تله ی تحلیلگری در بازارهای مالی
هرروز کارشناسان بازارهای مالی ما را با پیشبینیهای بسیاری روبه رو میکنند . اما در حقیقت چقدر میتوان روی پیشبینیهای آنان در مورد بازارهای مالی حساب کرد ؟
به این موارد توجه فرمایید :
- در سال آینده شاخص ها ریزش خواهد کرد .
- صنعت فلزاتیها در آینده به رشد فوقالعادهای خواهد رسید .
- شرکت ها به رشد قیمت وحشتناکی می رسند .
- ترامپ وارد برجام خواهد شد و … .
توهم یا افسانه پیشبینی بازار مالی
مطابق یک بررسی کامل که چند سال قبل از سوی تت لاک در خصوص پیشبینیها انجام شد ، ۲۸۳۶۱ پیشبینی از ۲۸۴ متخصص در یک دوره ۱۰ ساله ارزیابی شد . نتایج بهدستآمده بسیار جالب و تکاندهنده بود . نتیجه آن بود که متخصصان و کارشناسان ، از نظر دقت ، فقط تعداد کمی از آنها بهتر از افرادی بودند که به طور تصادفی پیشبینی کرده بودند .
مشکل اینجاست که کارشناسان بازار مالی از آزادی عملی که عواقب کمی برایشان به همراه دارد ، لذت میبرند . اگر شانس بیاورند و پیشبینیشان در خصوص یک سهم رخ دهد ، از هیاهوی تبلیغاتی آن برای پر کردن کانال تلگرامی ، پیج اینستاگرامی و کلاسهای آموزشی خودشان ، استفاده و لذت میبرند .
اما اگر هم که پیشبینیشان در مورد آن سهم اشتباه از کار در آید ، هیچ جریمهای نخواهند داشت . به همین خاطر است که هرچه بیشتر پیشبینی کنند احتمال دارد تعداد بیشتری از پیشبینیهایشان در خصوص بازار مالی و سهام درست از کار درآید .
پس هنگامی که با یک پیشبینی در خصوص بازار مالی و سهام روبه رو میشوید ، نگاهتان انتقادی و شکاک باشد . سپس از خودتان چند سؤال بپرسید :
- این کارشناس بازار مالی دارای چه انگیزهای بوده ؟
- نرخ موفقیت پیشبینیهایش در بازار مالی چه میزان بوده است ؟
- طی پنج سال اخیر چند بار در خصوص بازار مالی و سهام پیشبینی کرده ؟
- از میان آنهمه پیشبینی ، چند تا درست بودهاند و چند تا غلط ؟
پس از مدتی که در بازار مالی به خرید و فروش سهام میپردازید و یا با بزرگان بازار دنیا همچون وارن بافت ، ویلیام اونیل ، نیکلاس دارواس و … آشنا میشوید ، در می یابید که پیشبینی نمودن در بازارهای مالی یک توهم است .
راهحل : آن دسته از افرادی که در پی یادگیری روشی برای پیشبینی دقیق هستند به دنبال یک افسانه میروند . پس اولین گام برای حرفهای شدن در بازار مالی و خرید و فروش سهام این است که دست از پیشبینی کردن برداشته و فقط به دنبال یافتن فرصتهای خرید در بازار مالی باشید .
سانسور مدرن در دنیای امروز بازار مالی
من به این جمله از یووال نوح هراری بسیار علاقمند هستم ، هراری معتقد است که “در زمانهای دور ، قدرت داشتن به معنی دسترسی به اطلاعات بود . در حال حاضر قدرت یعنی آگاهی بر اینکه از چه اطلاعاتی بایستی چشم پوشی کرد” در قرن بیست و یکم ، سانسور از طریق غوطهور کردن انسانها در سیلاب اطلاعات بیاهمیت و نامربوط عملی میگردد .
در بازار مالی امروزی و با سیلاب اطلاعاتی که هرروز و هرماه بر سر فعالان بازار میریزد مهمتر از آنکه بدانیم کدام اطلاعات به ما در یافتن فرصت کمک میکند ، این است که کدام اطلاعات را اصلاً گردآوری نکنیم .زیرا بررسی همه ی اطلاعات کاری عملاً نشدنی می باشد .
مورد بعدی که به شما در حرفهای شدن در بازار مالی کمک خواهد کرد این است که بدانید کدام اطلاعات را بایستی گردآوری و از کدام اطلاعات چشمپوشی نمایید .
یکی از اطلاعاتی که خود من از آن به طور کامل چشمپوشی میکنم اطلاعات موجود در اخبار است ، زیرا ما توانایی تشخیص اخبار ساختگی و اخبار سالم را نداریم ، بنابراین به هر خبری واکنش نشان میدهیم . به قول رولف دوبلی اگر اخبار موجب پولدار شدن افراد میشد ، باید خبرنگارها پولدارترین قشر هر جامعهای میبودند ، که در حقیقت اینگونه نیست .
راهحل : بهجای دنبال کردن اخبار تمرکز کامل من روی اطلاعات موجود در صورت های مالی شرکت های واضح است ، پس بایستی بتوانیم شرکتهای شفاف در بازار را بشناسیم و فقط بر روی گزارشها آن شرکت تمرکز کنیم .
چرا هزاران روش تحلیلگری ایجاد شده اند ؟
اگر تنها یک روش جهت تحلیل وجود داشت چه میشد ؟ و هم اکنون چرا در بازار مالی هزاران روش تحلیلگری وجود دارد ؟ اجازه دهید با یک داستان جلو برویم .
تصور کنید تنها یک روش وجود داشت ، ۱۰۰۰ نفر با آن روش تحلیلگری وارد بازار مالی میشدند ، ۱۰۰ نفر از آنها با این روش به موفقیت دست پیدا می کردند و ۹۰۰ نفر به موفقیت نمیرسیدند . چه میشد ؟ فقط آن ۱۰۰ نفر در بازار میماندند و آن ۹۰۰ نفر با افسردگی بازار را ترک میکردند .
به همین خاطر بایستی روش دومی ایجاد می شد تا امید به ۹۰۰ نفر باقیمانده داده شود تا در بازار بمانند و برای بروکرها و کارگزارها همچنان کارمزد به وجود آورند و سپس روش سوم ، روش چهارم و… . این داستان آنقدر ادامه پیدا میکند تا هیچکس بعد از تحمل زیاد ضرر هم نتواند از بازار خارج گردد ، زیرا هنوز روش جدید وجود دارد که شاید آن بتواند ما را سودآور کند .
من نام این امید داشتن در دستیابی روشی بیعیب و نقص را تله تحلیلگری گذاشتهام . سؤال این است ، چرا اگر یک روش از دید شما اشتباه و ناکارآمد است عدهای با آن روش در حال سود گرفتن از بازار هستند ؟ مشکل کجاست ؟ مشکل شما هستید یا روشتان ؟
مشکل آن است که ما هنوز در آن روش حرفهای نشدهایم . بهترین جمله برای توضیح این موقعیت جمله مشهور بروسلی است که بیان می دارد : “من از کسی نمیترسم که ۱۰۰۰ فن بلد است ، از کسی میترسم که یک فن را ۱۰۰۰ بار تمرین کرده باشد” .
راهحل : یک روش تحلیل گری مناسب را بیابید (روشی که یک تریدر حرفه ای در دنیا انجام داده و یا اگر در ایران میخواهید روش را از کسی بیاموزید ، آن شخص باید کسی باشد که همه ی معاملات خودش با همین روش بوده و بپذیرد برآیند معاملات خود را از طریق صفحه کارگزاری به شما نشان دهد) . آن روش را کامل و کاربردی بیاموزید ، ۱۰۰۰ بار انجامش دهید تا به همه ی نقاط قوت و ضعف آن پی برده و در آن روش یک حرفهای شوید .
نتیجهگیری
هنگامی که در بازار مالی فعالیت میکنید و مشغول تحلیلگری و معامله کردن هستید بایستی این نکته بسیار مهم را بدانید که اگر از تجربیات افسانههای بازار مالی دنیا همچون وارن بافت ، نیکلاس دارواس ، مارک داگلاس ، ویلیام اونیل و … استفاده نکنید مجبور خواهید شد همه ی اشتباهات رایج در دنیای ترید را خودتان دوباره تجربه نمایید .
به قول رولف دوبلی شما کافیست کارهای اشتباه در هر حیطه ای که وارد آن میشوید را بدانید و آن اشتباهات را انجام ندهید ، آنگاه کارهای درست خودبهخود رخ می دهند و نتایج کار شما مثبت خواهد شد . بنابراین بهترین روش جهت سرعت گرفتن شما برای حرفهای شدن در بازارهای مالی ، گردآوری اشتباهات رایج آن بازار و انجام ندادن آن اشتباهات می باشد .
دیدگاهتان را بنویسید