خلاصه کتاب digita cash(پول نقددیجیتال) اثر فین برونتن
میدانیم که ارزهای دیجیتال با نواسانشان شکل داغی از سرمایه گذاری را به وجود آوردند؛ اما این بدان معنا نیست که صفر تا صد ماجرای رمزنگاری و تولد ارزهای دیجیتال در عرض یک دهه اتفاق افتاده است. رمزنگاری و دغدغههایی که اکنون بستر بلاکچین پاسخگوی آنها است، بیش از چندین قرن قدمت دارند. در این بخش به سراغ کتابی جالب به نام «پول نقد دیجیتال» از «فین برونتون» میرویم. اگر به دنبال درکی عمیقتر در مورد رمزنگاری و ماجرای تولد ارزهای دیجیتال هستید، تا پایان این گلچین کوتاه با ما همراه باشید.
یک ارز عجیب که در دوران رکود بزرگ آمریکا متولد شد
آمریکا در نیمه اول قرن بیستم و در حوالی سال ۱۹۳۳ با بزرگترین رکود اقتصادی زمان خودش دست و پنجه نرم میکرد. کمکم دلار به چیزی نایاب تبدیل شد؛ اما این بدان معنا نبود که مردم نمیتوانستند داد و ستد کنند. در کل، هر بار که اقتصاد و اسکناسهایش از کار میافتند، سیستم تهاتر، زندهتر از گذشته پا به میدان میگذارد. در آن زمان نیز مردم چیزهای مورد نیاز خود را با مبادله کالا به کالا به دست میآوردند. در این گیرودار که دلار داشت به سختی نفس میکشید، عدهای برای برپا کردن یک جامعه جدید که بر اساس نظر دانشمندان، مهندسان و مخترعان بود دست به کار شدند.
زمانی که تکنولوژی، بیش از حد خودش را جدی می گیرد
هدف این گروه ایجاد کردن «تکنوکراسی» در جامعه آمریکا، کانادا و حتی مکزیک بود. آنها علامتهای مخصوص خودشان را داشتند و پول ویژهای به نام «ارگ» (Erg) را به رسمیت میشناختند. این پول که بر اساس انرژی بود، بعد از یک دوره کوتاه، کاملا بیارزش میشد. به همین دلیل هیچ کس نمیتوانست آن را پس انداز کند.
اما این ارز هم بعد از مدت کوتاهی رنگ باخت و با قدرت گرفتن دلار، مردم دوباره به آن روی خوش نشان دادند. یکی از بزرگترین علتهای این ماجرا، گره خوردن این ارز به مُشتی خیال و ناتوانی در سرمایه گذاری آن بود. در واقع، پشتوانه این پول کاغذی، انرژی بود که اکنون وجود نداشت اما قرار بود در سالهای آینده تولید شود. به زبان ساده، باد هوا! گذشته از این، ناتوانی در پسانداز کردن با ذات انسانها در اندوختن سرمایه برای آینده در تضاد بود. انسان، موجودی دوراندیش است و به دلیل وجود همین ویژگی توانست مسیر تمدن را طی کند. بنابراین، ارزی که نمیتوانست پا به پای نیازهای انسان بالا بیاید محکوم به فنا بود.
شباهت جالب تکنوکراسی به کتاب ۱۹۸۴
«جورج اورول» در کتاب «۱۹۸۴» ماجرای یک جامعه متمدن اما عجیب را به تصویر میکشد. وقتی در کتاب «پول نقد دیجیتال» به تکنوکراسی و آینده عجیبی که از آن حرف میزند گوش میدهیم ناخودآگاه به یاد کتاب ۱۹۸۴ میافتیم. در آن کتاب نیز عدهای به دنبال ساخت سیستمهای خطکشی شده، پولهای بینقص و جامعهای ساختگی بودند که در آن همهچیز از قبل طراحی شده است. با این حساب، کسی حق نداشت در مورد چیزی فکر کند.
تنها کاری که مردم باید انجام میدادند زندگی کردن بر اساس خطکشیهای آن سیستم بود. تکنوکراسها هم همین مسیر را دنبال میکردند. آنها میخواستند حکومت را به دست دانشمندان بدهند. غذاها را به صورت شیمیایی تولید کنند، لباسهای یکسانی بر تن مردم کرده و جامعه را با خطکشهای مورد علاقهشان تقسیمبندی کنند. چیزی که خیلی زود توسط مردم، رها شد.
امضاها، اعتبارها، اسکناس ها؛ تلاش برای کسب اعتبار
از جمله بخش های جالب دیگر در کتاب پول نقد دیجیتال، نگاه متفاوتی است که به ماجرای امضاهای پای اسکناسها دارد. نویسنده میگوید: «فرقی نمیکند چه نوع اسکناسی در دست دارید. چون در هر حال با کاغذی روبهرو هستید که چندین و چند امضا پای آن زده شده است.» این امضاها که اعتبارشان دقیقا به اندازه اعتبار صاحبشان است، تلاش میکنند تا به اسکناسها اعتبار ببخشند. این همان ماجرایی است که در مورد حوالهها هم صدق میکند.
هر چقدر که پشت یک حواله بیشتر امضا شده باشد، به آن معنی است که افراد بیشتری به آن اعتبار بخشیدهاند. در طول زمان، اسکناسها وجود داشتند و با حضور خود نوعی اعتبار مخفی را دست به دست میکردند. این ماجرا باعث جذاب شدن داستان جعل اسکناس میشد. اگر این امکان وجود داشت که اسکناس جعل شود، مردم صاحب اعتباری میشدند که واقعا از آن آنها نبود. این قضیه میتوانست ضربه محکمی بر پایههای اقتصاد بکوبد.
پیشرفت تکنولوژی و هموار شدن امکان جعل اسکناس
جعل اسکناس، موضوع جالب دیگری است که در پول نقد دیجیتال به آن پرداخته میشود. ماجرای جعل اسکناس، تقریبا موازی با چاپ آن متولد شد. به دنبال این داستان، دولتها نیز هر بار از روشهای پیچیدهتری برای چاپ اسکناس استفاده میکردند تا کسی نتواند به این راحتیها آن را جعل کند. این قضیه تا قبل از پیشرفت عجیب تکنولوژی و صنعت چاپ به نفع دولتها بود. اما ناگهان فرصت خیلی خوبی برای جعل اسکناس به دست بیشتر مردم افتاد.
دولتها باز هم از روشهای پیچیدهتری برای در انحصار نگه داشتن اسکناسهای واقعی استفاده کردند. این مسابقه بیانتها هنوز هم ادامه دارد و کار دولتها هر روز سختتر از روز گذشته میشود. یکی از نمونههای بسیار جالب این جعل اسکناس که حتی کارشناسان را هم به اشتباه میاندازد، دلارهایی است که توسط کره شمالی تولید و پخش میشوند!
رمزنگاری، ماجرایی به قدمت چند قرن!
شاید برای کسانی که مدت آشنایی آنها با ماجرای رمزارزها از چند سال تجاوز نمیکند این موضوع بسیار جدید و حتی نوآورانه به نظر بیاید؛ اما در حقیقت، انسان از زمانی که به ارسال پیام نیاز پیدا کرد به دنبال راهی برای مخفی نگه داشتن آن از نگاه افراد غریبه بود. این ماجرا قدمتی بسیار طولانی دارد. شاید پر سر و صداترین بخش این داستان به زمان جنگ سرد در شوروی یا لشکرکشی هیتلر برگردد. در آن روزها که خبری از اینترنت و اتصالهای امروزی نبود، جاسوسها از پیامهای رمزنگاری برای انتقال دادن اطلاعات مخفی خودشان استفاده میکردند.
هیچکس جز فردی که دفتر رمزگشایی را در اختیار داشت نمیتوانست سر از کار این رمزها دربیاورد. پر واضح است که چنین فردی هرگز نباید دستگیر میشد چون میتوانست به تنهایی سرویس اطلاعات یک کشور را بر باد دهد! به همین دلیل در آن زمان، مرگ با سیانور در میان جاسوسها بسیار رواج داشت. بعدها این موضوع با روی کار آمدن رمزهای یکبار مصرف که بعد از خوانده شدن دیگر ارزشی نداشتند بسیار کاهش پیدا کرد. نکته مهم این است که اطلاعات و حفظ آن همیشه یکی از خطهای قرمز مردم، ملتها و مجموعهها به شمار میرفته است.
تلاشی همه جانبه برای کشف کلیدهایی غیر قابل هک!
در بخش دیگری از کتاب پول نقد دیجیتال به موضوع «کلیدهای رمزنگاری» پرداخته شده است. تلاش برای ساخت کلیدهایی دو قسمتی که بتوان با استفاده از آنها پیام را حتی جلوی چشمان دشمن هم محرمانه نگه داشت، برای سالها هیاهویی را در میان ریاضیدانها و متخصصان رمزنگاری به راه انداخت.
سرانجام در سال ۱۹۷۸ سه ریاضیدان متوجه یک نکته مهم در مورد رمزگذاری با استفاده از دو کلید عمومی و خصوصی شدند. آنها فهمیدند که اگر راهی در کلید خصوصی وجود داشته باشد که بتوان با استفاده از آن پیام را رمزنگاری کرد آنگاه استفاده از کلید عمومی برای رمزگشایی آن کار سادهای خواهد بود. اگر پیامی که با استفاده از کلید خصوصی رمزنگاری شده بود میتوانست با کلید عمومی خوانده شود، یعنی پیام در طول مسیر، دستکاری نشده بود. این ماجرا به یکی از پایههای کلیدهای عمومی و خصوصی در ارزهای دیجیتال تبدیل شد.
تاخت زدن پیشرفت با سلطه میلیمتری دولت ها روی زندگی مردم
سودای پول نقد دیجیتال و بینیازی مردم از حمل و نقل پولهای فیزیکی ماجرایی بود که قبل از به وجود آمدنشان در کتابها و مقالهها به عنوان دورنمایی از آینده مورد بررسی قرار میگرفت. حتی آن زمان هم امنیت و حفظ حریم خصوصی کاربران یکی از بزرگترین دغدغههای رویارویی با چنین ماجرایی بود. نویسندگان، محققان و فعالان حقوق بشر بر این باور بودند که با الکترونیکی شدن پولها دولتها و سازمانهای امنیتی میتوانند شکل جدیدی از حکومت کردن غیر مستقیم را اجرا کنند. آنها این اختیار را پیدا میکردند که به طور مستقیم در انتخابهای مردم دخالت کنند و آنها را به سمت و سویی سازماندهی شده سوق دهند.
پول های الکترونیکی چه خطری برای مردم به شمار می رفتند؟
نگرانیهای زیادی پیرامون پول نقد دیجیتال وجود داشتند. ردیابی کاربران، هک شدن موقعیت فیزیکی کاربران، کشف الگوهای خرید و موارد بسیاری از این دست تنها چند نمونه از فهرست نگرانیهای کارشناسان را به خود اختصاص داده بود. چه میشد اگر خرید یک وسیله خاص اما قانونی از سوی شما باعث ایجاد یک پرونده مخفی در سازمانهای امنیتی میشد آن هم در حالی که خودتان از این ماجرا هیچ خبری ندارید؟
چه میشد اگر دولتها با سازمانهای غولآسای تجاری دست به یکی میکردند و کاربران را به سمت خرید یک محصول خاص و دور شدن از یک برند دیگر به شکلی نامحسوس سوق میدادند؟ کوچکترین نمونه این ماجرا در حال حاضر توسط دولت چین اجرا میشود. چند سال پیش دولت چین، درگاه خرید بلیت هواپیما به یک مقصد خاص را با اختلال عمدی روبهرو کرد تا مردم نتوانند به آن منطقه سفر کنند! الکترونیکی شدن پولها تبعاتی بسیار بزرگتر را برای مردم جهان به دنبال داشت و کارشناسانی که آینده را بسیار نزدیک میدیدند به شکلهای مختلف از این موضوع ابراز نگرانی میکردند.
تلاش برای جستجوی پولی که هویت خودش را تایید کند
بلبشوی امنیت و داستانهایی که از باز شدن بی حد و اندازه دست دولتها برای کنترل کردن زندگی مردم دست به دست میچرخیدند برخی از مخترعان را بر آن داشت تا چارهای برای این موضوع بیندیشند. کلید حل این موضوع چند صد سال قبل به دست مردمی که آن هنگام هم به دنبال حفاظت از اطلاعات خود میگشتند کشف شده بود. فردی به نام «دیوید چام» شرکتی به نام «دیجی کش» را راهاندازی کرد که در آن اولین پول الکترونیکی که میتوانست هویت خودش را تایید کند و در عین حال هویت کاربرش را مخفی نگه دارد را به وجود آورد.
با وجود آنکه این ارز الکترونیکی قرار نبود جای پولهای واقعی را بگیرد و فرسنگها با پول نقد دیجیتال فاصله داشت اما تا سال ۱۹۹۰ استقبال خوبی از آن به عمل آمد و حتی بانکها شروع به استفاده از این ارز الکترونیکی کردند؛ اما پس از یک ماجرای مشکوک که هنوز هم علت آن روشن نشده است این شرکت به طور کلی ورشکسته شد. با این وجود از دستاوردهای چام و سازوکاری که برای پول الکترونیکی خود ایجاد کرده بود به عنوان بهترین پایه برای ارزهای دیجیتالی امروزی یاد میشود.
دو راهی آزادی اطلاعات و آزادی تبهکاری
روزها، ماهها و سالهایی که قبل از تولد ارزهای دیجیتال سپری میشدند و مسیر ورود آن را هموار میکردند سرشار از تنشهای عجیب و غریب بودند. از یک سو، دانشمندان و نخبگان جامعه به دنبال آزادی اطلاعات و مخفی نگه داشتن هویت افراد بودند. از سوی دیگر، افشا شدن تمام اطلاعات، چیزی نبود که فقط افراد خوب و دلسوز جامعه از آن استفاده کنند.
این ماجرا بستری جنجالی برای تمام تبهکاران، دزدها، خلافکاران و در کل، افرادی ایجاد میکرد که نمیخواستند بهایی برای امکاناتی که دریافت میکنند بپردازند و به اندازه سر سوزن هم نگران پیشرفت جامعه نبودند. اطلاعات بیشتر و رایگان برای این افراد، حکم پول نقدی را داشت که میتوانستند به راحتی از دیگران طلب کنند! آنها اطلاعات را بهترین فرصت برای چاپیدن مردم میدیدند و مخفی بودن هویت در این سیستم برای آنها چیزی کمتر از برنده شدن بلیت لاتاری نبود. در حقیقت، پول نقد دیجیتال برای آنها بهترین راه برای گسترش فعالیتهای خرابکارنهشان به شمار میرفت.
سرعت، چالشی جدید برای انتقال اطلاعات
ماجرای انتقال اطلاعات و سرعت، دو بخش جدا نشدنی از هم هستند. چه آن زمان که اطلاعات بسیار مهم با کمک کاغذ و چاپارها از یک کشور به کشور دیگر میرفت و چه حالا که صبر و حوصله انسانها به اندازه چند ثانیه محدود شده است. سرعت، صبوری را از ما دزدید و حالا برای انسانهایی که به این گزینه اعتیادآور وابسته شدهاند، چارهای جز افزایش سرعت در همه چیز وجود ندارد. در سالهایی که اینترنت داشت در قلب زندگی مردم نفوذ میکرد، نیاز به سرعت کمکم قوت بیشتری پیدا کرد.
مردم میخواستند فرایند دریافت و انتقال اطلاعات که آن زمان بیشتر در قالب ایمیل صورت میگرفت تا نامهنگاری، با سرعت بیشتری انجام شود و در عین حال، امنیت اطلاعات تضمین گردد. این جا بود که باز هم رمزنگاری به کمک تکنولوژیِ لنگان اینترنت آمد. اگر بخواهیم این موضوع را دقیقتر توصیف کنیم، «هش» چیزی بود که سرعت و امنیت را در انتقال اطلاعات به ارمغان آورد. هر چه زمان میگذشت، موارد استفاده از هش و الگوریتمهای آن هم افزایش پیدا میکرد.
چرا سرعت انتقال اطلاعات این قدر مهم است؟
پول نقد دیجیتال باید به ویژگی سرعت بالا مجهز باشد. در غیر اینصورت نمیتواند پابهپای نیاز انسان به سرعت بالاتر پیش بیاید. اگر قرار باشد مردم برای پاسخگویی به نیازهای روزمره زندگی یا حتی تجارتهای کوچک و بزرگشان دست از پولهای فیزیکی بشویند باید در مقابلش سرعت نقل و انتقال بالای ارز مورد نیازشان را در کنار امنیت بالا و محافظت از اطلاعاتشان به دست بیاورند. در غیر این صورت، چه نیازی به این همه تلاش و ریسک وجود دارد؟
چالش ذخیره اطلاعات در عصر جدید
پول نقد دیجیتال، رمزنگاری، سرعت و امنیت بالا گزینههای بسیار شگفتانگیزی به شمار میرفتند؛ اما یک مشکل، همیشه آنها را دنبال میکرد و آن محل ذخیره دادهها بود. این موضوع، حتی در روزگاری که خبری از اینترنت و دنیای آنلاین اطلاعات نبود هم برای خودش دردسر بزرگی به شمار میرفت.
وقتی یک جاسوس بینالمللی که تمام سرویسهای امنیتی در به در به دنبالش میگردند کدهای رمزنگاری شده اطلاعات حیاتی چندین کشور را در دست داشت، نمیتوانست به راحتی از آن دادهها محافظت کند. معمولا چنین دفترهای ارزشمندی یا به دست دشمن میافتادند یا زیر خروارها خاک دفن میشدند یا توسط شعلههای آتش از بین میرفتند. در صورت رخ دادن تکتک این موارد هم چیزی جز مرگ در انتظار آن جاسوس زبردست نبود. حالا در روزگاری که اینترنت وجود دارد چطور میتوان از این دفترهای نادیدنی محافظت کرد؟
تاریک ترین مکان، درست زیر لامپ است!
دغدغه سرور نگهداری از اطلاعات ارزها، رمزنگاریها و حفظ امنیت آن با یک ایده ساده اما ناب برطرف شد. به جای آنکه یک مکان فیزیکی برای چنین کاری در نظر گرفته شود که به راحتی تحت تاثیر دولتها یا تبهکاران قرار بگیرد، تمام افرادی که از این اطلاعات استفاده میکنند به سرور شخصی آن تبدیل میشدند. این ایده شگفت انگیز بود. چون در آن صورت، هیچ کس نمیتوانست برای دستگیری تمام مردم جهان اقدام کند، جای اطلاعات امن بود، هرگز از بین نمیرفت و همیشه میلیونها نفر بر درستی سازوکار آن نظارت داشتند.
بلاکچین، دفتر کلی که بینهایت بزرگ و به طرز غیر قابل باوری کم حجم بود میتوانست به راحتی توسط هر فردی که به اینترنت دسترسی دارد دانلود شود. در آن صورت، آن فرد و سیستم به یک سرور جدید در شبکه بلاکچین تبدیل میشدند؛ یعنی همان چیزی که اکنون به شکل بسیار گستردهتری در جریان است.
بیت کوین، ارزی که هست اما نیست!
ماجرای بیت کوین بر بستری از تنشها، امیدها، آرزوها و پشتوانه کلنجار رفتن نخبگان با سازوکار رمزنگاری در طول چندین قرن به وجود آمده بود. این ارز دیجیتال، از دل داستانهای تخیلی و نگرانیهایی که در مورد آینده دیجیتالی جهان بر سر زبانها جاری بود متولد شد. گویی همه منتظر به وجود آمدن این ارز دیجیتال بودند. گستره استفاده از این ارز دیجیتالی که حضور فیزیکی نداشت، به هیچ دولتی وابسته نبود و به دست مردمی که از آن استفاده میکردند کشف و اعتبار مییافت قابل اندازهگیری نبود.
امنیت این پول نقد دیجیتال، یادگاری از رمزنگاریهای پیچیده و تلاش برای مخفی نگه داشتن اطلاعات در هنگامی که بود مرگ و زندگی یک انسان به مخفی ماندن هویت و اطلاعاتش گره میخورد. مخفی ماندن هویت خالق این ارز دیجیتال حتی پس از سالها و ناتوانی دولتها در دستکاری این ارز آزاد و جهانی، رنگ و بوی پیروزی سایفرپانکها بر دولتها را میدهند. همان کسانی که میخواستند طعم آزادی اطلاعات، محافظت از حریم خصوصی و هویت فردی را به تمام مردم جهان بچشانند.
پیام اصلی نویسنده کتاب «پول نقد دیجیتال» چه بود؟
«فین برونتون» در کتاب «پول نقد دیجیتال» به طور مفصل و در قالب داستانهایی واقعی، سازوکار تولد ارزهای دیجیتال را برای کاربران تعریف میکند. از نظر او ارزهای دیجیتال، دانههایی بودند که در طول چندین قرن زیر بستری از نیازهای واقعی مردم پنهان شده بودند و هر بار با کنار رفتن بخشی از این خاک، دانه نهفته زیر آن فرصت بیشتری برای رشد و گسترش پیدا میکرد تا به امروز رسید.
دیدگاهتان را بنویسید