مالکیت طلای فیزیکی در اخرین روز های خود می باشد وقتی استیبل کوین ها با پشتیبانه طلا می ایند.
نوآوری در فناوری blockchain در حال تغییر الگوی و حتی مفهوم مالکیت طلا است.
تاریخ طلا به عنوان نمادی از کوتوله های ارزش است. طلا به عنوان پول در یونان باستان و امپراتوری روم نیز استفاده می شد ، طلا نیز روش ارجح پرداخت کالاهای موجود در جاده ابریشم بود. هنگامی که بانکی مدرن در دوره رنسانس ایتالیا پدید آمد ، مفهوم پول کاغذی قابل تبدیل به طلا اختراع شد. این عمل نیم قرن پیش به پایان رسید ، اما ارزش طلا بی زمان باقی مانده است.
ملت های مدرن از سال 1717 با انگلیس شروع به لكس كردن سیستم های ملی پول خود به طلا كردند و آن را به عنوان “استاندارد طلا” معروف كردند. در اواخر دهه 1800 و تا جنگ جهانی اول ، پیشرفته ترین اقتصادها در این رویکرد متحد بودند. امروز ، اگرچه پول ملل دیگر به هیچ وجه به آن متصل نیست ، طلا ابزار اقتصادی قابل توجهی را حفظ کرده است. چه برای حفظ پس انداز و چه به عنوان محافظت در برابر بی ثباتی مالی ، طلا در پرتفوی های فردی ، نهادی و دولتی پایه اصلی بوده است.
مالکیت طلا چالش برانگیز است
علیرغم این تاریخ پنهان و سودمند اقتصادی یک دارایی کمیاب ، مالکیت طلا همچنان چالش برانگیز است. برخلاف پول فیات در حساب های بانکی یا دارایی های مالی در حساب های سرمایه گذاری ، فروشگاه های طلا باید از لحاظ جسمی در مقابل سرقت محافظت شوند. با افزایش این حجم از طلا ذخیره شده ، مشوق های سرقت نیز افزایش می یابد و هزینه های حضانت امن را بیشتر می کند. چالش دیگر حمل و نقل است. سرقت نیز باید در هنگام ترانزیت از لحاظ جسمی محافظت شود ، اما از بین بردن این خطر می تواند بسیار گران باشد. همه افراد نمی توانند از یک کامیون زرهی Brinks برخوردار باشند.
چالش های بیشتر در سطح معاملات ایجاد می شود که در آن طلا باید هم به دلیل صحت آن تأیید شود و هم در مقادیری که به خریدار و فروشنده مناسب باشد. با توجه به هزینه های بالای آزمایش خلوص و مشکلات تقسیم طلا فیزیکی ، این محدودیت ها به طرز چشمگیری پتانسیل معاملات داوطلبانه بین خریداران و فروشندگان را کاهش می دهد. پتانسیل برای معاملات با ارزش پایین بیشترین رنج را متحمل می شود ، زیرا این خریداران و فروشندگان به طور معمول نمی توانند برای جبران هزینه های معاملات به اقتصاد مقیاس اعتماد کنند. آنها همچنین ممکن است ترجیح دهند از اسمهای کوچکتر و دقیق تر از “نوار طلای قدیمی” استفاده کنند.
در کنار هم ، این چالش ها هم برای خریداران و هم برای فروشندگان طلای فیزیکی اصطکاک قابل توجهی ایجاد می کنند. این موانع می تواند مخصوص سرمایه گذاران کوچکتر که ممکن است از مالکیت دارایی فیزیکی در کل منع شوند ، دلسرد کننده باشد. محصولات مالی مبتنی بر طلای محبوب مانند صندوق های مبادله ای یا ETF ها ممکن است بعدا مورد استفاده قرار گیرند تا در معرض دید قرار بگیرند ، اما این معادل اقتصادی با مالکیت طلای فیزیکی نیست.
هدف از مالکیت طلا چیست؟
با وجود چالش های مربوط به مالکیت بدنی ، بازارهای طلا همچنان در بین مایع ترین بازار های جهان قرار دارند. تقریباً مانند ذخایر زمین شناسی این فلز براق ، تقاضا برای مالکیت طلای فیزیکی به طور گسترده ای در سراسر جهان پراکنده است. مطلوب بودن جواهرات طلا جهانی است ، اما نیاز به محافظت از خود در برابر بدهی ارز و سایر تلاطم های مالی نیز هست. در کشورهایی که ارزها به سرعت کاهش می یابند ، بسیار رایج است که شهروندان پس انداز خود را در طلای فیزیکی نگه دارند و نه پول در حساب بانکی.
فقط چند هفته پیش ، در بحران COVID-19 ، خطوط طولانی را می دید که در خارج از مغازه های طلای بانکوک شکل گرفته است زیرا ساکنان برای فروش طلای خود صف می کشند.
بسیاری از اتباع تایلند در پی تبدیل برخی از پس اندازهای خود به پول نقد مورد نیاز بودند. قیمت بالای هشت سال قیمت بتن تایلند ، این گزینه را به گزینه ای ویژه جذاب تبدیل کرده و هدف نهایی از داشتن طلا را برجسته می کند: قرار گرفتن در معرض قیمت خالص طلای فیزیکی از نظر ارز فیات شخصی خود. این که آیا یک مغازه دار تایلندی است که از پس انداز خود محافظت می کند ، یا یک صندوق جهانی پرچین هژدها که یک استراتژی سرمایه گذاری پیچیده را انجام می دهد ، هدف اقتصادی از مالکیت طلای فیزیکی همان است: قرار گرفتن در معرض.
تحقق هدف ضمن غلبه بر چالش ها
ممکن است به زودی روزهای انتظار در صف خرید یا فروش طلا تمام شود. در حالی که بیت کوین (BTC) به عنوان “طلای دیجیتال” معرفی شده است ، نوآوریهای مرتبط با فناوری blockchain به آرامی پارادایم مالکیت طلای فیزیکی را تغییر می دهند. با استفاده از این فن آوری جدید ، Tether Gold XAUT و دیگر استیبل کوین ها با پشتوانه طلا در حالی که بر بسیاری از چالش های سنتی مرتبط غلبه می کنند ، هدف اقتصادی مالکیت طلای فیزیکی را برآورده می کنند. XAUT با داشتن کلاهبرداری در بازار که به سرعت در حال رشد است و تقریباً 86 میلیون دلار قیمت دارد ، PAX Gold PAXG را به دست آورد تا تبدیل به بزرگترین و محافظت شده ترین پشتیبان طلا باشد.
با تعبیه عنوان حقوقی به تخصیص های خاص از طلای معتبر در یک نشان دیجیتالی ، این کلاس از محصولات بسیار خلاقانه بهترین سه جهان متفاوت را با هم ترکیب می کند:
(1) قرار گرفتن در معرض مستقیم قیمت طلا فیزیکی.
(2) مقرون به صرفه بودن و دسترسی به دارایی های سنتی مالی مانند ETF.
(3) ابزار کاربردی یک نشانه دیجیتال.
فقط قبل از صعود به طلا ، تنها بزرگترین سرمایه گذاران می توانستند از معاملات شدید بین (1) و (2) فوق جلوگیری کنند. همه خواهان قرار گرفتن در معرض مستقیم قیمت طلا فیزیکی هستند ، اما با چه هزینه ای؟ از بار تضمین ذخیره سازی و حمل و نقل بدنی گرفته تا اصطکاک اضافه شده آزمایش خلوص و تقسیم پذیری کم ، می توان به راحتی دید که چگونه قرار گرفتن در معرض مستقیم برای اکثر سرمایه گذاران به طرز اجباری گران شده است. این سرمایه گذاران نمی توانند از مقیاس اقتصادی استفاده کنند ، بنابراین از مالکیت بدنی قیمت گذاری شده و به یک پروکسی مصنوعی قیمت گذاری می شوند.
اما مارگارین کره نیست. بدون تخصیص قابل ردیابی به طلای فیزیکی خاص ، تأیید شده و ایمن ، طعم این محصولات مالی مصنوعی مبتنی بر طلا هرگز نمی توانند مهم باشند که چقدر محبوبیت پیدا می کنند. امروز ، از طریق نوآوری فنی و طراحی قانونی ، stablecoin های تحت حمایت طلا در تلاشند تا اقتصاد مقیاس را برای همه مهار کنند. اکنون ، برای اولین بار در تاریخ طولانی طلا ، سرمایه گذاران می توانند مستقیماً با قیمت طلای فیزیکی مواجه شوند بدون اینکه نیاز به غلبه بر هزینه های سنتی و چالش های مرتبط داشته باشند. مالکیت بدنی دموکراتیک شده است.
تأثیر بازار دموکراتیک کردن مالکیت طلا فیزیکی
مزایای stablecoin های تحت حمایت طلا بسیار فراتر از سود خریداران و فروشندگان انفرادی است. در کل بازار متاثر است. راه اندازی اولین صندوق فهرست جان بگل در سال 1975 ، یک پیشنهاد ارزش مشابه را به سرمایه گذاران ارائه داد: دموکراتیک کردن میزان مواجهه با بازار سهام متنوع. با تشخیص اینکه عملکرد صندوق های مشترک متقابل فعالانه نمی تواند هزینه های بالای آنها را توجیه کند ، Bogle تصمیم گرفت با تکرار بازار در مقیاس ، محصولات سرمایه گذاری کم هزینه و انفعالی را ارائه دهد. محبوبیت این محصولات در دهه های بعد منفجر شد .
با وجود این دستاوردهای آشکار برای سرمایه گذاران انفرادی ، تأثیر بلند مدت صندوق های شاخص در بازارهای سهام جهانی در بهترین حالت مبهم بوده و احتمالاً مخرب است. با رشد استراتژی های سرمایه گذاری غیرفعال ، به عنوان نماینده سهم روزافزون فعالیت بازار ، گسترش این محصولات شاخص نگرانی های اساسی راجع به نقدینگی و کشف قیمت در بازارهای سهام ایجاد کرده است. خود گوگل این مشکل را بعداً در زندگی حرفه ای خود تشخیص داد ، زیرا نگران بود که انفجار سرمایه گذاری های غیرفعال ، دریچه دستکاری از دلالان را باز کند. با طراحی صندوق های شاخص برای سرمایه گذاران بلند مدت ، Bogle با چرخش سوداگرانه ای که صنعت انبوه ETF در پیش گرفته بود ، در روزهای پایانی خود ناامید ماند. وارن بافت ، گوگل را به عنوان مردی توصیف کرده است که “بیشترین سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاران آمریکایی انجام داده است” ، اما هیئت منصفه هنوز درباره آنچه که سرمایه گذاری منفعلانه در بازارهای سهام آمریکا انجام داده است ، کاری را که خود بوگل به رسمیت می شناسد هنوز مشخص نیست.
منبع:کوین تلگراف
دیدگاهتان را بنویسید