ریسک و بازده در سرمایه گذاری به چه معناست ؟
ریسک و بازده ، دو مفهوم مخالف هم در حوزه ی مالی و سرمایهگذاری می باشند و بالانس های موجود مابین آنها را میتوان به عنوان “قابلیت خوابیدن راحت در شب” دانست .
مطابق فاکتورهایی نظیر سن ، درآمد و اهداف سرمایهگذاری ، ممکن است تمایل داشته باشید ریسک مالی زیادی را در سرمایهگذاریهایتان قبول کنید یا اینکه ترجیحتان این باشد که سرمایهگذاری محافظت شده تری داشته باشید .
این مسئله بسیار مهم است که یک سرمایهگذار تصمیم بگیرد تا چه حد قابلیت پذیرش ریسک را دارا است ، به صورتیکه در همین حین با وجود سرمایهگذاری که انجام داده ، احساس راحت بودن داشته باشد .
برای سرمایهگذاران ، تعریف اولیه ریسک ، احتمال متفاوت بودن بازده سرمایهگذاری در مقایسه با بازده انتظار می رود ، افراد قادرند با استفاده از انحراف معیار ، مقدار ریسک را اندازه گیری کنند . به دلیل ریسکی که وجود دارد ، احتمال آن می رود که قسمتی از سرمایهگذاری یا کل آن از دست برود . اما “بازده” از سوی دیگر ، سود یا زیانی است که یک سرمایهگذاری دارد .
در مجموع ، زمانی که ریسک پایین در یک سرمایهگذاری وجود دارد ، قابلیت کسب بازده نیز اغلب پایین است . سطح بالای ریسک نیز معمولا همراه با انتظار بازدهی بالا می باشد .
یک سرمایهگذاری پرریسک ، احتمال بالا بودن زیان و از دست دادن همهچیز را در پی دارد ، اما از سوی دیگر ، احتمال به دست آوردن سود هم از سرمایهگذاری کمریسکتر ، بالاتر است . توازن میان ریسک و بازده ، موازنه بین کمترین ریسک احتمالی و بیشترین بازده ممکن می باشد .
نکته ی مهمی که باید بدانید این است که وجود ریسک بالا ، برابر با بازده بالاتر نیست ، بنابراین توازن میان ریسک و بازده یعنی اینکه ریسک بالاتر ، فقط قابلیت سود بالاتر را نشان می دهد و هیچ ضمانتی وجود ندارد . ریسک بالاتر ، احتمال ضرر سنگینتر را نیز به دنبال خواهد داشت .
از نگاه دیگر ، بازده بدون ریسک از سوی دولت ارائه میگردد ، زیرا احتمال وجود ضرر در آن تقریبا صفر می باشد .
پس در صورتی که نرخ بازده بدون ریسک مثلا ۱۵ درصد باشد بدین معنی است که سرمایهگذاران قادرند در طی سال ، ۱۵ درصد سود به دست آورند ، بدون اینکه ریسکی دارایی آنها را تهدید کند .
شاید برای برخی ، بازدهی سالیانه ۱۵ درصدی جذاب به نظر برسد ، اما مسئله این است که چرا با وجود نرخ تورم بالا و برخی دیگر از سرمایهگذاریهای خاص که بازدهی بسیار بیشتری از ۱۵ درصد را دارند (به طور مثال ، صندوقهایی با سود ثابت ۱۸ یا ۲۰ درصدی سالیانه) ، می بایست شخصی به بازدهی ۱۵ درصدی راضی شود ؟
یک دلیل برای سرمایهگذاری با ریسک تقریبا صفر (مانند سپردهگذاری در بانکها) از جانب این افراد را میتوان وجود مقدار کمی ریسک در سرمایهگذاری در صندوقها بیان کرد و به دلیل اینکه احتمال بسیار اندکی برای ضرر وجود دارد یا فرد موردنظر شناختی از این صندوقها ندارد ، ترجیح میدهد سرمایه خود را در بانک قرار دهد .
سطح ریسک
یکی از تصمیمات حیاتی که یک سرمایهگذار می تواند بگیرد ، انتخاب درست سطح ریسک می باشد . میزان تحمل ریسک بر مبنای وضعیت فعلی سرمایهگذار ، هدف های آینده او و بقیه ی معیارها تعیین میشود . در صورتی که بخواهیم چندین بازار و روش سرمایهگذاری را مطابق سطح ریسک (از پر ریسک به کمریسک مرتب کنیم) به صورت زیر می باشد :
۱. سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
۲. سرمایهگذاری در بازار آتی سکه
۳. سرمایهگذاری در بازار سهام تهران
۴. صندوقهای سرمایهگذاری (بدون سود ثابت)
۵. اوراق مشارکت شرکتها
۶. اوراق مشارکت دولتی
۷. سپردهگذاری در بانکها
ریسک و بازده در مدیریت مالی
یکی از جنبههای مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیتهای اساسی در کسبوکار ، مفهوم ریسک و بازده می باشد .
به صورت کلی ، هرچقدر یک کسب و کار ریسک بیشتری پیش رو داشته باشد ، احتمال بازده مالی در آن کسب و کار بیشتر می شود که البته استثناهایی در این زمینه وجود دارد ، زیرا ریسکهای غیرمنطقی زیادی وجود دارد که همراه با قابلیت بازدهی بالا نیست .
نوسان
وجود نوسان یعنی طریقه تغییر قیمت ، نوع ویژه ای از اوراق بهادار در یک بازده زمانی معین است .
درصد نوسان میانگین تفاوت میان قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص را مورد سنجش قرار می دهد ، هر چقدر یک اوراق بهادار نوسان بیشتری داشته باشد ، قطعیت نداشتن آن نیز بیشتر خواهد بود .
مدیران مالی اغلب نگران نوسان قیمت سهام شرکتی که در آن کار میکنند و همچنین نوسان سهام شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاند ، می باشند .
ریسک
معمولا ریسک بستگی به میزان نوسان دارد ، یک سهام یا یک دارایی که نوسان دارد ، به این دلیل ریسک دارد که نبود قطعیت بیشتری در آن است . ریسک در این زمینه ، دارای یک جنبه مثبت نیز می باشد ، زیرا بر اساس گفته های بالا ، نشاندهنده ی وجود قابلیت کسب سود بالاتر در اکثر مواقع است .
صرف ریسک (Risk Premium)
صرف ریسک به این معناست که در صورت یکسان بودن تمامی فاکتورها ، ریسک بالاتر همراه با بازده بیشتر خواهد بود . این یک مفهوم حیاتی برای مدیران مالی می باشد که امیدوارند که پول قرض بگیرند .
به این دلیل که وامدهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت ، به دقت آن را مورد بررسی قرار می دهند و مطابق سطح ریسک آن شرکت تصمیم گیری می کنند . گذشته از این ، در صورتی که وامدهنده موافق وام دادن به یک کسب و کار پرریسک باشد ، احتمال آن می رود که خواستار بازده بیشتری به عنوان نرخ سود خواهد بود .
اهرم مالی
اکثر شرکتها منابع مالی خود را از راه بدهی یا منتشر کردن سهام کسب می کنند . منظور از منابع مالی با انتشار سهام ، به دست آوردن منابع به وسیله ی سهامداران شرکت می باشد .
این سهامداران متناسب با میزان سرمایهگذاریشان در سود شرکت دارای سهم هستند . تامین مالی به وسیله ی بدهی و قرض ، از جانب موسسات مالی و بانکها صورت می گیرد و با اینک شرکت وامگیرنده می بایست مرتبا سود وام را به وامدهنده پرداخت نماید اما دیگر احتیاجی به شریک کردن وامدهنده در درآمد را نخواهد داشت .
به همین خاطر یک شرکت قادر است در عوض انتشار سهام ، وام را به عنوان تامین مالی فعالیتها و پروژههایش مورد استفاده قرار دهد و سودهایش را متناسب با میزان سهم فعلی بالا ببرد . با این وجود ، ضررها هم میتواند از طریق این اهرم مالی زیاد شود .
ریسک نرخ سود
علاوه بر سرمایهگذاری خارجی صورت گرفته از جانب شرکت ، یک مدیر مالی با ریسکهای دیگری نیز رو به رو میشود .
به عنوان مثال ، با کمک اهرم مالی ، یک مدیر مالی باید نگران نرخ بهره (سود) که شرکت در حال پرداخت آن است باشد، به این دلیل که پرداخت همچین نرخ سودی آسیب بسیاری به جریان پول نقد در شرکت می رساند ، تا جایی که شرکت نمی تواند بدهی ها را پرداخت کند و باید اعلام ورشکستگی کند .
دیدگاهتان را بنویسید