چرا من نسبت به نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین گلزنی می کنم
جامعه رمزنگاری باید کمتر وابسته به بیت کوین باشد تا به واقع بالغ شود و به صنعت مالی آینده بشریت تبدیل شود.
چند ماه گذشته ، انجمن blockchain هاوینگ بیت کوین (BTC) که در ماه Mey اتفاق افتاد ، ناراحت است. بیت کوین با توجه به زمینه همه گیری کرونا ویروس عملکرد بسیار خوبی داشته ، به ویژه در مقایسه با کالاهایی مانند نفت یا طلای که به طور سنتی به عنوان یک محافظ ایمن در برابر نوسانات بازار به آن وابسته بودند. بخشی از مکالمه که قیمت بیت کوین را به سمت بالا سوق می دهد “به علت نصف شدن پاداش استخراج هاوینگ است”.
با گذشت دو هفته تا نصف شدن پاداش استخراج یک سوال مطرح است – هاوینگ دقیقاً چیست و چرا باید سرمایه گذاران به وجود آن توجه کنند؟ اگر آنچه که آنها می گویند درست است – با پیش بینی برخی از سرمایه داران و کارشناسان بیت کوین تا پایان سال به دلیل هاوینگ به 30 هزار دلار خواهد رسید – آیا این زمان ورود سرمایه گذاران به بازار است؟ قبل از تجزیه و تحلیل نیمه نهایی و معنی آن برای بازار ، دو پایان نامه سرمایه گذاری نخست این است که “نصف شدن باعث افزایش تجمع می شود”: 50٪ به سمت بالا ، 30٪ به صورت پهلو و 20٪ رو به پایین. این دیدگاه شاید یک نوع بد اخلاقی است.
هاوینگ بیت کوین و نصف شدن پاداش پرداختی به معدنچیان بیت کوین هنگام معدنکاری اختصاص دارد. در امور مالی ، ما در مورد سهام و جریان صحبت می کنیم. اگر از قیاس یک حمام استفاده کنیم ، میزان موجودی مقدار آب موجود در حمام است و جریان آن میزان آب موجود در وان است. نصف شدن به معنای نصف کردن جریان آب داخل حمام است. این به معنای دو چیز است: اول ، این نشان دهنده کاهش نرخی است که در آن Bitcoin جدید به سهام اضافه می شود. دوم اینکه ، چون بیت کوین جریان نقدی درون زا ندارد ، مشمول تحلیل جریان نقدی با تخفیف نیست.
قیمت بیت کوین تقریباً کاملاً روانشناختی است و برخی محدودیت های هزینه سخت مانند کار ، سخت افزار و انرژی از طرف معدنچیان وجود دارد. این صرفاً عرضه و تقاضا است که قیمت آن را تعیین می کند. نصف محدودیت عرضه است ، ما در آن نرخی داریم که بیت کوین جدید به بازار معرفی شود و جریان شیر آب را به نصف کاهش دهد. بازار در حال کاهش است. از نظر تاریخی ، نیمه های دیگر منجر به تجمع در بیت کوین شده است ، بنابراین منطقی است که به این روش فکر کنید. چرا این بار فرق می کند؟
نصف هزینه هر بیت کوین را دو برابر می کند: نصف پاداش همان هزینه برای کارگران معدن. در اصل ، کارگران معدن کارهایی را انجام می دهند که هزینه آنها برای هر بیت کوین اساساً یک شبه دو برابر می شود. تا زمانی که قیمت ها بالا نروند ، حاشیه معدنچیان ضربه بزرگی به خود می گیرد.
این مشکلی است که مخصوص بیت کوین است. اگر برای هر صنعت دیگری اتفاق بیفتد ، آن نوع حاشیه ها آن را یک شبه از کار خارج می کنند. ما نیازی به نگاه بیشتر از عرضه اوپک و قیمت نفت دهه 1970 نداریم تا بدانیم که شوک های طرف عرضه چگونه می توانند در دنیای واقعی ویران شوند.
از نظر تاریخی ، کارگران معدن بیشترین کنترل را بر روی گردش گردش بیت کوین داشته اند ، زیرا کنترل شیرها را دارند. درست مانند گذشته اوپک ، تأمین کنندگان بیت کوین توانسته اند با کنترل عرضه و نگه داشتن بیت کوین تا زمان مناسب قیمت ، بر قیمت آن در بازار تأثیر بگذارند. برای درک قدرتی که معدنچیان بیت کوین از قیمت آن برخوردار هستند ، باید نسبت عرضه موجود به عرضه جدید را از طریق موارد زیر بررسی کنیم: dS تقسیم شده توسط S. تئوری
استدلال اصلی گاو بیت کوین این است که هر نیمه دیگر منجر به افزایش قیمت شده است. طبق نمودار فوق ، کارگران معدن باید هزینههای مضاعف و هزینههای ثابت خود را تأمین کنند. در نتیجه ، آنها عرضه جدید بیت کوین را نگه دارند و محدود می کنند تا اینکه قیمت مناسب برای تأمین این هزینه ها باشد. این امر نیازمند خزانه داری ، تأثیر و صبر است. احتمالاً معدنچیان هر سه را دارند.
اما اگر ریاضی را دنبال کنید ، نسبت dS-S از بینهایت (10 میلیون تقسیم بر صفر) شروع می شود و به صفر می رسد (تقریبا صفر با 21 میلیون تقسیم می شود). هر نسبت به عنوان صفر حرکت می کند. وقتی این نسبت زیاد باشد ، یک گروه از معادن بسیار همبسته می توانند قیمت را دیکته کنند – درست مثل اینکه اوپک در دهه 1970 توانست قیمت نفت را دیکته کند. اما وقتی این نسبت صفر است ، معدنچیان هیچ قدرتی ندارند و دیگر نمی توانند قیمت بیت کوین را دیکته کنند. این مانند عراق است که وقتی ایالات متحده از نظر انرژی گازی ارزان و به وفور هسته ای دست و پنجه نرم می کند ، طعمه ای از هر بشکه نفتی را که از آن باقی مانده است ، پرتاب می کند. به عبارت دیگر ، آنچه ماینرها می خواهند مهم نیست.
علاوه بر این ، قیمت دیکته شده توسط کارگران معدن با هزینه غرق شده هدایت می شود ، زیرا بیت کوین قبلاً استخراج شده است. اگر قیمت بیت کوین برای هزینه های معدن آن پایین بیاید ، کل سیستم با سرعت بسیار بالایی روبرو خواهد شد ، احتمالاً فاجعه بار است.
استدلال نظری در اینجا ساده است: نکته مهمی وجود دارد که نگه داشتن بیت کوین توسط معدنچیان به هیچ وجه اهمیت نخواهد داشت. روند دستکاری قیمت توسط معدنچیان باید در این مرحله سگ بزند و احتمالاً معکوس باشد. ما دوست داریم این نقطه شیرین را “اوج بیت کوین” بنامیم. تنها سوال این است که چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد.
در این مرحله ، ممکن است به نظر برسد که ما در بیت کوین در حال نزولی هستیم ، اما در واقع این واقعیت ندارد. ما صعودی هستیم ، گرچه کمی بدبینانه است ، و به همین دلیل:
هنوز هم در مورد چگونگی کار همه این افراد درک نشده است. سبز ساده و بی فرهنگ آمیخته با بی سوادی مالی هنوز بازارهای رمزنگاری را اداره می کند. همچنین ، اکثر حداکثر کنندگان بیت کوین لمینگ هایی هستند که تقریباً بدون توجه به فنی و محدودیت های موجود در دارایی هستند.
همانطور که می دانیم قیمت بیت کوین تقریباً روانی است. شلوغی جمعیت همچنان به افزایش قیمت خود ادامه می دهد و هیچ نکاتی برای مبارزه با آن وجود ندارد. اما در برخی مقطع ، تأثیر نیمه نهایی ناپدید می شود. و در آن مرحله ، ما چیزی جز شوک هزینه در سمت عرضه نخواهیم داشت. و برخلاف نفت ، که برای عملکرد جامعه مدرن اساسی است ، بیت کوین چنین نیست.
بنابراین ، چه کاری باید انجام شود؟ سرمایه گذاران باید با جستجوی انواع دیگری از دارایی های رمزپایه که ارتباطی با قیمت بیت کوین ندارند ، پرچین کنند. استیبل کوین های هیبریدی وجود دارند که در حال ظهور هستند. این stablecoin های هیبریدی قادر به ثابت نگه داشتن قیمت هستند بدون اینکه توسط ارزهای فیات متصل شده و تحت تأثیر قرار گیرند و برخی حتی ممکن است دارای ارزش افزایشی تدریجی باشند.
تاکنون ، بیت کوین بندر ایمنی را برای کریپتو فراهم کرده است و حدود 65٪ از ارزیابی کلی کریپتو را نشان می دهد. با این حال ، اگر قیمت به سمت پایین حرکت کند ، تسلط بیت کوین نیز ممکن است باعث آسیب فاجعه بار شود. در یافتن برخی از گزینه های دیگر برای بیت کوین یک فوریت وجود دارد. اگر ببینیم قیمت در پهلو به نصف می رسد ، باید قناری موجود در معدن زغال سنگ باشد (کار مورد نظر) ، و معدن های معدودی از عملیات آن جان سالم به در می برند. در آن نقطه “اوج بیت کوین” ، سه سال فرصت خواهیم داشت تا قبل از فروپاشی کل بازار رمزنگاری شده ، گزینه های دیگری پیدا کنیم. Crypto باید بدون وابستگی زیاد به بیت کوین راهی برای زنده ماندن پیدا کند.
نظرات ، افکار و نظرات بیان شده در اینجا تنها نویسنده است و لزوماً دیدگاه ها و نظرات Cointelegraph را منعکس نمی کند یا نشان دهنده آن نیست.
دکتر مارک فلوری ، دکتری ، مدیرعامل و بنیانگذار دو Prime ، یک شرکت فن آوری مالی است که روی کاربردهای مالی رمزنگاری به اقتصاد واقعی متمرکز است. وی با تکیه بر تخصص مالی خود ، صرف نظر از نقش خود ، مشاوره به شرکتهای سهام خصوصی به دنباله های دانشگاهی خود در نظریه پولی مدرن و نظریه بانکی ، وی جهت استراتژیک استراتژی سرمایه گذاری چشم انداز اصلی و مشارکت را برای شرکت فراهم می کند.
منبع:کوین تلگراف
مطالب زیر را حتما بخوانید
ارزش کاردانو با وجود هارد فورک واسیل به زیر سطح 0.44 دلاری کاهش یافت
صرافی FTX می تواند یک میلیارد دلار دیگر برای خرید شرکت های آسیب هزینه کند
سامسونگ فعال ترین سرمایه گذار در استارت آپ های رمزارزی و بلاک چینی است
رشد پنج برابری تعداد کلاهبرداری های رمزارزی در یوتیوب
تحلیل تکنیکال اتریوم؛ دوشنبه 28 شهریور
دیدگاهتان را بنویسید