معرفی کتاب پول و قانون جذب اثر (استر هیکس)
ما چه هستیم؟ ترکیبی از شگفتی، معجزه، زیبایی و توانایی که در شکل و شمایلی کاربردی روی یک کره خاکیِ سرشار از آب که در کائنات معلق است زندگی میکنیم. بنابراین، اصلا جای تعجب ندارد که بتوانیم با کمک نیروی ذهنمان چیزهایی که میخواهیم را به زندگیمان جذب کنیم. در این مقاله به سراغ کتاب «پول و قانون جذب» از «استر هیکس» میرویم و به دنبال راهی برای باز کردن مسیر جریان پول به زندگیمان میگردیم. اگر در مورد پول و رابطه آن با قانون جذب سوالی در ذهنتان دارید یا میخواهید به ماجرای قانون جذب از زبان یک استاد جهانی گوش دهید تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
بسیاری از ما میخواهیم به موفقیت به آرزوهایمان برسیم. به همین دلیل، سخت تلاش میکنیم، آموزش میبینیم، شبهای زیادی را بیداری میکشیم و صبحها قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار میشویم. اما انگار اوضاع هیچ تغییری نمیکند و ما در همان جایگاه قبلی خود ایستادهایم. در این جور وقتها کمی به خودمان دلداری میدهیم و میگوییم: «اشکالی نداره، همه این طوری هستن.» اما این دلداری کوتاه با دیدن اولین کسی که بسیار کمتر از ما تلاش کرده اما خیلی راحت به موفقیت مورد علاقه ما دست پیدا کرده است، بر باد فنا میرود.
آن هنگام است که از خودمان، زندگی و تلاشهایی که انگار انتهایی ندارند دلزده میشویم و به سمت ناامیدی قدم برمیداریم. ولی اگر هوشمندی خودمان را به کار بیندازیم، به جای ناامید و افسرده شدن باید به شدت کنجکاو شویم. باید بفهمیم چه ایرادی در کار ما وجود دارد که همچون زنجیر بر پایمان بسته شده و اجازه جلوتر رفتن را به ما نمیدهد. اندکی عمیقتر نگاه کردن ما را به رابطه جالب میان پول و قانون جذب میرساند.
هدفمند بودن تلاش ها
منظور از «هدفمند بودن تلاش» هماهنگی میان ذهن و جسم است. کمی فکر کنید. آیا خواستههایی که برای رسیدن به آنها سخت تلاش کردید را واقعا دوست داشتید؟ آیا در مورد آنها فکرهای قدرتمندی میکردید یا مدام جایی در گوشه ذهنتان این تلاشها را شماتت میکردید و عاقبت آنها را تیره و تار میدیدید؟ آیا به ذهنتان اجازه میدادید تا از دیوار محدودیتهایی که برایش ساختهاید خارج شود و مسیر موفقیتهایی که اکنون آنها را خواب و خیال میپندارید را به شما نشان دهد؟
بیشتر ما این کار را نمیکنیم. ما در ظاهر، بسیار برای کارمان تلاش میکنیم اما از درون، خودمان را یک قربانی میبینیم که در میان کارهایش غرق شده است. وقتی تمام فاکتورهای لازم برای موفقیت را به درستی اجرا کردهاید اما هنوز هم سر جای قبلیتان هستید باید جایی در درونتان به دنبال خرابکار اصلی بگردید و یقه او را دو دستی بچسبید.
به اصلتان باز گردید
کسی که واقعا هستید، موجود کاملی است که تنها برای پیروزی برنامهریزی شده است. شما قدرتمندترین آفریده هستید؛ یعنی کسی که میتواند بدون برداشتن حتی یک قدم بر کائنات حکمفرمایی کند. اما آنقدر خودتان را دستکم میگیرید که تمام قدرتهای شگفتانگیز درونتان زیر خروارها «نمیتوانم و نمیشود و نمیگذارند» دفن میشود. به دنبال ثروت هستید؟ پول و قانون جذب را به هم گره بزنید و چیزی که میخواهید را از کائنات طلب کنید. به دنبال سلامتی هستید؟ سلامتی و قانون جذب را به هم گره بزنید و شفا را در تکتک سلولهای وجودتان احساس کنید. مسیر پیشرفت، به دست آوردن ثروت، سلامتی و عشق همیشه به روی شما باز است. این شما هستید که میخواهید به جای عبور از در، بالا رفتن از دیواری ۱۰۰۰ متری را امتحان کنید و به خودتان سختی بدهید.
تفکر محدود کننده را شناسایی کنید
اولین قدم شما برای تغییر زندگیتان و ایجاد یک جهش بزرگ در اوضاع مالی، سلامتی و روابطتان یافتن فکرهای محدود کننده است. برای یافتن این فکرها با یک چالش بزرگ روبهرو هستید. چون آنها خیلی خوب بلدند که خودشان را از نگاه شما پنهان کنند. به همین دلیل باید خودتان را زیر ذرهبین بگذارید و تمام فکرهایی که از دروازه ذهنتان وارد میشوند را بررسی کنید تا بتوانید سر بزنگاه، مُچ خودتان را بگیرید!
برای این کار میتوانید از یک دفتر و قلم کمک بگیرید و هر فکر منفی که از سرتان گذر کرد را روی آن یادداشت کنید. در پایان روز به راحتی میبینید که با چه جور فکرهایی سر و کار دارید. این فکرها متهمان ردیف اول درجا زدن، بیماری، فقر و ناراحتی شما هستند. باید پس از شناسایی آنها، تکتکشان را با فکرهایی کاملا برعکسشان جایگزین کنید.
قانون جذب را به نفع خودتان به کار بگیرید
قانون جذب، اصلی ثابت است که از زمان خلقت کائنات تا به حال، بدون تغییر به کار خودش ادامه داده است. این بدان معنی است که اگر میخواهید از این قانون به نفع خودتان استفاده کنید باید یاد بگیرید که چگونه آن را در راستای رسیدن به آرزوهایتان به کار بیندازید. اگر به دنبال رسیدن به ثروت هستید باید پول و قانون جذب را با کمک ارتعاشهای ذهنیتان به شکلی هدفمند و مثبت مورد استفاده قرار دهید.
فرقی نمیکند که موجودی حساب شما چقدر است. خودتان را از هماکنون، فردی بسیار ثروتمند تصور کنید. چیزی که درستی این تصور کردن را به شما نشان میدهد، احساسی است که به دست میآورید. اگر نگاه کردن به خودتان در حالی که به آرزوهایتان رسیدهاید و ثروت را در دستانتان دارید باعث میشود که لبخند بر لبانتان بنشیند و احساس بینیازی کنید، در مسیر درستی قرار گرفتهاید. یادتان باشد، احساس شما چراغ راهنمای وضعیت ذهنی شما است. از آن به خوبی استفاده کنید.
نیازی نیست چرخ را دوباره اختراع کنید
تعداد کسانی که روی کره زمین مشغول اختراع کردن و پیش بردن تمدن بشری هستند شاید کمتر از یک درصد باشند. الباقی مردم جهان، پیوسته در حال استفاده کردن از نتیجههای این اختراعها هستند. این موضوع در مورد قانون جذب هم جاری است. برای استفاده کردن از این قانون نیازی نیست که خودتان را به آب و آتش بزنید و ارتعاشها را درک کنید. شما فقط باید یاد بگیرید که از این قدرت بیانتها نهایت بهره را ببرید و آن را آگاهانه مورد استفاده قرار دهید.
شما بازیگر اصلی صحنه زندگیتان هستید
در دنیای شما، نقش اول داستان متعلق به خودتان است. تمام کسانی که در زندگیتان میبینید، حتی کسانی که عاشقانه دوستشان دارید در بهترین حالت نقش مکمل را در داستان زندگی شما بازی میکنند. گذشته از این، شما کارگردان و تهیه کننده زندگیتان هم هستید. این یعنی مسئولیت مستقیم ۹۰ درصد اتفاقهای خوب و بدی که در زندگیتان رخ میدهد به طور مستقیم به شما برمیگردد. آن ۱۰ درصد هم به عوامل طبیعی مانند تولد یا مرگ مربوط است؛ یعنی چیزهایی بسیار فراتر از قدرت اختیار شما. اما حتی در آن موارد هم این قدرت اختیار شما است که نوع واکنشتان را رقم میزند. با این حساب، اینکه بگویید فلانی باعث موفقیت یا شکست من شد، چیزی جز یک بهانه یا دروغ نیست. چون شما مسئول مستقیم تمام آن جریانها هستید. این اصل در مورد پول و قانون جذب هم جاری است.
واکنش هایتان را هوشمندانه مدیریت کنید
عدهای فکر میکنند که باید اول موفق شوند و پس از آن احساس موفقیت را تجربه کنند. این یعنی آنها زندگیشان را محدود به واکنش نشان دادن به نتیجه تصمیمهای گذشتهشان میکنند و قدمی برای تغییر آیندهشان بر نمیدارند. یادتان باشد، شما هماکنون در نتیجه تصمیمهای گذشته خود زندگی میکنید. با این حساب اگر میخواهید آیندهتان تغییر کند باید از حالا احساس متفاوتی را مهندسی کنید و تصمیمهای تازهای بگیرید تا بتوانید آینده دیگری را برای خودتان رقم بزنید. بنابراین، باید تفکر خودتان را از امروز یا دیروز به فردایی که خودتان آن را ساختهاید تغییر دهید و احساس متفاوتی را تجربه کنید.
احساس آزادی، پول و قانون جذب به هم گره خورده اند
پول، خوشبختی نمیآورد اما نبودش حتما باعث بدبختی میشود. چون پول میتواند بخش بسیار زیادی از نیازهای انسان را تامین کند و او را از قید و بند محدودیتها نجات دهد. بنابراین، برای بسیاری از مردم جهان، پول، کلیدی است که آنها را از اسارت نجات میدهد. تنها راه برای رسیدن به این کلید و به دست آوردن آزادی واقعی، همجهت کردن فرکانسهای درونی با چیزی است که میخواهید به آن برسید.
این کار، هماهنگی را به زندگی شما باز میگرداند و ماجراهای واقعی زندگیتان را با چیزهایی که واقعا میخواهید همراستا میکند. وقتی تلاش برای این تغییر بزرگ را آغاز کنید، فرقی ندارد که در چه سنی هستید، چون خیلی زود آثار این تغییر را در زندگیتان خواهید دید. گویا با این کارتان درب را به روی کسی که سالها منتظرتان مانده بوده است باز میکنید. در این میان شاید افسوس بخورید که وقتی میتوان به این راحتی زندگی را تغییر داد چرا تاکنون زندگیتان را اینقدر سخت و ملالآور کرده بودید؟
همین الان به چه فکر می کنید؟
افکار شما بسیار مهم هستند. چون فکرتان احساستان را به وجود میآورد و احساستان به طور مستقیم با قانون جذب ارتباط برقرار میکند. نتیجه این میشود که هر روز با نتیجه مستقیم، هماهنگ و کاملا مشابه افکارتان روبهرو میشوید. اگر به خلاص شدن از گرفتاری فکر کنید، گرفتارتر میشوید، اگر به جای خالی عشق واقعی در زندگیتان نگاه کنید، همیشه تنها میمانید، اگر به کمبود پول نگاه کنید، هیچوقت مقدار کافی از آن را در اختیارتان نخواهید داشت و اگر به خلاص شدن از بیماری فکر کنید، بیشتر بیمار میشوید. شاید از کوره در بروید و بگویید: «پس چه کار کنم؟!»
جهت افکارتان را تغییر دهید
شما نمیتوانید فکر کردن را متوقف کنید. چون افکارتان کلید نیروی خلقت را در اختیار دارند. در عوض باید جهت افکارتان را تغییر دهید و به یک ماجرا از دریچه دیگری نگاه کنید. ماجرای پول و قانون جذب را در نظر بگیرید. برای به دست آوردن پول، خلاص شدن از گرفتاری، پرداخت کامل بدهیها و زندگی کردن در آرامش و آسایش بیشتر باید به وجود فراوان ثروت در زندگیتان فکر کنید. به این مثالها نگاهی بیندازید:
چگونه از دست بدهیهایم نجات پیدا کنم؟ (اشتباه)
چگونه پول بیشتری را به دست بیاورم و به ثروت برسم؟ (درست)
چرا من همیشه مریض هستم؟ (اشتباه)
چگونه سلامتیام را قدرتمندتر کنم؟ (درست)
چرا همیشه در حال درجا زدن هستم؟ (اشتباه)
چگونه از خود دیروزم جلو بزنم؟ (درست)
با تغییر دادن سبک و جهت افکارتان زندگی را به شکلی متفاوت تجربه کنید.
قانون جذب، بهترین بیمه برای سلامتی
به جز ترکیب زیبا و دلنشین پول و قانون جذب، چیزهای دیگری هم مثل «سلامتی و قانون جذب»، «عشق و قانون جذب»، «آرامش و قانون جذب» و … هم وجود دارند. برای لذت بردن از زندگی و تلاش برای قدم برداشتن در مسیر اهداف بزرگتان باید جسم سالمی داشته باشید. در واقع، جسم شما بزرگترین سرمایه زندگیتان است. چون معبدی است که روحتان در آن زندگی میکند. با این وجود، افراد کمی هستند که واقعا احساس سلامتی و جوانی میکنند. بیشتر مردم به محض اینکه از دهه ۲۰ زندگیشان خارج میشوند، خودشان را در سرازیری مرگ میبینند. از این جا است که داستان افسوس خوردن در مورد جوانی، زیبایی، تندرستی و انرژی از دست رفته آغاز میشود.
این در حالی است که جسم انسان به جای طی کردن روند فرسایشی، مدام در حال نوسازی سلولهای خودش است؛ یعنی شما مدام در حال جوانتر شدن هستید. اما چون ذهنتان را به تعداد گردشهای کره زمین به دور خورشید و مفهومی به نام «سن» گره زهاید خیلی راحت، تلاشهای معجزهوار جسمتان برای جوان ماندن را از بین میبرید و او را دچار بیماری و فرسایش میکنید. چرا وقتی که میتوانید جوان بمانید و با نیروی سلامتیتان از زندگی کردن لذت ببرید، مدام در مورد سلامتیتان فکرهای بد میکنید؟
چگونه از قانون جذب برای سلامتی خودمان استفاده کنیم؟
روش کار دقیقا مثل زمانی است که به دنبال پول و قانون جذب هستید. برای این کار تنها کافی است افکار خودتان را در مورد سلامتی و سن و سالتان زیر ذرهبین ببرید. آن هنگام است که فکرهای منفی، یکییکی خودشان را نشان میدهند. پس از آن باید این فکرهای ناخوشایند را با چیزهایی که دوست دارید عوض کنید و احساستان را سر و سامان بدهید. به جای اینکه در آرزوی سلامتی باشید، هماکنون آن را با تکتک سلولهای بدنتان احساس کنید. یادتان باشد، در تمام سلولهای بدنتان نیروی پنهان شفا وجود دارد. این ماجرا از آغاز تولدتان به این شکل بوده و تا لحظه مرگتان هم به همین ترتیب باقی میماند. بنابراین، وقتی افکارتان را در مورد خودتان، سلامتیتان، پوستتان، وزنتان و … به سمت و سویی که دوست دارید میبرید، سلولهای بدنتان هم به این ندا پاسخ مثبت میدهند و این یعنی آغاز انقلابی از معجزهها درون شما. آن هم هنگامی که هیچ خبری از این ماجرا ندارید.
ماشین جسمتان را روغن کاری کنید
جسم چیست؟ در بهترین حالت، جسم شما یک وسیله است که برای حضور روحتان روی زمین به او داده شده است. وقتی در حال خواندن واژهها هستید، این کار را با جسمتان انجام میدهید اما کسی که واقعا در حال خواندن آنها است روحتان است. میتوانید این ماجرا را به یک خودرو و سرنشین آن تشبیه کنید با این تفاوت که شما نمیتوانید با فکرتان موتور خودروی خودتان را تعمیر کنید. اما وقتی پای جسمتان در میان باشد، روحتان میتواند آن را شفا دهد.
روح شما این کار را با افکارتان انجام میدهد. به این ترتیب که در آغاز ماجرا به انتهایی که دوست دارد فکر میکند و مسیر ورود آن به دنیای فیزیکی را هموار میسازد. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید جسم شما به یک بیماری مبتلا شده است. در این هنگام اگر خودتان را به قانون جذب مسلح کرده باشید، میتوانید به جای تمرکز روی بیماری و غصه خوردن بابت آن، روی سلامتی که دوستش دارید و انتظار ملاقات دوباره آن را میکشید تمرکز کنید. به این ترتیب، فرکانسهایی که ارسال میکنید تغییر میکنند و نتیجه آن چیزی میشود که شما دستور دادهاید.
بیماری ها از کجا می آیند؟
شما به همان راحتی که میتوانید با کمک رابطه پول و قانون جذب دروازه ورود ثروت را به زندگیتان باز کنید، قادر هستید که جسمتان را شفا دهید. این یکی از ویژگیهای دلنشین متولد شدن به عنوان یک انسان است که در دسترستان قرار دارد. با این حساب، بیماریها از کجا میآیند؟ در پاسخ باید بگویم از همانجایی که فقر و بیپولی میآید یعنی افکار شما. البته ماجرا همیشه به این سادگی نیست؛ مثلا اینطور نیست که کسی از قصد به بیماری فکر کند تا بیمار شود.
در واقع، بیماریها عوارض جانبی افکار منفی ما در مورد زندگی هستند. وقتی ناراحت هستیم، اضطراب داریم، غصه میخوریم، خشمگین هستیم و بدتر از همه نفرت، وجودمان را فرا گرفته است، خیلی راحت دچار بیماری میشویم. شدت ابتلا به بیماریها هم ارتباط مستقیمی با عمق و شدت افکار منفی دارد؛ یعنی هر چقدر که بیشتر و عمیقتر به چیزهای منفی فکر کنیم، بسیار گستردهتر و وحشتناکتر دچار بیماری میشویم. برای خلاصی از این ماجرا، شکستن این دور باطل و جذب سلامتی باید ذهنمان را از این فکرها خالی کرده و جای آنها را با فکر به چیزهایی که دوست داریم پر کنیم.
آیا شغل شما در راستای افکارتان است؟
تعداد کسانی که شغل خود را دوست ندارند فراتر از حد تصور است. بسیاری از مردم فقط به این دلیل سر کار میروند که میخواهند با پول آن به سراغ خرید چیزها یا انجام کارهای مورد علاقهشان بروند. در واقع، آنها خودشان را مصرف میکنند تا به پول برسند. این کار درست در نقطه مقابل پول و قانون قرار دارد. شما نمیتوانید با انجام دادن کاری که هر روز برایتان مثل یک عذاب است به موفقیت یا ثروت برسید. چون برای موفق شدن به عشق نیاز دارید نه نفرت. عشق شما به کاری که دوستش دارید میتواند دروازههای ورود ثروت را به زندگیتان باز کند. در آن هنگام، نیازی نیست که به دنبال پول بدوید چون پول به دنبال شما میگردد و میخواهد هر طور شده وارد زندگیتان شود.
چرا انجام شغلی که دوستش نداریم، اشتباه است؟
وقتی کاری را دوست ندارید، مدام در حال ارسال فرکانسهای منفی در مورد آن هستید. به این ترتیب، نه تنها هیچ راهی برای ایجاد هماهنگی میان پول و قانون جذب پیدا نمیکنید بلکه در کارتان شرایط عجیب و مسخرهای به وجود میآیند تا شما را بیشتر عذاب بدهند. پولی که از چنین عذابی به دست بیاید نه تنها شما را به آرزوهایتان نمیرساند بلکه نگاه شما به پول را سرشار از حسرت و کمبود میکند. به دنبال این ماجرا اصلا دلتان نمیخواهد پولی که با این بدبختی و زحمت به دست آوردهاید را خرج کنید. در نتیجه، افکارتان سرشار از محدودیت، کمبود و نگرانی میشود.
اما وقتی کاری که دوست دارید را به منبع درآمدتان تبدیل میکنید، از انجام لحظه به لحظه آن لذت میبرید. به دنبال این ماجرا، فرکانسهایی که به جهان هستی ارسال میکنید، سرشار از انرژیهای سازنده میشوند. در نتیجه، آدمهایی سر راهتان قرار میگیرند، موقعیتهایی برایتان مهیا میشوند و ماجراهایی برایتان به وجود میآیند که حتی در خیالتان هم آنها را تصور نمیکردید؛ این یعنی زندگی واقعی، یعنی لذت بردن از گذران عمر و زندگی کردن به عنوان یک انسان.
وظیفه خودتان را همیشه به یاد داشته باشید
گاهی در زندگی دچار سوءتفاهمهایی میشویم که مسیر حرکتمان را به کلی تغییر میدهند. به برخی از این سوءتفاهمها دقت کنید:
ما باید کاری کنیم تا دیگران از ما راضی باشند. چون این تنها راه برای زندگی کردن در آرامش است
باید تا جایی که میتوانیم احساس کمبود در دیگران را از بین ببریم
باید برای خوشحالی دیگران خوشحالی خودمان را فدا کنیم. چون این تنها راهی است که میتوانیم خوب بودن خودمان نشان دهیم
نباید وقتی بقیه فقیر هستند به دنبال کسب ثروت باشیم
و …
اما چرا این کارها اشتباه هستند؟ برایتان میگویم:
تلاش برای راضی کردن دیگران یک اشتباه بزرگ است. چون هیچوقت نمیتوانید همه را راضی کنید.
این وظیفه ما نیست که احساس کمبود را در دیگران از بین ببریم. چون این راهی است که هر کس به تنهایی باید در آن قدم بردارد. وظیفه ما این است که افکارمان را سر و سامان بدهیم و فرکانسهایمان را با چیزهایی که میخواهیم همسو کنیم.
نقش بازی کردن به عنوان یک قربانی باعث نمیشود که دیگران شادتر شوند. شما میتوانید به جای غمگین بودن کنترل افکارتان را در دست بگیرید تا راهی برای مدیریت کردن موقعیتها پیدا کنید.
فقیر بودن ما شاید آتش حسادت افراد فقیر را خاموش کند اما باعث بهتر شدن اوضاع یا ثروتمند شدن آنها نمیشود. بزرگترین دلیلی که باعث میشود آنها بیپول باشند، فقر فکریشان است. وقتی پول و قانون جذب در یک راستای سازنده قرار نگرفته باشند، افراد روز به روز فقیرتر میشوند. پس چیزی که باید تغییر کند، فکر است.
تلاشی اثرگذار برای رشد دیگران
کمی قبل در مورد نبایدهای قربانی کردن خودتان پیش پای رضایت دیگران صحبت کردیم. اما این بدان معنا نیست که باید نسبت به زندگی دیگران بیاهمیت باشیم یا کاری برای رشد آنها انجام ندهیم. چون همه ما روی یک کره خاکی زندگی میکنیم و بخواهیم یا نخواهیم کارهایمان روی یکدیگر تاثیر میگذارد. در این میان، راهی وجود دارد که میتوانید با کمک آن به این هدف برسید و آن تلاش برای رسیدن به هماهنگی با خودتان است. اگر افکار، رفتار و گفتار شما در یک راستا باشند، به موجودی تبدیل میشوید که راه میرود و زندگی خودش را بر اساس چیزهایی که میخواهد میسازد. در آن صورت، این قدرت را پیدا میکنید تا به شکلی اثربخش روی دیگران تاثیر بگذارید.
اما باز هم این بدان معنا نیست که شما در زندگی دیگران دخالت کنید یا آنها را مجبور سازید تا افکارشان را تغییر دهند. این آگاهی باید از اعماق وجود هر فرد شعلهور شود تا بتواند زندگیاش را تغییر دهد. شما میتوانید آنها را تشویق کنید و با زندگی متفاوتی که برای خودتان میسازید نتیجه واقعی تغییر افکار را به آنها نشان دهید. تاثیری که یک اقدام واقعی روی زندگی دیگران میگذارد با هیچ واژهای برابری نمیکند. در حقیقت، شما با ساخت زندگی خودتان و هماهنگی میان پول و قانون جذب، زندگی اطرافیانتان و حتی دنیا را بهتر میکنید.
پیام اصلی «استر هیکس» در کتاب «پول و قانون جذب»
«استر هیکس» و همسرش «جری هیکس» دو نفر از اثرگذارترین مربیان جهانی قانون جذب هستند. آنها به معنای واقعی، از قانون جذب در زندگیشان استفاده کردند و فقط به بیان مطالب تئوری بسنده نکردند. از میان کتابهایی که توسط این دو نفر نوشته شد، کتاب «پول و قانون جذب» موفقیت بسیار زیادی را به دنبال آورد. استر و جری در این کتاب به دنبال این بودند تا آگاهی انسانها را نسبت به قدرت بیانتهای ذهنشان و فرکانسهایی که ناآگاهانه به سمت جهان هستی ارسال میکنند افزایش دهند. به باور آنها این راهی است که میتواند مسیر زندگی افراد را به سمت و سویی سازنده، سرشار از ثروت، تندرستی و عشق تغییر دهد.
دیدگاهتان را بنویسید