آنچه درباره فروش وحشت زده (Panic Sell) باید بدانید
طمع بیشازحدی که بیشتر تریدرها از آن برخوردار هستند، آنها را بهسوی رفتارهای هیجانی و دور از منطقی میبرد که این رفتارها در بیشتر موارد به انجام معاملاتی پرخطر (مانند خرید ارز یک پروژه ارز دیجیتال ناشناخته) منتهی خواهد شد.
ازاین گذشته، حرص و طمع نیز فاکتور دیگری است که میتواند سرمایهگذاران و تریدرها را ترغیب کند بیشازحد توصیهشده در موقعیت معاملاتی که سودآوری دارند باقی مانده تا از این طریق بتوانند سود بیشتری به دست بیاورند؛ از اینرو فاکتور حرص و طمع را میتوان در بخش انتهایی بازارهای صعودی و وقتیکه پیشبینیها و تردیدها درباره قیمتها به اوج خود میرسد، مشاهده کرد.
اما در بخش مقابل، فاکتور ترس نیز سبب خواهد شد تا یک تریدر، بهسرعت و فوقالعاده سریعتر از آن چیزی که باید، یک موقعیت را بسته و بهدلیل ترس افراطی که از ضرردهی دارد، از سود هنگفت پوزیشن خود چشمپوشی کند. بد نیست بدانید فاکتور ترس، بیش از هر جای دیگر، در بازارهای نزولی مشاهده میشود. درواقع چنین احساسی میتواند تریدرها را برای خروج عجولانه از موقعیت خود ترغیب کند و سبب شود این افراد، رفتاری غیرمنطقی از خود بروز دهند.
درنتیجه فاکتور ترس در بیشتر اوقات به مفهومی به نام وحشت تبدیل شده و در بیشتر موارد سبب میشود شاهد حجم قابلتوجهی از فروش در بازار باشیم که به این رویداد، دراصطلاح پانیک سل یا فروش وحشتزده گفته میشود.
از اینرو در این مطلب قصد داریم با مفهومی به نام Panic Sell یا فروش وحشتزده آشنا شده و تمامی زوایای آن را بررسی کنیم، اما در ابتدا بد نیست مروری بر چهارچوب مفهومی کلیتر به نام روانشناسی معاملات داشته باشیم که پایه و اساس اصطلاح پانیک سل است.
بررسی مفهوم روانشناسی معاملات در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی
بهصورت کلی، روانشناسی معاملات بیانگر جنبههای گوناگونی از شخصیت و رفتارهای یک تریدر است که بر تصمیمها و اقدامات معاملاتی وی تأثیر میگذارد. اساساً روانشناسی معاملات ممکن است بهاندازه ویژگیهایی مانند دانش، مهارت و تجربه، در انجام معاملات موفق مهم باشد.
از طرفی، نظم، انضباط و ریسکپذیری، بخشهای جداییناپذیر جنبههای روانشناسی معاملات به حساب میآیند. همچنین از ترس و طمع نیز بهعنوان دو احساس شناختهشده درباره روانشناسی معاملات یاد میشود. علاوه بر این، احساسات دیگری مانند امید و حسرت نیز در رفتار تریدرها تأثیر بسزایی دارند.
درحقیقت تمامی این موارد، جنبههای گوناگونی از روانشناسی معاملات هستند که در هر معاملهگر، کم یا زیاد وجود داشته و نمیتوان هیچکدام را بهتنهایی بد یا خوب (عامل موفقیت یا شکست) تلقی کرد. درواقع این اجرای صحیح و بهموقع این جنبههاست که سبب موفقیت یک تریدر خواهد شد.
جدا از این موارد، روانشناسی معاملات میتواند با چندین احساس و رفتار ویژه همراه باشد که در بیشتر موارد بهعنوان کاتالیزور برای معاملات بازار در نظر گرفته میشود؛ برای نمونه عامل محرک معاملات احساسی در بازارهای مالی، اغلب ناشی از ترس یا حرص و طمع است.
درحقیقت طمع یا حرص را میتوان تمایلی بیاندازه به کسب سود دانست که سبب کمرنگشدن عقلانیت و قضاوت افراد میشود. درواقع طمع بیشازحد در بیشتر تریدرها، این افراد را بهسوی رفتارهای گوناگونی سوق میدهد که این رفتارها در بیشتر موارد به معاملات پرخطری مانند خرید ارز یک پروژه ناشناخته (آنهم تنها به این دلیل که ارزش ارز این پروژه بهسرعت در حال رشد است) منجر میشود.
علاوه بر این موارد، حرص و طمع میتواند تریدرها را ترغیب کند تا بیشازحد توصیهشده در موقعیت معاملات سودآور خود باقیمانده تا سود بیشتری کسب کنند؛ از اینرو رد احساس طمع را میتوان در فاز پایانی بازارهای صعودی و درست وقتیکه پیشبینیها و تردیدها به اوج خود رسیده است، مشاهده کرد.
در مقابل این احساس، احساس ترس قرار دارد که سبب میشود یک تریدر، بسیار سریعتر از آن چیزی که باید، پوزیشن معاملاتی خود را ببندد و از کسب سود (بهدلیل ترس افراطی از ضررکردن) چشمپوشی کند؛ از اینرو احساس ترس بیش از هر زمان دیگری، در بازارهای نزولی مشاهده میشود.
اساساً این احساس میتواند سبب شود تریدرها برای خروج از بازار عجله کنند و رفتاری غیرمنطقی از خود بروز دهند. حال اینکه این احساس ترس، در بیشتر مواقع به وحشت تبدیل میشود و فروشهای قابلتوجهی را در بازار رقم میزند که بهاصطلاح بهعنوان فروش وحشتزده یا پانیک سل (Panic selling) از آن یاد میشود.
احساس بعدی که در روانشناسی معاملات بررسی میشود، احساس پشیمانی است که ممکن است برای تریدرها و بعد از آنکه یک پوزیشن اولیه را از دست دادند رخ دهد. درحقیقت در این مواقع و بهدلیل شوک واردشده به تریدر، این افراد به علت پشیمانی بابت از دست دادن موقعیت معاملاتی پیشین، بهسرعت و بدون فکر، اقدام به بازکردن پوزیشن معاملاتی بعدی میکنند؛ درنتیجه هرگونه پایبندنبودن به برنامههای معاملاتی و بینظمی رفتارهای معاملاتی برخی تریدرها، به ضررهای سنگینی برای آنها منجر خواهد شد.
تأثیر روان شناسی معاملات بر تحلیل تکنیکال
روانشناسی معاملات غالباً از اهمیت بسیار بالایی برای تحلیلگران تکنیکال برخوردار است؛ چراکه این دسته از تحلیلگران بازار، در راستای پیشبرد اهداف و تصمیمهای خود، به تکنیک نمودارسازی تکیه دارند. درحقیقت نمودار یک ارز دیجیتال میتواند اطلاعات گستردهای درباره روند قیمتی یک ارز ارائه کند؛ درحالیکه تحلیل تکنیکال و تکنیکهای نمودارسازی میتوانند در تشخیص روندهای قیمتی و در راستای یافتن فرصتهای خرید و فروش مفید باشند، ولی درنهایت دستیابی به درکی صحیح از روندهای قیمتی بازار، تنها با شناخت روانشناسی معاملات تریدرها میسر خواهد شد.
جدا از این، موارد گوناگونی در نمودارهای تکنیکال وجود دارد که تریدرها باید به آنها توجه داشته باشند. از طرفی، گاهی اوقات نیاز است یک تریدر به دانش شخصی که درباره ارز یک پروژه دارد رجوع کند و همچنین به چگونگی روند قیمتی و تأثیر عوامل مختلف بر بازار نیز توجه داشته باشد. درواقع تریدرهایی که به تأثیر عوامل خارجی روی قیمت یک ارز نیز توجه دارند و بانظم و اعتمادبهنفس خاصی در معاملات پیش میروند (به روانشناسی معاملات پایبند هستند)، موفقیت و سودآوری بیشتری را به دست میآورند.
پانیک سل (panic sell) چیست؟
بهطورکلی فروش یک دارایی دیجیتال از روی ترس، زمانی رخ میدهد که بهمحض سقوط بازار، کاربران اقدام به فروش ارزهایی کنند که تا پیش از این نگهداشته بودند. اساساً این دسته از کاربرانی که از روی احساس وحشت به فروش داراییهای خود در شرایط اینچنینی اقدام بازار میکنند، بهطورمعمول تریدرهایی تازهکار یا سرمایهگذاران کوتاهمدت هستند که قصد ریسک و سرمایهگذاری بلندمدت نداشته و تمایلی ندارند در انتظار افزایش مجدد قیمت و بازگشت بازار به روند صعودی خود بمانند.
از طرفی این دسته از تریدرها و سرمایهگذاران ترجیح میدهند داراییهای خود را بهسرعت به فروش برسانند تا مبادا متحمل ضرر نشوند. همچنین این فروشندگان وحشتزده، نخستین افرادی هستند که حتی با سقوط اندک بازار نیز، به خارجکردن داراییهای خود از بازار اقدام میکنند.
درواقع زمانی که بهشکلی گسترده، عملیات فروش از روی ترس در یک بازار رخ میدهد، سقوط قیمت ناشی از این فروش را شاهد خواهیم بود. با وجود این، بعد از چنین فروشی، تریدرها و کاربرانی که منتظر بودند با سقوط قیمت اقدام به خرید کنند، وارد عمل شده و بهواسطه خرید آنها، بار دیگر شاهد یک روند قیمتی صعودی در بازار خواهیم بود.
پس نتیجه میگیریم این است که فروشندگان وحشتزده، دقیقاً عکس دارندگانی هستند که در بالا به آنها اشاره کردیم. به بیان دیگر فروش وحشتزده وقتی رخ میدهد که تعداد قابلتوجهی از تریدرها همزمان (در یک بازه زمانی کوتاهمدت) اقدام به فروش داراییهای خود کرده و درنتیجه سبب میشوند قیمت یک دارایی بهشکل شدیدی کاهش پیدا کند. از طرفی چنین افت قیمتی بهنوبه خود، سبب ترس و وحشت دیگر سرمایهگذاران و تریدرها میشود و آنها را نیز به فروش وامیدارد و درنتیجه قیمت بیشازپیش کاهش پیدا میکند.
مفهوم پانیک سل درباره سرمایه گذاران بازار
اساساً فروش وحشتزده یا پانیک سل در بازار ارزها، سبب خواهد شد تا قیمت یک ارز دیجیتال بهشکل مصنوعی افت کند؛ چراکه براساس این کار، قیمت کاهش خواهد یافت، ولی این کاهش قیمت هیچگونه تأثیری بر ارزش ذاتی و کیفیت پروژه آن ارز دیجیتال نخواهد داشت؛ یعنی اگر هزاران نفر دچار پانیک سل شوند و تلاش کنند همه داراییهای دیجیتال خود را بهشکل یکجا بفروشند، همواره یک شخص یا مؤسسه دیگر وجود خواهد داشت که آن دارایی دیجیتال را با قیمتی بسیار پایینتر میخرد و سبب افزایش قیمت مجدد آن میشود.
درواقع همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم، زمانی که بر اثر فروش وحشتزده، قیمت یک ارز دچار افت فاحش شود، شاهد یک پانیک سل بیشتر نیز خواهیم بود و این موضوع بهنوعی سبب ایجاد یک دور باطل خواهد شد. درواقع پانیک سل میتواند سبب نابودی حجم زیادی از داراییهای افراد شود و شاید ماهها یا حتی سالها زمان لازم باشد تا یک دارایی بتواند خود را بعد از یک پانیک سل اساسی، بازیابی کنند.
عواقب مالی جبران نشدنی پانیک سل
اساساً پانیک سل ریسک بالایی را برای ضرر و زیان در بر خواهد داشت. درواقع افرادی که برای اهدافی در سالها یا دهههای بعد سرمایهگذاری میکنند، احتمالاً میتوانند در مقابل پانیک دوام بیاورند، اما اگر فردی برای بازنشستگی سرمایهگذاری میکند، بروز پانیک سل ناگهانی، درست پیش از زمان بازنشستگی میتواند مشکل بزرگی برای وی ایجاد کند؛ بهویژه اگر قصد داشته باشد با تکیه بر این سرمایهگذاریها، زندگی خود را بگذراند.
درحقیقت خطر افت ناگهانی در بازارهای مالی، دلیل منطقی است تا سرمایهگذاران با نزدیکشدن به بازنشستگی، داراییهای خود را بهطور منظم بازبینی کنند و از داراییهای پرریسکتر به سمت داراییهای باثباتتری حرکت کنند. از طرفی بهدلیل همین خطرات، بیشتر کارشناسان به افراد توصیه میکنند تا محض احتیاط، بهاندازه شش تا دوازده ماه از مخارج زندگی خود را به شکل نقدی نگه دارند. به این ترتیب، حتی اگر بحران مالی سبب از دست دادن شغل افراد شود، آنها میتوانند در بازار باقی بمانند. این راهی برای جلوگیری از به خطر افتادن برنامهریزیهای بلندمدت بهدلیل مخارج روزمره است.
بهطورکلی، افت بازارهای مالی، از مسکن گرفته تا کالاهای اساسی و ارزها وقتی رخ میدهد که تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران بوده یا برخی اوقات، تعداد فروشندگان بهحدی از خریداران بیشتر باشد که فروشندگان تمایل داشته باشند تا با هر قیمتی داراییهای خود را به فروش برسانند. درواقع زمانی که وحشت بر تعداد زیادی از سرمایهگذاران یک بازار چیره شود، آن بازار احتمالاً سقوط خواهد کرد.
علل بروز پانیک سل
بهطورکلی وحشت یک واکنش انسانی به یک زیان احتمالی عظیم است. پانیک سل نیز به همین شکل است و وحشت احتمالی، ناشی از یک ضرر مالی بزرگ خواهد بود، اما بهطورکلی عوامل متعددی هستند که هریک بهتنهایی میتوانند به رخدادن یک فروش وحشتزده یا پانیک سل در یک بازار مالی منجر شوند.
1) دستهای ضعیف (Weak Hands)
یکی از اصطلاحات این بازار Weak Hands است. این کلمه بیشتر برای کسانی به کار میرود که در کار خود مهارت نداشته و در معاملات خود بدون برنامهریزی و بدون هرگونه استراتژی معاملاتی هستند؛ به همین دلیل در برخی مواقع بهدلیل نبود اطلاعات کافی و ضعف در بررسی بازار ضررهای زیادی را متحمل میشوند.
افراد زیادی با همین دستان ضعیف یا عملکرد بدون تحلیل، سبب ثروتمندشدن دیگران میشوند. درواقع برای برندهشدن هرکسی در بازار، شخصی باید بازنده باشد. دستهای ضعیف بازار همین وظیفه را بر عهده دارند؛ یعنی ارز مورد علاقه خود را در بالاترین قیمت از شما میخرند و در پایینترین قیمت به شما میفروشند.
این دو رویداد مهمترین و اصلیترین راه از دست دادن پول در بازار است. حتماً شنیدهاید که میگویند در بازار سرمایه در وهله نخست از جیب افراد عجول به جیب افراد صبور سرازیر میشود. دستان ضعیف بیشتر داراییهای خود را ارزان میفروشند یا برخی داراییهای خود را بدون قضاوت یا تحلیل درست، بسیار سریع و بدون در نظر گرفتن اخبار، خریداری کرده و تبدیل به ارز دیجیتال میکنند. طبیعی است این کار قطعاً کار خیلی هوشمندانهای نیست. از سوی دیگر همین افراد به برخی قوانین خاص که در بازار برای خود ایجاد کردهاند نیز پایبند هستند. همین قوانین حرکت بعدی آنها را بسیار قابل پیشبینی میکند.
داشتن برنامههای قابل پیشبینی برای یک بازار غیرقابل پیشبینی باز هم اقدامی خیلی هوشمندانه نیست. این افراد با نوسان قیمتهای عادی بازار در هر برهه از زمان بهراحتی استرس گرفته و رفتاری عجیب را از خود بروز میدهند؛ به همین دلیل آنها در بازارهای نزولی فروشنده بوده و در بازارهای صعودی و سبز معمولاً خریدار هستند.
گروه دیگری از افراد را میتوان «دستهای ضعیف» نامید که بازار را بیشتر مربوط به دلالان میدانند و سرمایهگذاران بازار را اصلاً قبول ندارند. رفتار این دو قشر در بازار کاملاً مقابل هم قرار دارد. دلالان با افزایش و کاهش قیمت حرکتهای عجیب و غریبی بروز میدهند، اما سرمایهگذار به نوسانات بازار خیلی توجهی نمیکند.
درنتیجه اینکه دستان ضعیف به سرمایهگذاری اطلاق میشود که مستعد فروش وحشتزده (Panic sell) در اولین نشانه کاهش قیمت است.
2)سفارشهای حد ضرر یا استاپ-لاس (Stop-Loss Order)
برخی برنامههای مورداستفاده در معاملات میتواند شدت پانیک سل را بیشتر کنند. درحقیقت این برنامهها میتوانند تنها یک سفارش استاپ-لاس باشند. درواقع سفارش استاپ-لاس، نوعی سفارش جاری (Standing Order) برای خرید یا فروش یک دارایی ویژه درصورت رسیدن به قیمتی از پیش تعیین شده است.
درحقیقت این نوع سفارش میتواند راهی عالی برای سودبردن از فرصت افت قیمت برای خرید یک دارایی با قیمت تخفیفخورده باشد، ولی طی افت ناگهانی بازار، این سفارشها اغلب به فروش خودکار منجر شده و این فروشهای خودکار اگر به تعداد کافی برسند، میتوانند افت بازار را تسریع کنند و نقش مؤثری در رخدادن پانیک سل داشته باشند.
3) عبرتگرفتن از اشتباهات گذشتگان
تا سالها، برای اجتناب از پانیک سل تنها به سرمایهگذاران توصیه میشد وحشت نکنید. ما میدانیم همیشه و حتی پس از بحرانهای مالی بزرگ و پانیک سل، بازارهای مالی بازگشتهاند، اما حتی اگر سرمایهگذاری در برابر وسوسه فروش مقاومت کند، دورههای پانیک سل روی ثروت و برنامههای او تأثیر میگذارد. چگونگی این تأثیر به شیوه سرمایهگذاری فرد، سبد سرمایهگذاری و احساس او درباره ریسک بستگی دارد.
ما در آینده دور و نزدیک، شاهد نوسانات زیادی در بازار خواهیم بود. از حضور در اردوی افرادی که داراییهای خود را تنها بهخاطر ترسیدن میفروشند، اجتناب کنید. اگر سبد خود را درست چیده باشید، میتوانید یک مورد افت بازار را تحملکنید. اگر از گروه سنی مسن و بازنشسته هستید، احتمالاً سرمایه کافی برای درآمد موردنیازتان را دارید و اگر جوان هستید، سقوط بازار، فرصتی عالی برای خرید اوراق بهادار ارزشمند در قیمتی شبیه حراج کامل است.
تأثیر پانیک سل بر پساندازهای درازمدت، نابودکردن آن است. این کار یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که در بازار مرتکب میشویم.
4) الگوریتمها
برخی الگوریتمهایی که مؤسسات مالی بزرگ و سرمایهگذاران حرفهای استفاده میکنند، درصورت کاهش قیمت یک سهم و رسیدن آن تا سطحی مشخص، بهطور خودکار آن را میفروشند. سقوط سهام سال ۱۹۸۷ تا حدی توسط تعدادی از اولین برنامههای ترید کامپیوتری ایجاد شد.
در سال ۲۰۱۰، یکی از تریدرها که کنترل نرمافزار معاملاتی بسیار پیچیده خود را از دست داد، سبب وقوع سقوط سریع (Flash Crash) شد که تقریباً ۱ تریلیون دلار از سرمایه بازار را در کمتر از یک ساعت ناپدید کرد. ریسکی که این ابزارها برای کل سیستم ایجاد میکردند، یکی از دلایلی است که بیشتر بورسهای بزرگ مجموعهای از محدودیتهای معاملاتی را نصبکردهاند تا پانیک سل را کاهش داده و به کاربران این برنامهها، فرصت کالیبرهکردن مجدد آنها قبل از بروز پانیک را بدهند.
روش های ضررنکردن (و حتی کسب سود) در طی یک پانیک سل
کشف فرصتها
در طول پانیک، معمولاً تعداد کافی از افراد وحشتزده به سمت تصمیمات غیرمنطقی کشیده میشوند و به این ترتیب فرصتهای خرید ارزشمندی برای شما فراهم میکنند؛ برای مثال بهدنبال سقوط بازار سهام در سال ۱۹۸۷ و در سال ۲۰۰۸، شرکت اس اند پی پانصد به مدت یک دهه با بازده سالانه دورقمی به سرمایهگذاران خود پاداش داد.
اما مشکل این است که هیچ راهی برای فهمیدن این وجود ندارد که چه موقع اپیزود پانیک به پایان رسیده و چه موقع بازار به کف خود رسیده است. تریدرهای حرفهای که با مدلهای پیچیده ریاضی کار میکنند، نتایج متناقضی درباره کشف زمان بازگشت بازار به دست آوردهاند، اما برای بیشتر سرمایهگذاران و حتی برای سرمایهگذاران باهوش نیز این کار در بهترین حالت یک بازی حدسی و شانسمحور است.
درنتیجه اینکه افراد با ۲ راهکار میتوانند از دوره پانیک سل نجات پیدا کنند؛ نخست اینکه وحشت نکنند و دوم اینکه در زمان افت بازار که داراییها به قیمتهای بسیار پایینتری فروخته میشوند، به خرید خود ادامه دهند.
میانگینگیری از هزینه دلاری (Dollar Cost Averaging)
یکی از راههای استفاده از پانیک سل، میانگینگیری از هزینه دلاری یا همان کمکردن میانگین است. در این استراتژی بلندمدت، سرمایهگذار مبلغ ثابتی از یک دارایی را بهطور منظم (مثلاً هر ماه) خریداری میکند. این کار به او اجازه میدهد در قیمتهای پایینتری خرید کرده و هنگامیکه قیمت بالاتر است، سرمایهگذاری را محدود کند. به این ترتیب، این استراتژی نهتنها در دورههای پانیک جواب میدهد، بلکه راهکاری برای تمام فصول است.
پانیک سل سال ۲۰۰۸ در آمریکا؛ نمونهای مهم از فروش وحشت زده در بازارهای مالی
پانیک سل در آمریکا
بهطورکلی، بهعنوان یک تریدر مبادرت دیگر افراد به پانیک سل، بر داراییهای شما نیز اثرگذار خواهد بود؛ برای مثال اگر به رویدادهایی که در سال ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۷) و رکود بزرگی که به وجود آمد، نگاهی بیندازیم، درمییابیم که بازار سهام آمریکا تنها ظرف مدت ۶ هفته، حدود ۴۰ درصد سقوط کرد و درنتیجه این سقوط عظیم، وحشت گستردهای تمامی این کشور را در بر گرفت.
درواقع در آن زمان، افرادی که هیچگونه توجهی نیز به بازارهای سهام نداشتند، با مواجهه با این رکود عظیم، بهدقت پیگیر اخبار مربوط به این رویداد شدند. درحقیقت در آن زمان، بیشتر افراد بهشدت از این موضوع نگران و وحشتزده بودند که مبادا درنتیجه این اتفاق، تمامی سیستم اقتصادی آمریکا دچار یک فروپاشی عظیم شده و آنها نیز به تبعیت از این سیستم اقتصادی نابود شده، با مشکلات اقتصادی شدیدی روبهرو شوند.
اساساً طبیعی است که در هر نوع بازار مالی، گاهی اوقات شاهد وحشتزدگی سرمایه گذاران باشیم. درحقیقت برخی مواقع وحشتزدگی افراد، ناشی از یک رویداد بزرگ جهانی خواهد بود؛ درست مثل آن چیزی که درباره بازارهای سهام در ماه مارس ۲۰۲۰ (اسفندماه ۱۳۹۸) و بهدنبال افزایش همهگیری ویروس کرونا و اعلام قرنطینه در بیشتر کشورها به وجود آمد.
همچنین در برخی مواقع نیز، دلیل شروع پانیک این خواهد بود که یک دارایی ویژه (مثل شرایطی که برای مسکن در آمریکا و در سال ۲۰۰۸ میلادی رخ داد)، بهشکلی غیرواقعی ارزشگذاری شده (ارزش بازار آن، بسیار بیشتر از ارزش ذاتی آن شود) و به تبعیت از این اتفاق، نظر عمومی درباره ارزش این دارایی، یکشبه دستخوش تغییر خواهد شد.
در سال ۲۰۰۸، بانکهای آمریکا بهطور کامل در حال ورشکستگی بودند و در تلاش جهت نجات کمپانی مدیریت سرمایه مریل لینچ، بسیاری از شرکتهای آمریکایی بزرگ دیگر نیز در آستانه نابودی کامل قرار داشتند. در چنین شرایطی، چنین اتفاقاتی سبب ایجاد یک وحشت عظیم و فراگیر شده بود که درنتیجه آن، شاهد حجم عظیمی از فروش وحشتزده در بازارهای مالی بودیم. درواقع این اتفاق را میتوان بهعنوان عظیمترین فروش وحشتزدهای بهحساب آورد که در سی سال گذشته در بازارهای مالی شاهد آن بودهایم.
در آن زمان، افراد تلاش داشتند سهام خود را در کف قیمتی بفروشند. درحقیقت بسیاری از افراد، در آن زمان تمامی سهام خود را با تحمیل ضرر شدید و با کف قیمتی به فروش رساندند. با رخدادن چنین فروش وحشتزده، شاهد یک گسست کامل بین تصمیمگیری منطقی و واکنش عاطفی افراد بودیم. درواقع افراد در تلاش برای اینکه درک کنند چه زمانی، موقعیتی ایمن و مناسب برای خرید دوباره است، بهشدت از نظر روانی تحت آسیب بودند.
پیش از آنکه سیل گستردهای از این فروشندگان، اقدام به خرید مجدد کنند، بازاری که پیش از این حدود ۳۸ درصد سقوط کرده بود، توانست تا ابتدا ۱۰ درصد سپس ۲۰ درصد و درنهایت بیش از ۳۰ درصد خود را بازیابی کند. درحقیقت اگر افراد عادی تنها دست به هیچ اقدامی نمیزدند، تا این حد داراییهای خود را از دست نمیدادند.
شاید فقط زمان خود را از دست میدادند، ولی متحمل چنین ضرر سنگینی نمیشدند. درعوض این دسته از افراد، در بدترین زمان ممکن اقدام به فروش داراییهای خود در بازار کردند و بار دیگر بدون تفکر و در بدترین زمان ممکن اقدام به خرید دوباره کردند و در تلاش برای اینکه بهنوعی بتوانند سر از کار این روندهای بازار دربیاورند، از روند بازیابی بازار نیز جا ماندند.
از سوی دیگر، افرادی که دست نگه داشته و عملاً هیچ کاری انجام ندادند، شاید فقط چند ماه یا درنهایت یکی دو سال از زمان خود را از دست دادند، ولی در حال حاضر و با گذشت بیش از یک دهه از آن رویداد، توانستهاند دارایی خود و سود آن را بازیابی کنند. درحقیقت افرادی که برای بازنشستگی خود برنامهریزی کرده یا نزدیک به استقلال مالی خود بودند، مجبور شدند برای رسیدن به چنین نقطه عطفی، چند سال بیشتر در انتظار بمانند، ولی به هر حال، به خواسته خود دست یافتند.
درنتیجه اینکه افرادی که در انتهای سال ۲۰۰۸ میلادی سبب شکلگیری یک پانیک سل در بازارهای سهام آمریکا شدند، شاید هیچوقت به استقلال مالی دست پیدا نکردند و شاید هرگز نتوانند داراییهای خود را بهصورت کامل بازیابی کنند. جالب اینجاست که تاریخ تکرار میشود و عدهای از افراد بهجای درسگرفتن از تاریخ (رکود مالی سال ۲۰۰۸)، همین کار را در زمان سقوط بازار در آغاز همهگیری ویروس کرونا تکرار کردند.
درحقیقت، شاید افت ناگهانی بازارها، برای بسیاری از افراد ترسناک باشد، ولی یکی از بزرگترین خطرات، تسلیمشدن در مقابل این وحشت و پیوستن به جمع فروشندگان است؛ از اینرو نکتهای که همواره باید بهخاطر داشته باشیم، این است که تمامی بازارهای مالی همواره دارای نوسانات قیمتی هستند، ولی سرمایهگذاران تنها در زمانهایی متضرر میشوند که از روی احساسات عمل کنند.
دیدگاهتان را بنویسید