خلاصه کتاب the business blockchain
در عصر ما جهان، در حال پیشرفت است. با وجود آنکه خیلیها بر این باور هستند که بشر به نهایت تمدن خود رسیده است اما هنوز باگ های زیادی وجود دارند که میتوانند بهتر و کاراتر از اکنون، عمل کنند. این نیاز به تغییر با روی کار آمدن تکنولوژی بلاک چین، رنگ و بوی تازهای به خود گرفت. در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ کتاب «کسب و کار بلاک چین» از «ویلیام موگایار» میرویم. اگر علاقمندید که با نسل بعدی اینترنت و تحولی که در پی آن میآید آشناتر شوید تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
دوستان لطفا توجه داشته باشید که این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب کسب و کار بلاک چین خلاصه برداری شده است!
کسب و کار بلاک چین
تنها با استفاده کردن از بلاکچین میتوانید آنرا درک کنید. اما نیازی نیست که در آن به مهارت برسید و از ریز کارهای آن سر دربیاورید. این ماجرا درست مانند درک اینترنت است. اگر کسی از شما بپرسد: «اینترنت به چه دردی میخورد؟» در پاسخ به آن چه میگویید؟ آیا در مورد سامانههای خودگردان اینترنت و ساختار شبکهای آن برایش میگویید یا به سراغ الگوریتمهای موتورهای جستجو میروید؟ هیچکدام.
برای کسی که از اینترنت چیزی نمیداند، باز کردن یک موتور جستجو مثل گوگل، نوشتن چیزی که میخواهد بداند و زدن دکمه سرچ، تمام چیزی است که باید از آن آگاه باشد. در واقع، استفاده از اینترنت یک چیز و درک سازوکار آن، چیز دیگری است. این موضوع درباره کسب و کار بلاک چین هم جاری است. شما میتوانید از پتانسیل این بستر برای استفاده از محصولات و خدمات بسیار پیشرفته نهایت بهره را ببرید و همزمان، چیزی از توسعه یا کارکرد آن ندانید.
آیا باید منتظر یک اینترنت جدید باشیم؟
«Blockchain» نوع جدیدی از اینترنت نیست. بلکه در مسیر پیشرفت اینترنت فعلی قدم برمیدارد و محدودیتهای آن را از بین میبرد. این موضوع، سه حقیقت را برایمان روشن میکند:
بلاک چین برای کار کردن به اینترنت نیاز دارد.
میتواند دوشادوش شبکه گسترده وب یا حتی به عنوان جایگزین بهتر آن مورد استفاده قرار بگیرد.
این تکنولوژی همانند اینترنت، یگانه نیست. این موضوع به آن کمک میکند تا با توجه به نیازهای ما در آینده، دستخوش تغییرات شود.
وبسایتها و اپلیکیشنهای آینده میتوانند به طور همزمان یا ترکیبی، از دو بستر جاری در اینترنت یعنی «Blockchain» و «Word Wide Web» استفاده کنند. بنابراین، ما در آیندهای نزدیک، شاهد شکوفایی کسب و کارهای بلاک چین خواهیم بود. همانطور که در دهههای گذشته، منتظر استقبال جهانی از اینترنت بودیم.
کسب و کار بلاک چین و حل مشکلات نادیدنی
میدانیم که انسانها میتوانند به همهچیز عادت کنند. حتی وضعیتهای نه چندان دلچسب هم در طول زمان به همنشینی صمیمی تغییر ماهیت میدهند. این ماجرا در زمان گسترش تکنولوژیهای جدید، همچون مانعی بلندبالا برافراشته میشود. زمانی که اینترنت و شبکه وب روی کار آمدند، بسیاری از شرکتها و کسب و کارهای سنتی، در مقابل آن مقاومت کردند. آنها ورود به اینترنت را نوعی اتلاف وقت در نظر میگرفتند و حاضر به سرمایهگذاری روی آن نشدند.
اما زمان به آنها ثبات کرد که اشتباه میکردند. حالا در مکانی ایستادهایم که انقلاب تازهای از تکنولوژی با امکانات سرسامآور و حتی باور نکردنی پیش رویمان قرار گرفته است. این تغییر بزرگ میتواند مشکلاتی که به نظر حل نشدنی هستند را به راحتی از میان بردارد و حتی مشکلاتی که بشر هنوز آنها را احساس نکرده است را حل کند. این شگفتانگیز است چون بدون درگیر شدن و حتی حس کردن مشکلات میتوان رو به جلو قدم برداشت و در زمان، هزینه و تلاش، صرفهجویی کرد.
نحوه دسترسی به بلاک چین
Blockchain یک مجموعه واحد نیست. نمیتوانیم انگشت اشارهمان را به سمت آن نشانه برویم و بگوییم: «هی، تو یک بلاک چین هستی!» این تکنولوژی، مجموعهای از چندین و چند بخش است که در کنار هم مفهوم بلاک چین را تشکیل میدهند. در واقع، Blockchain شبیه یک خمیر بیشکل است که ما میتوانیم بر اساس نیازهای متفاوت خودمان آن را به شکلی که دوست داریم دربیاوریم.
برخی به اشتباه فکر میکنند که استفاده از این فناوری، عجیب، سخت و همراه با پیچیدگیهای فراوانی است که تنها عدهای خاص از پس آن برمیآیند. در حالی که این تکنولوژی در نهایت شکوفایی خود، حالتی همچون شبکه وب دارد. نباید از آن ترسید بلکه باید از ویژگیهای خاص آن مانند «آزادی»، «امنیت» و «برداشتن محدودیتهای قدیمی» شگفتزده شد.
از کسب و کار بلاک چین بگیر تا فکر کردن به برترین قابلیتهایی که در زمان، هزینه و تلاش بشری به بهترین شکل ممکن، صرفهجویی میکنند، همه و همه در قلب این تکنولوژی قابل انجام هستند.
رنگ جدیدی از اعتماد که با بلاک چین به وجود می آید
بلاکچین، چالشهای زیادی را برای نهادها، سازمانها و دولتهای جهان که مردم به آنها اعتماد میکنند به وجود میآورد. او این کار را با شفاف کردن دیوار میان مردم و سازمانها یا دولتها انجام میدهد.
قطر دیوار کنونی و فولادی بودن آن به مردم اجازه نمیدهد که سر از کار این مجموعهها در بیاورند. به همین دلیل، آنها مجبور هستند که اطلاعات نه چندان قابل اعتماد را از دهان سخنگوهای آن سازمانها بشوند و به آنها اعتماد کنند.
این مجموعهها پشت دیوارهای قطورشان و از جایی که هیچکس کارهایشان را نمیبیند از اعتماد حرف میزنند و ادعا میکنند که مراقب حقوق مادی و معنوی مردم هستند.
اما ناغافل، دست ملت را از پشت میبندند، با پولهایشان بازی میکنند و ارزش داراییهای آنها را به نفع خودشان بالا و پایین میبرند. بدون شک، ظهور گسترده کسب و کار بلاک چین برای آنها و دیوارهای فولادینشان یک تهدید به شمار میرود.
چون دیر یا زود، مجبور میشوند دیوارهای فولادین خود را با نمونههای شیشهای آن عوض کنند. آن زمان است که پرونده خرابکاریها و خیانتهایی که به اعتماد مردم کردند روی دایره ریخته میشود.
با ظهور کسب و کار بلاک چین، تنها راه باقی مانده پیشروی آنها درستکاری و راه رفتن روی خط مستقیم است! چون در غیر این صورت، پرونده رسوایی آنها پیش چشم مردم باز میشود.
با وجود آنکه Blockchain در قلب خود باعث تمرکززدایی میشود اما این بدان معنا نیست که با ظهور آن دیگر نیازی به نهادها و سازمانها نداریم. در حقیقت، این منابع فیزیکی و انسانی میتوانند با اندکی دستکاری در راستای اهداف این تکنولوژی دوباره مشغول به خدمت شوند.
مزایا و معایب چراغ خاموش حرکت کردن در بلاک چین
یکی از امکاناتی که Blockchain در اختیار کاربران قرار میدهد، پنهان ماندن هویت آنها از دید دیگران است. این موضوع، برای کسانی که دوست ندارند ریز فعالیتشان در فضای اینترنت ردیابی شود گزینهای مثبت به شمار میروند.
اما این تنها یک چهره از ماجرای پنهان ماندن هویت در کسب و کار بلاک چین است. چهره دیگر آن در حال لبخند زدن به خلافکاران، جنایتکاران، قاتلان و قاچاقچیان مواد مخدر است. آنها میتوانند به راحتی از امکان پنهان ماندن هویتشان در این تکنولوژی برای انجام فعالیتهای غیر قانونیشان نهایت استفاده را ببرند.
همین ماجرا یکی از دلیلهای بزرگی است که دولتها را از بلاک چین میترساند. آنها نگران هستند که با گسترش این تکنولوژی، موجی از تبهکاری در جهان به جریان بیفتد که غیر قابل ردیابی و دستگیری است.
با وجود آنکه متخصصان حوزه ارزهای دیجیتال و رمزنگاری، ناپیدا بودن هویت در بستر آنلاین را چندان خطرناک نمیبینند اما هنوز کسی نتوانسته به طور دقیق، راهحلی پیشگیرانه برای ایجاد این آشوب ارائه دهد.
نیم نگاهی به مسیر پیش روی
نمیتوان به طور دقیق تخمین زد که چه زمانی سرآغاز گسترش و نفوذ همهجانبه کسب و کار بلاک چین در جهان خواهد بود. این هدف بزرگ، به منابع، افراد متخصص و صدالبته، استقبال کاربران، محتاج است. در صورت فقدان هر یک از اینها تکنولوژی «Blockchain» با مشکلات بسیاری بزرگی همراه میشود. اجازه بدهید کمی در این ماجرا دقیقتر شویم:
بلاک چین با کمبود اپلیکیشنهای اختصاصی دستوپنجه نرم میکند. در واقع، هنوز آنطور که باید، پلتفرمهای ویژه برای این تکنولوژی ساخته نشدهاند.
کمبود برنامهنویس ویژه نیز مشکلی است که اینترنت هم با آن روبهرو بود. اما این ماجرا به دلیل استقبال زیاد کاربران از دنیای وب به سرعت برطرف شد. میلیونها برنامهنویس در بستر اینترنت مشغول به کار شدند و در طول مسیرشان بر تعداد زبانهای جدید افزودند.
ولی این ماجرا هنوز در مورد بلاک چین عملی نشده است. تعداد برنامهنویسان اختصاصی این تکنولوژی به مرز یک میلیون نفر هم نزدیک نگشته است. البته شباهت زبان برنامهنویسی Blockchain به زبانهای رایج برنامهنویسی، هنوز چراغ امیدی برای گسترش این تکنولوژی، روشن نگه داشته است.
نرمافزارهایی که به طور ویژه برای بلاک چین ساخته شده باشند چندان توسعه یافته نیستند.
مرزهای گسترش استفاده از این تکنولوژی هنوز مشخص نشدهاند و نیاز به تحقیق در این زمینه به شدت احساس میشود.
با وجود آنکه از امنیت بالا به عنوان یکی از ویژگیهای مثبت Blockchain صحبتهای زیادی زده میشود اما این بستر هنوز تا امنیت کامل فاصله زیادی دارد.
به ویژه بلاک چین عمومی که حتی بانکها هم تمایلی به انتقال اطلاعاتشان روی آن ندارند و سیستم فعلی خود را امنتر از آن میدانند. اگر قرار باشد که این فناوری مرز استفاده توسط میلیاردها نفر را بشکند باید برای کامل کردن پازل امنیت خود کاری بکند.
میزان سرمایه گذاریها روی بلاک چین، کمتر از اندازهای است که بتواند تحولی بزرگ را در این زمینه به وجود بیاورد.
این تکنولوژی، هنوز یک کودک نوپا است که از قوانین و گرفتوگیرهای آن اطلاعی ندارد. از طرفی، قانون هم چندان با این فناوری نوپا آشنا نیست. بنابراین، هنوز نمیتوان پیشبینی کرد که قانون در آینده چه برخوردی با این تکنولوژی میکند.
البته قانون گذاران در این مسیر، تنها نیستند و حتی افراد فعال در این زمینه هم اطلاع چندانی از میزان رشد آن در آینده ندارند. با این حساب، ماجرای قانون و بلاک چین تا زمان بلوغ آن عقب میافتد.
آینده و چالش حرکت روی ویرانه ها یا ساخت یک قصر جدید
ما از گذشته و تجربههایی که داریم به عنوان راهکار و پایهای برای برداشتن قدمهای جدیدتر استفاده میکنیم. این موضوع در مورد Blockchain صدق نمیکند و حتی میتوان گفت که تلاش برای راهاندازی کسب و کارهای بلاک چین بر پایه هر چیزی غیر از این تکنولوژی، بیهوده است. بانکها نمونه خوبی از این ماجرا هستند.
این نهادهای مالی به سختی تغییر را میپذیرند. حتی اینترنت هم نتوانست آنها را به طور کلی با خود همراه کند. اگر هم تحولی در این زمینه به وجود آمد حاصل تلاشهای کارآفرینانی بود که نگرشی گستردهتر از بانکها داشتند.
حتی میتوان گفت که آنها با حرکت خود بانکها را مجبور کردند تا به اینترنت توجه کند. حالا تصورش را بکنید، بانکها که علاقهای به حضور همهجانبه در اینترنت ندارند، اکنون با تکنولوژی بزرگتر و پیچیدهتری روبهرو هستند که میتواند به طور کلی آنها را زیرورو کند.
جالب اینجا است که بانکها دیگر نمیتوانند در برابر این تغییر، مقاومت کنند. چون ماجرای بلاک چین مثل آغاز اینترنت و شبکههای وب نیست و تنها به درگاههای بانکی پیچیدهتر یا امنتر تبدیل نمیشود. اگر بانکها خودشان را برای همراهی با موج جدید آماده نکنند، خسارتهای جبرانناپذیری را متحمل خواهند شد. در آیندهای نه چندان دور، بانکها باید مسیر توسعه خود را از دل این تکنولوژی جدید بیرون بکشند.
کسب و کار بلاک چین و جرقه های امید برای ساخت بانک جهانی
پیشبینی آینده تغییرات مالی در جهان و شیوه نگاه به بلاک چین، حقیقتهای جالبی را برایمان روشن میکند. با وجود آنکه قوانین جاری در کشورهای جهان و برخی تعصبها یا حتی کارشکنیهای مالی که در عمق سیستم مالی غیر شفاف، کار خودشان را انجام میدهند از ایجاد یک بانک جهانی واقعی جلوگیری میکنند، اما این سنگ بزرگ نمیتواند تا ابد روی رودخانه بلاک چین باقی بماند. چون تَرَکهای عمیقی در قلبش وجود دارند که راه را برای نفوذ این تکنولوژی به درونش هموارتر میکنند.
گذشته از این، شاید بستر بلاک چین پذیرای پولهای غیر دیجیتالی شود؛ مثلا کاربران از کیف پولهای دیجیتالی برای نگهداری، انتقال و هر نوع فرایند مالی استفاده کنند و سراغی از بانکهای سنتی نگیرند.
این گزینه، تهدید بسیار بزرگی برای بانکها به شمار میرود. وقتی یک کیف پول آنلاین یا آفلاین بتواند کار یک ساختمان بانکی با تمام کارمندانش را انجام دهد، دیگر چه نیازی به آنها خواهد بود؟ البته حساب بانکهایی که با این تکنولوژی همراه میشوند از بقیه سوا است.
خراب کردن یا آباد کردن؟
کسب و کارهای بلاک چین برای هموار کردن مسیر خود مجبور هستند از روی برخی کسب و کارهای سنتی عبور کنند. این تکنولوژی شغلهای واسطه زیادی را از میان برمیدارد و آنها را در خودش حل میکند.
ناگفته نماند که بلاک چین هم برای توسعه خود به تعدادی واسطه نیاز دارد؛ این واسطهها موضوعهایی مانند اعتماد و اثبات آن، هویت و تایید آن، حفاظت از انواع داراییهای معنوی و سرمایههای غیرفیزیکی و … را در بر میگیرند.
این تکنولوژی میتواند بسیاری از روندهای معمولی و پذیرفته شده را به شکلی متفاوت انجام دهد؛ مثلا فرایند ثبت شرکت را در نظر بگیرید. این ماجرا در کشورهای گوناگون به شکلهای مختلفی انجام میشود و تقریبا در تمام آنها باید روندی اداری را همراه با کاغذبازیهای فراوان سپری کنید.
حتی در آن صورت هم از چندین روز تا چندین ماه طول میکشد تا بتوانید این کار را به طور رسمی به سرانجام برسانید. اما استفاده از بلاک چین میتواند تمام این فرایندهای دست و پا گیر را حذف کرده و شما را با اصل ماجرا یعنی اداره شرکتتان روبهرو کند.
تحول در مدیریت انرژی توسط بلاکچین
انرژی و شیوه بهینه استفاده از آن، بخش دیگری است که میتواند تحت تاثیر این تکنولوژی به دگرگونی برسد. تنها تصورش را بکنید اگر تمام سامانه برقی در کشورها به طور هوشمند اداره میشدند تا چه اندازه شاهد افزایش کیفیت خدمترسانی به مردم بودیم؟
کاهش هزینهها – شامل هزینههای نگهداری تجهیزات برقی، تعمیر و بهروزرسانی آنها و حتی تامین برق مشترکان از طریق ارزانترین منبعهای ارائه دهنده محلی – و تامین برق به صورت پیوسته و بدون اختلال، تنها نمونههایی کوچک از پتانسیلهای این تحول به شمار میروند.
وقتی صحبت از برق میشود نباید فقط به خانهها یا کارخانهها فکر کنیم. اکنون خودروهای زیادی هستند که با انرژی برق کار میکنند. بلاک چین میتواند سیستمی به وجود بیاورد که در آن افراد بتوانند دریافت برق برای خودروی خود و پرداخت هزینه آن را بدون حضور واسطهها انجام دهند. هم اکنون این سیستم در یکی از شرکتهای پیشروی آلمانی اجرا شده است.
شوالیه های بلاک چین
وقتی اینترنت، سالهای ابتدایی زندگی خود را سپری میکرد شوالیههای زیادی برای خدمت به توسعه آن آماده بودند. آنها فرایندها را زیرورو میکردند، تمام توان مهندسی را به کار میگرفتند و مرتب در حال آزمونوخطا و هموارتر کردن مسیر برای لشکر پشت سرشان بودند.
به دنبال این ماجرا، دستورالعملهای روشنی به وجود آمدند که کار را برای توسعه دهندگان وب، سادهتر کردند. بلاکچین چنین شوالیههای توسعه دهندهای ندارد.
حتی کسب و کارهای بلاک چین هم چندان وضع روشن و آینده مشخصی ندارند و سرمایه گذاری در این زمینه با ریسکهای فراوانی همراه است. به همین دلیل، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که این تکنولوژی با همان سرعتی که اینترنت و کسب و کارهای آن رشد کردند به حرکت ادامه دهد. ناگفته نماند که واکنش منفی سازمان به بلاکچین در عقب افتادن تولد این شوالیهها بیتاثیر نیست.
اگر از سازمانهایی که در مقابل این تکنولوژی گارد گرفتهاند فاکتور بگیریم، میتوانیم بگوییم که گزینههای باقی مانده با سرعت خوبی در حال بررسی قابلیتهای بلاک چین هستند. برخی از این سازمانها فضایی ویژه برای انجام آزمایشهای گوناگون روی کشف قابلیتهای این فناوری در نظر گرفتهاند، برخی دیگر افراد مختلف از بخشهای گوناگون را در قالب یک تیم دور هم جمع کردهاند تا از آنها برای آموزش کسب و کار بلاک چین به دیگر اعضای سازمان کمک بگیرند.
۷ گره بزرگ که به دست blockchain باز می شوند:
با وجود آنکه این فناوری تنها به دلیل حل مشکلات به وجود نیامد اما این قابلیت را دارد که محدودیتهای پیدا و پنهان قابل توجهی را حل کند. در ادامه با ۷ مورد از این مشکلات و محدودیتها آشنا میشویم:
۱. مدیریت هزینهها
در وضعیت فعلی، هزینههای زیادی، بیهوده هدر میروند. فرقی نمیکند که در مورد چه سازمانی، چه سیستمی یا چه رویکردی سخن میگوییم. چون این هزینهها با عنوانهای مختلفی در حال هدر رفتن و آسیب رساندن به دیگر بخشها هستند؛ مثلا گاهی در نقش هزینه تبلیغات ظاهر میشوند و گاهی دیگر خودشان را لابهلای کارمزدهای انتقال پول، پنهان میکنند.
۲. راندمان
فکرش را بکنید اگر این تکنولوژی و پتانسیلهای آن به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار بگیرند چه تحولی در بهرهوری سازمانی، استارتآپها، کسب و کارها و … به وجود میآید.
۳. لنگ بودن چرخ کارایی
بسیاری از فرایندهایی که با آنها درگیر هستیم، مانند سیستمهای پرداخت، ثبت و تغییر اطلاعات یا پردازشهای مالی میتوانند در بستر «Blockchain» سرعت و کارایی بسیار بالاتری را تجربه کنند.
۴. چالشهای زمانی در پردازشهای مالی
با استفاده از این فناوری، دیگر تاخیرهای پرداخت یا معطل نگه داشتن روند نقل و انتقال مالی به دلیل کاغذبازیهای اداری، بیمعنی خواهند شد.
۵. وضعیت نامساعد نتیجهها
در کارهایی که با دخالت مستقیم انسانها به سرانجام میرسند، امکان وجود خطا موج میزند. وقتی با کمک فناوریهای پیشرفتهتر، حجم قابل توجهی از کارها را به ماشینهای هوشمند بسپاریم، میزان خطاهایی که به دلیل دخالت انسان به وجود میآیند کاهش پیدا میکند.
۶. مدیریت بازده
«Blockchain» میتواند نظر ما نسبت به نتیجه کار، سود، افزایش درآمد و بازده کار نسبت به زمان و منابع مصرف شده را دگرگون کند. این تکنولوژی با ویژگیهای منحصر به فردش نگرشی تازه در زمینه مدیریت بازده را پیش چشم ما قرار میدهد.
۷. مدیریت ریسک
هیچ کاری بدون ریسک نیست؛ اما میتوان مقدار آن را کاهش داد و حتی به هنگام روبهرو شدن با ریسکهای غیر قابل گریز، شدت و عمق آسیب آنها را کمتر کرد. این هم هدیه دیگری است که در قلب کسب و کار بلاک چین پنهان شده است.
تغییر در مفهوم نظم و قانون
یکی از نویدهایی که کسب و کار بلاک چین به انسانها میدهد، غیرمتمرکزسازی است. این نکته، آن هم برای تمدن متمرکز فعلی که معنای تمرکز و اعتماد را به هم گره زده است، نوعی انقلاب به شمار میرود. به همین دلیل، وقتی برای اولین بار این ویژگی بلاک چین معرفی شد، بسیاری از مردم آن را با «قانونشکنی» همردیف دانستند.
در حالی که اصلا چنین چیزی در کار نبود. «Blockchain» نمیخواهد قانون را دور بزند یا آن را زیر پا بگذارد. این تکنولوژی در پی آن است که زنجیر را از ذهن بشری باز کند، او را از محدودیتهایی که مثل چماق بر سرش کوبیده میشوند نجات دهد و چشمش را به جمال تواناییها و راهکارهایی که از دیدش پنهان مانده بودند روشن سازد.
بلاک چین میخواهد به هدفی که اینترنت در آغاز مسیرش داشت برسد. قرار بود که اینترنت، بستری برای آزادی، انتقال اطلاعات به صورت عادلانه در میان تمام مردم جهان، ایجاد شغلهای تازه، کشف فرصتهای ناب، شفاف سازی حکومتهای زورگو و مکانی برای پیوند مردم جهان باشد.
اما اکنون، اینترنت پر از سانسورها، تحریمها، فیلترها و البته تبلیغات است. کاربران، هرگز رنگ اینترنت واقعی را به چشم ندیدند. اما «Blockchain» میتواند این هدف نیمهکاره را به سرانجام برساند.
وقتی این هدف عملی شود، بسیاری از کسانی که داغ قانون را به سینه میزنند و نظم را با زورگویی هممعنی میدانند از کار برکنار خواهند شد. چون برای همه روشن میشود که آنها از همه بیقانونتر و بینظمتر بودهاند.
چنین انسانهایی که معمولا به عنوان الگو معرفی میشوند، در اثر شفافسازی و غیرمتمرکزسازی بلاک چین، مجبور میشوند تا چهره از نقاب پوشالی خود بردارند و مردم را با فرصتهایی که میبینند تنها بگذارند.
کسب و کار بلاک چین تا کجاها پیش می رود؟
در حقیقت، میزان بهرهبرداری از بلاک چین به گستره خلاقیت انسانها بستگی دارد. اکنون مشکلات زیادی در جهان وجود دارند که درست جلوی چشم ما هستند و میتوانیم با این تکنولوژی آنها را حل کنیم. اما همزمان، فرصتها و امکانات بسیار زیادی هم وجود دارند که از وجودشان خبر نداریم. چون خلاقیتمان را در محدودهای تنگ، درست به اندازه امکانات این دوران، اسیر کردهایم.
ما دور خیلی چیزها را خط کشیدهایم چون هنوز بستری برای انجامشان اختراع نشده است یا دستکم اینطور به نظر میرسد. اگر کارآفرینها، سازمانها، نهادها، دولتها و تمام کسانی که به شکلی با پیشرفت بشری سروکار دارند، نگاهی متفاوت به کسب و کار بلاک چین بیندازند، آیندهای بسیار فراتر از حد تصورمان، انتظارمان را خواهد کشید.
دیدگاهتان را بنویسید