سال 1634 یکی از این موارد است. زمانی در هلند قیمت گل لاله بالا رفت به گونه ای که اکثریت مردم به خرید و فروش گل لاله روی آوردند. اما ناگهان روند تغییر کرد و همه مردم را در ناکامی گذاشت. برای جلوگیری از این حوادث باید بازار سهام را از دو دیدگاه مطالعه کنیم. دیدگاه گاوی و دیدگاه خرسی. افراد با دیدگاه گاوی روی بالا رفتن قیمت ها شرط بندی می کنند و اگر این اتفاق افتاد به این معناست که گاوهای خوش بین موفق شده اند. بالعکس افراد با دیدگاه خرسی روی پایین آمدن قیمت شرط بندی می کنند و در این صورت، خرس های بدبین موفق می شوند. به روش “تحلیل نمودارها” می توانید متوجه شوید که در بازار خرسی قرار دارید یا بازار گاوی.
اصول نمودارهای میله ای، روشی برای تحلیل های صحیح
برای ارزیابی نمودارهای میله ای باید پنج اصل را در مورد آنها بدانید: قیمت گشایش(ابتدا)، قیمت بسته شدن(پایان)، بالای میله(بیشترین قیمت)، پایین میله(کمترین قیمت)، طول بلندی میله. قیمت گشایش نظر کاربران تازه کار را نشان می دهد، گروهی که همان صبح زود معامله را انجام می دهند. قیمت پایانی نظر کاربران حرفه است که عجولانه تصمیم نگرفته و تا پایان بازار صبر کرده اند. اگر قیمت پایانی از قیمت گشایش بالاتر باشد یعنی حرفه ای ها سرسختانه تر عمل کرده اند و بالعکس. به عبارت دیگر بالای میله نشان دهنده اوج قدرت گاوها و پایین میله اوج قدرت خرس هاست. این همان دانشی است که به شما کمک می کند بدانید در بازار خرسی هستید یا گاوی. هنگام تصمیم گیری برای خرید یا فروش سهام، پس از دانستن اینکه در چه بازاری هستید باید به طول بلندی میله نگاه کنید که نشانه شدت تقابل میان خرس ها و گاوهاست. با توجه به این فاصله میزان فعالیت بازار را به دست می آورید. طول متوسط نشانه بازار آرام، طول کوتاه تر از میانگین بازار کساد و طول دو برابر میانگین منعکس کننده بازار پر داغ و پر ریسک است. قابل ذکر است که لغزش در بازارهای آرام کمتر است بنابراین در صورت مشاهده اختلاف قیمت بالا وارد بازار نشوید.
آشنایی با موقعیت حمایت و مقاومت، راهی برای تحلیل موثر نمودارها
نمودارهای میله ای دو عنصر دیگر را نیز به ما معرفی می کنند که به ما کمک می کنند خلق و خوی بازار را بشناسیم. این دو عنصر، حمایت و مقاومت هستند.
برای شناخت شرایط حمایت، می توانیم زمین بسکتبال را به خاطر آوریم. هر بار که توپ به زمین می خورد، مجددا به بالا برمی گردد. هرگاه در بازار میزان درخواست خرید آنقدر بالاست که روند رو به پایین سهم را متوقف کرده یا به سمت بالا برمی گزداند بازار در شرایط “حمایت” است. برای یافتن تراز حمایت کافی است دو یا چند دره نمودار را با خط افقی به هم وصل کنیم. اگر قیمت سهام رو به کاهش در نقطه ای متوقف و سپس افزایش یافته است معامله گر حرفه ای این نقطه را به خاطر می سپارد و هنگامی که دوباره بازار به این سطح قیمت رسید آن سهم را خریداری می کنند. بالعکس اگر شدت فروش آنقدر بالاست که روند رو به بالا را متوقف کرده یا به پایین نزول می دهد، بازار در شرایط “مقاومت” است. برای دریافت میزان مقاومت دو یا چند قله را با خط افقی به هم وصل می کنیم. اصولا وقتی به نقطه مقاومت رسیدید باید پیش از افت قیمت، سهم را بفروشید و خرید را در زمانی که قیمت ها در پایین ترین سطح حمایت هستند انجام دهید. در واقع بیشتر معامله گران خرید را در نقطه حمایت و فروش را در نقطه مقاومت انجام می دهند. این امر سبب تحکیم این دو می شود.
برای مثال میانگین صنعتی داو جونز (از مهم ترین شاخص های آمریکا)، در سالهای 1966 تا 1982 در یک شرایط مقاومت اصولی قرار داشت. به گونه ای که هر بار روندی صعودی به نقطه ای بین 950 تا 1050 می رسید بلافاصله متوقف شده یا نزول می کرد. مقاومت در این نقطه آن قدر قدرتمند بود که معامله گران این سطح را “گورستان آسمانی” نامیدند.
صرف نظر از معامله، همیشه به نقدشوندگی سرمایه خود و نوسانات موجود توجه کنید
در بازار سرمایه گذاری شما به سهام، صندوق های سرمایه گذاری و قراردادهای آتی دسترسی دارید اما معاملات سهام به علت اینکه درک آسان تری دارند برای افراد تازه کار مناسب ترند. البته به هنگام معامله سهام باید جانب احتیاط را رعایت کنید. هر کس به تناسب توانایی خود در بازار سهام تعداد مشخصی از سهام را در طول هفته یا ماه رصد می کنند. اما باید همیشه دو مورد نقدشوندگی و نوسان را مدنظر داشته باشید. نقدشوندگی میانگین حجم روزانه سهام معامله شده است که هر چقدر بالاتر باشد معامله راحت تر است. مثلا نویسنده درگیر 6000 سهم از سهامی بود که روزانه فقط 9000 عدد از آن معامله می شد. برای خلاص شدن از آن سهم، چندین معامله با کارمزد انجام داد و به لغزش افتاد. برای جلوگیری از این امر، سهامی را در نظر بگیرید که روزانه بالاتر از یک میلیون سهم از آن معامله شود.
نوسان روندهای کوتاه مدت قیمت یک سهم می باشد که هرچقدر بیشتر باشد فرصت از دست رفتن پول یا نقد شدن آن بیشتر می شود. نوسانات با ضریب بتا سنجیده می شوند که نوسانات سهامی خاص را با معیار آن مقایسه می کنند. برای مثال اگر بتای 2 داشته باشیم یعنی اگر معیار 5 درصد افزایش یابد آن سهم ده درصد افزایش پیدا می کند و بالعکس. تازه کارها باید کار خود را با بتای پایین شروع کنند.
دو قانون ساده برای کم کردن ریسک
برای داشتن امنیت در معامله باید به دو قانون توجه کنید. اولین قانون، “قانون 2%” است. با مثالی این قانون را شفاف سازی می کنم. اگر شما 50.000 دلار سرمایه برای معامله دارید بر اساس قانون 2% تنها باید 1000 دلار از سرمایه خود را به خطر بیندازید. بنابراین برای خرید یک سهم 50 دلاری، سفارش خرید را در 48 دلار قرار می دهید. در واقع شما به ازای هر سهم 2 دلار را به خطر انداخته اید. اگر اجازه دارید 1000 دلار را به خطر بیندازید می توانید 500 سهم خریداری کنید.
قانون دوم، “قانون 6%” است. این قانون می گوید اگر اگر در ماه ضرر شما با احتساب معادلات باز به 6% از سرمایه شما رسید آن ماه حق انجام معامله جدیدی را ندارید. با استفاده از مثال قبل، با ریسک 1000 دلار، ضرر کلی ماه را با ریسک جاری معاملات جمع کنید. اگر حاصل جمع برابر با 6% از سرمایه شما شد، توصیه می کنیم آن ماه معامله جدیدی انجام ندهید.
معامله های خود را به کمک دفتر روزنامه در مسیر درست قرار دهید
شنیده اید که می گویند” فقط اموری را می توان بهبود بخشید که قابل اندازه گیری باشند”. در تجارت نیز به همین صورت است. در انجام معاملات، ثبت منظم سوابق هر معامله اهمیت زیادی دارد. باید میزان سود و ضرر خود را در دفتر روزنامه ثبت کنید تا بتوانید بر معاملات خود کنترل داشته باشید. به این صورت موارد مبهم تجارت به تدریج برای شما روشن می شوند. بعلاوه سبب می شوند شما معاملات احساسی انجام ندهید. یکی از مهم ترین مواردی که باید در دفتر روزنامه بررسی شود”منحنی سرمایه” است. این منحنی سود و ضرر را در بلند مدت به شما نشان می دهد. اگر این منحنی سیر نزولی داشت باید توجه بیشتری به معاملات خود داشته باشید.
پیام آخر
عوامل تعیین کننده موفقیت در بازار عبارتند از: ” آگاهی، تمرکز، انظباط”. با شناخت دام های بازار سرمایه و تحلیل های صحیح نمودارها می توانید به معامله گری موفق تبدیل شوید.
پیش از انجام هر معامله، جوانب را بسنجید
اگر به معامله در بازار سهام علاقه مند شده اید ابتدا یک سبد مجازی از سهام تهیه کنید و روی آن کار کنید. به این ترتیب با گسترش آگاهی خود نسبت به این تجارت، می توانید معاملاتی راحت و موفق را انجام دهید.
دیدگاهتان را بنویسید