4 مفهوم مهم اقتصادی
همیشه در ابتدا اینطور به نظر میرسد که درک مفاهیم اقتصادی به اندازه متعادل کردن دخلوخرج خانه و یا یادگیری رانندگی، از اهمیت لازم برخوردار نیست. با این وجود، اقتصاد نقش مهمی در لحظه لحظه زندگی ما دارد، زیرا با کمک این علم تصمیمات مختلف را مورد سنجش قرار داده و در نهایت بهترین تصمیم را خواهیم گرفت.
ولی با این حال به یاد داشته باشید که این مفاهیم قرار نیست واکنش افراد در رابطه با مسائل اقتصادی را به الگوهای از پیش تعیین شده تبدیل کند. هدف اصلی، شناخت الگوهایی است که میلیاردها انسان، طی سالها براساس آن تصمیمگیری کردهاند. ممکن است آشنایی شما با چنین مفاهیمی، تاثیر عظیمی در جهان نگذارد، اما بیشک پاسخگو بسیاری از سوالات اقتصادی شما خواهد بود.
1 – کمیابی
همه شما به طور ضمنی با مفهوم کمیابی آشنایی دارید. این مفهوم بنیادیترین و قابل اتکاترین مفهوم در علم اقتصاد است. خواستههای انسانها نامحدود است، ولی روشهای رسیدن به این خواستهها محدود است، بنابراین گرفتن تصمیم درست، از اهمیت بالایی برخوردار است.
به عنوان مثال، هر سال مقدار مشخصی گندم بهرهبرداری میشود؛ بخشی از این گندم برای تولید نان، بخشی برای تهیه ماءالشعیر و قسمتی هم برای تولید غلات صبحانه مورد استفاده قرار میگیرد. به دلیل کمی حجم محصول گندم، تنها مقدار مشخصی از فرآوردههای نام برده شده، امکان تولید دارند. تصمیمگیری در رابطه با اینکه چه میزان گندم برای تولید نان، ماءالشعیر و یا غلات صبحانه نیاز است، به سیستم بازار بستگی دارد.
2 – عرضه و تقاضا
بازار بر پایه عرضه و تقاضا پیش میرود. برای مثال، محصولی مانند ماءالشعیر را در نظر بگیرید. فرض کنید که مردم ماءالشعیر بیشتری بخواهند، این یعنی تقاضا برای ماءالشعیر بالا است.
در نتیجه بالا بودن تقاضا برای ماءالشعیر، میتوانید با تولید بیشتر این محصول به جای مثلاً آرد، پول بیشتری به جیب بزنید. با افزایش تولید ماءالشعیر توسط شرکتهای مختلف، بعد از مدتی، حجم ماءالشعیر موجود در بازار افزایش پیدا کرده و قیمت آن کاهش پیدا میکند. در این بین، به دلیل کاهش تقاضا برای آرد، قیمت آن افزایش پیدا کرده است، بنابراین لازم است برای تولید آرد، تولیدکنندگان گندم بیشتری خریداری کنند.
این مثال ساده و واضح، به خوبی فرایند تعدیل بازار عرضه و تقاضا را بیان میکند. عموماً بازار، جوابگوی وضعیت عرضه و تقاضا است و به ندرت افت یا افزایش شدید قیمت در آن اتفاق میافتد یا حداقل بازار در آن دخیل نیست. در مرحله نخست، عرضه و تقاضا نشان میدهد که چرا قیمت امسال یک محصول، نصف قیمت سال گذشته آن است.
3 – هزینه و فایده (Costs and Benefit)
مفهوم هزینه و فایده، بخش قابل توجهی از مفاهیم اقتصادی را که به توقعات و انتخابهای منطقی مربوط است را در برمیگیرد.در هر شرایطی، مردم تصمیمی را میگیرند که بیشترین سود را برایشان به همراه داشته باشد، یا به بیانی دیگر، از لحاظ هزینه، کمترین ضرر را به آنها تحمیل کند.
این مفهوم، فراتر از محدوده معاملات تجاری پیش رفته است. در دانشگاهها، دانشجویان از همان سال اول ورود به دانشگاه، به تحلیل و بررسی هزینه و فایده میپردازند.برای مثال، دانشجویان سعی میکنند بیشتر روی درسهایی تمرکز کنند که به باور آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند، و همزمان، زمان و انرژی کمتری را برای شرکت و یا مطالعه درسهای بیاهمیتتر صرف میکنند.
با وجود این که اغلب افراد دیدگاهی عقلانی نسبت به مسائل پیرامونشان دارند، عوامل خارجی متعددی وجود دارد که میتواند منطق آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
یک مثال آشنا از این محرکهای بیرونی، تبلیغات تجاری است. آگهیهای تجاری، روی مرکز عواطف و احساسات مغز تاثیر میگذارد و با به کارگیری حیلههای هوشمندانهای، مخاطبانش را فریب داده و فایده و کاربرد محصول را در نظر بیننده دو چندان میکند.
بنابراین، هزینه و فایده ممکن است همیشه منجر به اتخاذ تصمیمات درست و عقلانی نشود. اما این دو در اکثر موارد، بیشترین تاثیر را در تصمیمگیریهای ما ایفا میکنند. آدام اسمیت، پدر اقتصاد، بسیاری از تئوریهای پیشرو خود را براساس تحلیل هزینه و فایده ارائه کرده است. ازجمله این تئوریها، ترویج تجارت آزاد در دورهای است که بیشتر سودهای تجاری، توسط دولتها کنترل میشود.
4 – انگیزهها
در نهایت همه چیز به انگیزهها بستگی دارد. انگیزه بخشی از مفهوم هزینه و فایده و همچنین توقعات منطقی را شامل میشود، به همین دلیل ارزش این را دارد که مورد بررسی قرار بگیرد. انگیزه هم میتواند مفید باشد هم مضر. اگر مانند یک والد یا معلم، وظیفه نظارت و سرپرستی برعهده شما باشد، این امکان وجود دارد که انگیزههای شما با آنچه که قصد رسیدن به آن را دارید، در یک راستا قرار نگیرد.
در این رابطه یک مثال ساده میزنیم. دوباره مثال شرکت ماءالشعیر سازی را درنظر بگیرید. تصور کنید که این شرکت بطریهای ماءالشعیر خود را در دو سایز متفاوت تولید میکند: یکی از آنها 500 میلی لیتری و دیگری یک لیتری است. مالک شرکت تصمیم میگیرد که میزان تولید خود را افزایش دهد و به این منظور اعلام میکند که به کارکنان شیفتی که بیشترین تعداد ماءالشعیر را تهیه کنند، جایزه داده میشود.
زمانیکه انگیزه با اهداف سازمانی هماهنگ باشد، نتایج شگرفی به بار میآورد.گاهی مفهوم انگیزه به حدی تاثیرگذار است که در بسیاری از شرکتها و موسسات آموزش داده میشود. با این وجود، در مواردی که معیارهای انگیزه با هدف اصلی مطابقت نداشته باشد، ممکن است نتایج فجیعی به بار بیاورد.
مثال قبلی را در رابطه با اهدای جایزه توسط صاحب شرکت ماءالشعیر سازی را به کارکنان درنظر بگیرید، چنین تصمیمات کوتاه مدتی که برای افزایش درآمد شرکت گرفته میشود، باید طی پرسه طولانیتری اتفاق بیافتد تا نتایج دلخواه را به همراه داشته باشد.
کمیابی، موضوع اصلی تمام مباحث اقتصادی است. همین موضوع باعث شده برخی اقتصاد را به دانشی ملالتآور تعبیر کنند، اما واقعیت این است که باید پیش از ورود به هر کاری، تصمیمات درست اتخاذ شود. این تصمیمات براساس بررسی مفهوم هزینه و فایده گرفته میشود، که درنتیجه آن بازاری پویا و رو به جلو خواهیم داشت. در یک بازار پویا نیز عرضه و تقاضا روی تصمیمات تاثیرگذار است.
در مبحث اقتصاد، کمیابی به این معنی است که تصمیمات باید بر مبنای انگیزههای ما و هزینه و فایدهای که در مراحل مختلف کار وجود دارد، گرفته شود. بررسی این مفاهیم جزو ملزومات علم اقتصاد است، و موضوعات دیگری از قبیل مقایسه مزیت، روحیه کار آفرینی و حاشیه سود را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. دنیای اقتصاد مملو از تئوریها، قوانین و مفاهیمی است که در تصمیمگیریها نقش مهمی ایفا میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید