محدودیت های تمرکززدایی چیست؟
یکی از مهمترین مزایای فناوری دفتر توزیع شده این است که به چندین گره اجازه می دهد تا از طریق شبکه نظیر به نظیر به یکدیگر متصل شوند، در نتیجه هر گره به اطلاعات یکسان دسترسی دارد و در همان ابتدا ارزش گذاری می شود. این بدان معناست که شبکه اجازه نمی دهد که یک گره از امتیازات بیشتری نسبت به سایر گره ها در سیستم برخوردار باشد. مسلماً ، این مقاله عدم تمرکز را به عنوان شبکه ای تعریف می کند که به همه گره ها اجازه می دهد تا به همان اندازه در پردازش ها مشارکت داشته باشند در حالیکه اطمینان حاصل می کند که هر گره می تواند به تمام اطلاعات ارائه شده توسط گره های دیگر دسترسی داشته و آنها را تأیید کند. در مقابل ، اگر زیرمجموعه ای از گره ها با مسئولیت های منحصر به فرد خاص ، بر اساس عواملی که خارج از بلاکچین تاسیس شده اند ، فراهم شود ، بلاکچین به طور خودکار کمتر تمرکززدایی میکند. به عنوان مثال ، تعریف انتخاب گره های اعتبارسنج یا ناظر بر اساس وضعیت خاصی در جامعه.
نکته اصلی: عدم تمرکز بلاکچین باید به مشارکت و حقوق برابر همه گره های شبکه امکان پذیر باشد.
شبکه های نظیر به نظیر باید بین مقیاس پذیری ، تمرکززدایی و امنیت معامله کنند ، بدین وسیله تنها دستیابی به دوتا از اینها امکان پذیر است. این مقاله به تمرکززدایی ، به ویژه “عدم تمرکز هدف” در مقابل “تصمیم گیری ذهنی” می پردازد. تصمیم گیری عینی می تواند پاسخ صحیح بین دو یا چند نتیجه را بر اساس معیارهای از پیش تعیین شده، تعیین کند. به عنوان مثال ، در اجماع مبتنی بر تحمل خطای بیزانس (BFT) ، اگر 2/3 گرهها بر روی همان نتیجه توافق داشته باشند ، توافق حاصل می شود. یا 3/2 به همان نتیجه رای می دهند و اتفاق نظر حاصل می شود ، یا اینطور نیست. این خیلی مستقیم است. در مقابل ، یک dApp حل و فصل ، که برای حل اختلاف نیاز به ورودی از گره های منفرد دارد ، به همه شرکت کنندگان اجازه نمی دهد اطلاعات ارائه شده را بدانند و تأیید کنند. دو نکته از یک استدلال ارائه می شود و این به دیدگاه گیرنده اطلاعات بستگی دارد تا با یکی از گره ها تسویه کند. این می تواند نمونه ای از تصمیم گیری ذهنی باشد.
نکته اصلی: این مقاله بر محدودیتهای تمرکززدایی در تصمیم گیری عینی در مقابل ذهنی تمرکز خواهد کرد. تصمیم گیری ذهنی امکان ایجاد ابهام در نتیجه را فراهم می کند ، در حالی که تصمیم گیری عینی چنین نیست.
پروژه های رمزنگاری از طریق معماری شبکه خود درجات مختلفی از تمرکززدایی را ارائه می دهند. بسته به طراحی اجماع ، وضعیت بلاکچین و حاکمیت ، میزان عدم تمرکز متفاوت است. بدون توجه به طراحی بلاکچین ، تمرکززدایی توسط موانع فنی و اجتماعی ، از جمله داده های اوراکل ، حاکمیت ، هنجارهای اجتماعی و انتظارات محدود می شود.
داده های اوراکل
بلاکچین ها برای دریافت اطلاعات مربوط به دنیای خارجی به اوراکل بستگی دارند. اوراکل ها منابع داده ای مانند وب سایت ها ، کتاب ها ، دستگاه های اندازه گیری ، امتیازات ورزشی و غیره است.
بلاکچین ها قرار است بی اعتماد باشند. به این ترتیب ، برای تأیید اطلاعات ارائه شده ، کاربران نیازی به دانستن اینکه چه کسی پشت آدرس کلید عمومی کاربر دیگری قرار دارد ، نیست. بنابراین ، نمی توانیم منطق یکسانی را از سیستم های متمرکز تصمیم گیری آگاهانه بر سیستمهای غیرمتمرکز قرار دهیم. یا اطلاعات به صورت زنجیره ای ایجاد شده اند و بنابراین می توانند به راحتی تأیید شوند ، یا نهادی خارج از زنجیره اطلاعات را در اختیار دارد. در مورد دوم ، اطلاعات باید به صورت مطمئن در اختیار بلاکچین قرار گیرد تا بتوان از آنها برای تصمیم گیری هوشمند در قرارداد استفاده کرد. مسئله این است که هیچ راهی قابل تأیید برای ارائه اطلاعات از یک منبع متمرکز به بلاکچین وجود ندارد. اگر آلیس منبع اطلاعات را نمی داند ، آلیس چگونه می داند که اطلاعات باب قابل اعتماد است؟ یک سیستم غیرمتمرکز بر اساس داده های متمرکز دیگر غیرمتمرکز نیست.
در حال حاضر ، این مشکل می تواند از طریق گره های ناظر “حل شود” ، به موجب آن آلیس نه تنها از باب برای اطلاعات خود ، بلکه از چارلی ،دانیل ، الی و چند نفر دیگر نیز می خواهد. با این حال ، این تنها برای تصمیم گیری عینی امکان پذیر است. گره های مشاهده گر در تصمیمگیری ذهنی قابل اعتماد نخواهند بود. بگذارید بگوییم یک بلاکچین باید بداند چه کسی در بازی فوتبال برنده شد تا برخی شرط بندی های از قبل تعیین شده را حل کند. این امر به همه شرکت کنندگان یا گروه خاصی از شرکت کنندگان اجازه می دهد دانش خود را از نتایج بازی ارائه دهند. بنابراین باب ، چارلی ، دانیل ، الی و چند نفر دیگر اطلاعات خود را درباره آخرین بازی ارائه می دهند. ممکن است آلیس پاسخ های متفاوتی دریافت کند (چون دانیل روز بدی داشت و می خواست با برنده شدن در شرط بدون در نظر گرفتن نتیجه به نفع او جبران کند). با این حال ، هرچه پاسخ های بیشتری دریافت کند ، اعتماد بیشتری به میانگین این پاسخ ها یا بیشترین پاسخ ها خواهد داشت. فرضیه این است که هرچه تعداد افرادی که نتیجه خود را ارسال می کنند بیشتر باشد، نتیجه دقیق تری از بازی خواهد داشت.
در این سناریو ، نتیجه همچنان می تواند سیاه و سفید باشد ، یا تیم X گلزنی کند ، یا آنها این امتیاز را نگرفتند. اعتقاد افراد به آنچه فکر میکنند نتیجه صحیحی بوده است مهم نیست. در مقایسه ، اگر باب و آلیس بخواهند مشاجره ای را حل كنند ، برداشت فردی از چارلی ، دانیل ،الی و دیگران درباره این مسئله مهم است. باب خواهد گفت که حق با اوست و آلیس ادعا می کند که باید این استدلال به نفع او حل شود. با اینحال ، اگر جزئیات اختلاف قبلاً زنجیره ای نبوده است ، راهی برای حل و فصل اختلافات یا باب یا آلیس وجود ندارد. آنها نمی دانند که باب یا آلیس اطلاعات درستی را ارائه داده اند. بنابراین، نتیجه همیشه مغرضانه خواهد بود. به همین دلیل این سیستم فقط برای تصمیم گیری عینی کار می کند.
حتی اگر اطلاعات از یک ماشین گرفته شده باشد برای تعیین محل بسته ، گره های موجود در بلاکچین نمی دانند که دستگاه قبل از ضبط دستکاری نشده است.
نکته اصلی: هر گره باید بتواند اطلاعات موجود در بلاکچین را تأیید کند. در حالی که یک شبکه غیرمتمرکز می تواند به گره ها یا زیر مجموعهای از گره ها اجازه دهد اطلاعات را به بلاک چین ارائه دهند ، اما اطلاعات فقط در مورد داده های عینی می توانند دقیق باشند. اطلاعات ذهنی ارائه شده توسط گره های منفرد را نمی توان به صورت زنجیره ای تأیید کرد.
حکومت
حکمرانی را می توان به عنوان اصول تصمیم گیری برای مدیریت مشوق های رایج تعریف کرد. من قصد دارم این ادعای بحث برانگیز را مطرح کنم که هیچ بلاک چینی اگر به تصمیم گیری خارج از زنجیره ای یا یک رویکرد ترکیبی بین تصمیم زنجیره ای و تصمیم گیری متکی باشد ، کاملاً غیرمتمرکز نیست.
در تصمیم گیری زنجیره ای ، هر تصمیمی است که بر اساس رأی گیری زنجیره ای باشد ، به موجب آن هر گره یا زیرگروهی از گره ها که ثابت کرده اند قابل اعتماد هستند ، می توانند به یک نتیجه نسبت به دیگری رای دهند. به طور کلی ، گره هایی که در سیستم باید چیزهای بیشتری از دست بدهند قابل اعتمادتر هستند. به عنوان مثال ، این می تواند با تأمین سهام شبکه ، به خطر افتادن “اهمیت” خود یا سرمایه گذاری منابع دیگر ، به عنوان مثال قدرت پردازش در اجماع اثبات کار (PoW) باشد. در مقایسه با حاکمیت زنجیره ای ، حاکمیت خارج زنجیره ای خلاصه هر تصمیمی است که به یک شکل یا شکل دیگری خارج از زنجیره گرفته شود. این غالباً شامل جامعه توسعه دهنده و هر کس دیگری است که خود را درگیر بحث و گفتگو کرده است. ما در این مقاله به جزئیات ، مزایا و اشکالات هیچ یک نخواهم پرداخت. برای علاقه مندان ، ممکن است بخواهید نظرات ویتالیک و ولاد را در مورد حاکمیت بلاکچین بخوانید.
ولاد زمفر می گوید:
گرچه من در مورد اثربخشی خارج از زنجیره یا تصمیم گیری زنجیره ای یا یک مدل ترکیبی طرفی ندارم ، اما معتقدم که این تمرکززدایی را محدود می کند. در یک محیط واقعاً غیرمتمرکز ، همه باید بتوانند در تصمیم گیری مشارکت داشته باشند و افراد باید بتوانند خود را برای رسیدن به اهداف مشترک سازماندهی کنند. حاکمیت سازوکارهایی را برای تشکیل گروه ها و بدین ترتیب ، به دست آوردن قدرت در سیستم فراهم می کند. سیستم های غیرمتمرکز امروزی توسط توسعه دهندگان ساخته می شوند و اغلب بر آنها اداره می شوند. خلاصه افکار من:
توسعه دهندگان بلاکچین نمی خواهند مستقیماً مسئولیت اداره بلاکچین را بر عهده بگیرند. آنها آخرین توسعه دهندگان سرور غیرمتمرکزهستند. آنها مهندس هستند ، داور نیستند ، مسئولیت نمی خواهند و نباید آن را داشته باشند.
همانطور که ولاد می گوید ، نباید حاکمیت را حول مهندسان متمرکز کرد. من می ترسم که یک گروه خود مختار قصد دارند طرح حاکمیت غیرمتمرکز را بر کل جامعه برون ریزی کنند.
نقطه ضعف دموکراسی زنجیره ای
در حال حاضر ، dPoS احتمالاً نزدیکترین حالت به دموکراسی زنجیره ای است. به گره ها اجازه می دهد تا روی گره های دیگر و گره هایی که بیشترین میزان سهام را دارند تصمیم بگیرند. dPoS به گره ها اجازه می دهد مقدار زیادی سهام را دریافت کنند. هیچ راهی وجود ندارد که یک گره منفرد بتواند به یکی از گره های تفویض شده رای دهد (سناریو 1). با این حال ، اگر تصمیمات گرفته شده توسط دولت محلی خود را دوست نداشته باشم ، می توانم تقسیم بندی را شروع کنم و سعی کنم مسائل را به نفع خود مرتب کنم. حاکمیت زنجیره ای اجازه این نوع اقدامات را نمی دهد.
بر خلاف dPoS ، Proof of Stake به گره های جداگانه امکان می دهد سهام بیشتری را تهیه کنند و خودشان بخشی از روند گره تفویض شده شوند. این کار بسیار آسان تر از آن است که گروهی از گره ها را ترغیب کنیم تا در نتیجه دیگری شرکت کنند. (سناریو 2)
در نهایت ، رای گیری زنجیره ای فقط در صورتی امکان پذیر است که هر کاربر یک رای داشته باشد. این مورد نیست زیرا هر کاربر می تواند چندین آدرس ایجاد کند تا چندین رای داشته باشد. در نتیجه ، حاکمیت زنجیره ای آرا را از طریق ثروت اندازه گیری می کند. هرچه سهام یک کاربر بیشتر باشد ، ارزش بیشتری به رای او داده می شود. این فقط یک پلوتوکراسی را افزایش می دهد ، به موجب آن ثروتمندان بر سیستم حاکم می شوند. بنابراین ، تأثیرگذاری بر حاکمیت زنجیره ای در حال حاضر امکان پذیر نیست و احتمالاً باید کاملاً از آن اجتناب شود.
نکته اصلی: بلاکچین فقط در صورتی کاملاً غیرمتمرکز است که کاملاً حاکمیت زنجیره ای را اجرا کند. با این حال ، تاثیر بر حاکمیت زنجیره ای امکان پذیر نیست زیرا کاربران نمی توانند هویت خود را ثبت کنند. در نتیجه ، آرا با ثروت اندازه گیری می شوند ، که این برابری شبکه را افزایش نمی دهد.
اجتماعی
در وهله اول به دلایل مختلف باید از حاکمیت زنجیره ای جلوگیری شود ، ممکن است محدودیت های خاصی برای تمرکززدایی اجتناب ناپذیر باشد و در عین حال ممکن است برای کاربران سیستم مهم نباشد. این برای همه شرایط صدق نمی کند. تصور کنید موجر شما هر وقت بخواهد قرارداد شما را تغییر دهد. این احتمالاً در سطح مالی و عاطفی روی شما تأثیر میگذارد (استرس). بنابراین ، برای شما مهم است که هر تصمیمی گرفته شود از قبل و در چارچوبهای از قبل توافق شده مورد بحث قرار گیرد.
در نتیجه ، ممکن است کاربر عادی حتی مایل نباشد در تصمیم گیری های روزمره در مورد خدماتی که استفاده می کند دخیل باشد. همانطور که dApps و سیستم عامل های بلاکچین با توجه به سطح عدم تمرکز موجود خود را ستایش می کنند ، ممکن است برای کاربر نهایی در تصمیمگیری فرآیندهای انتخابی کافی باشد. به عنوان مثال ، در حالی که جمعیت یک کشور موظف است به رئیس جمهور یا حزب خود رأی دهد ، آنها ملزم به تصمیم گیری های زیست محیطی و اقتصادی نیستند. برای ایجاد تصمیم گیری انتخابی ، سیستم یا پلتفرم باید تصمیم بگیرد که کاربران در چه فرآیندهایی ارزش دارند و کدام یک نیستند. این باز هم تصمیم گیری ذهنی است تا عینی و احتمالاً سزاوار یک مقاله اختصاصی است.
به طور کلی ، کاربران عادت ندارند که در تصمیم گیری برنامه ها تأثیر بگذارند. به همین ترتیب ، کاربران با مسئولیت پذیری در قبال داده ها و رمزهای عبور خود آشنا نیستند. در حالی که برنامه های متمرکز دارای شبکه های ایمنی برای “درست کردن شرایط” پس از پیچیده شدن کاربر یا سیستم عامل هستند ، بلاکچین ها از شرکت کنندگان خود انتظار دارند که بیشتر آنها از خود مراقبت کنند. این ممکن است برای برخی افراد مطلوب باشد ، اما مطمئناً برای همه مناسب نیست. ایجاد این تغییرات در رفتار کاربر مورد انتظار یک قدم بزرگ است و هیچ اتفاقی نیست که از یک سال به سال دیگر بیفتد. این به مقدار زیادی محتوای آموزشی قابل درک و سیستم عامل های نیمه متمرکز نیاز دارد.
نکته اصلی: تمرکززدایی برای همه مفید نیست. اگر برنامه های غیرمتمرکز بخواهند مورد استفاده گسترده کاربران قرار بگیرند ، باید خود را مطابق با طرح های فعلی در قابلیت استفاده و ایجاد اعتماد تعریف کنند.
چرا باید مراقب باشید؟
بلاک چین باید بین تمرکززدایی ، امنیت و مقیاس پذیری اولویت بندی کند. در حالی که می توان از طریق اجرای طرح های مختلف بهینه سازی کرد ، عدم تمرکز محدودیت های اساسی دارد که هنوز نتوانسته ایم راه حل های مناسبی برای آن پیدا کنیم.
محدودیت های عدم تمرکز شامل بلاک چین ، حاکمیت زنجیره ای و انتظارات اجتماعی است. اوراکل بلاکچین می تواند داده هایی را به بلاکچین ارائه دهد ، به عنوان مثال به صورت دروازه هایی مانند گره های مشاهده گر ، اما گره های دیگر در بلاکچین قادر به تأیید منبع این اطلاعات نیستند. این یک مشکل فنی است که غلبه بر آن آسان تر از حاکمیت یا محدودیت های اجتماعی است. شاید بتوانیم با اتصال مستقیم دستگاه ها به بلاکچین ، داده های زنجیره ای موجود در زنجیره را بهتر بررسی کنیم. در مقابل ، حاکمیت و محدودیت های اجتماعی با ذهنیت افراد مرتبط است ، که بدون شک تغییر در آن بسیار دشوارتر است. در حال حاضر انتظار نمی رود مردم در تصمیم گیری های روزمره شرکت کنند. بنابراین انتظار مشارکت فعال کاربر کاملاً منطقی به نظر نمی رسد. استدلال در این راستا نگرانی ها و مشکلات دیگری ایجاد می کند. به عنوان مثال ، چه کسی مجاز است تصمیم بگیرد که چه اطلاعاتی باید توسط همه تأیید شود و چه سطح تصمیم گیری باید منحصر به یک گروه منتخب از افراد آگاه باشد.
محدودیت های مربوط به تمرکز زدایی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت بازتاب پروژه ها و سیستم های غیرمتمرکز است که قبلاً با آنها روبرو شده ایم. احتمالاً طيف گسترده تري از موضوعات در انتظار بحث است كه ممكن است نياز به تحقيقات بيشتر داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید