نقل قول های ارزشمند از ایلان ماسک
ایلان ماسک نامی است که با شنیدن آن محال است به فضاپیماهای افسانهای فکر نکنیم. او کارآفرین موفق و پرآوازه آمریکا و زاده آفریقای جنوبی است. تأسیس شرکت پرداخت الکترونیکی PayPal و SpaceX از جمله فعالیتهای حیرتانگیز اوست. ایلان ماسک یکی از سرمایه گذاران بزگ،مهم و مدیر ارشد اجرایی خودروهای الکتریکی تسلا به شمار میآید. به نظر شما چه عواملی ایلان ماسک را به چنین فرد پرقدرتی تبدیل کرده است؟ او اقدام به انجام کارهایی کرده است که زمانی غیرممکن تصور میشدند؛ اگر به حرفهای مشاوران خود گوش میکرد، ایلان ماسک هرگز به چنین موفقیتی دست نمییافت.
ایلان ماسک فردی ریسکپذیر است. او انسانی مبتکر و خلاق به شمار میآید که جرأت رویابافیهای بزرگ را دارد. البته فراموش نکنیم که او قادر است همه این رویاها را به واقعیت تبدیل کند. به همین خاطر شنیدن نقل قولهای او بیشک آموزنده و الهامبخش است. اگر به دنبال رازهای موفقیت ایلان ماسک بزرگ هستید، ادامه مطلب را از دست ندهید.
نقل قول های ایلان ماسک که نباید از دست داد
1-وقتی کاری به اندازه کافی مهم و حائز اهمیت است، باید نسبت به انجام آن اقدام کنید؛ هر چند شانس چندانی با شما یار نباشد.
2-مسیر رسیدن به دفتر مدیرعامل نباید از طریق دفتر مدیر مالی یا حتی از طریق بخش بازاریابی باشد. راه رسیدن به این دفتر باید از طریق بخش مهندسی و طراحی باشد.
3-برخی از مردم علاقهای به ایجاد تغییر در زندگی خود ندارند، اما باید از تغییرات استقبال کرد؛ حتی اگر این تغییرات منجر به فاجعهای شوند.
4-شکست از جمله گزینههای احتمالی پیش روی ماست. اگر شکستی در کار نباشد، به اندازه کافی خلاق و نوآور نخواهید بود.
5-استقامت و پایداری از اهمیت بالایی برخوردار است. شما هرگز حق تسلیم شدن را ندارید، مگر اینکه مجبور به تسلیم شدن باشید.
6-برخورداری از چرخه بازخورد بسیار مهم است؛ جایی که شما بهخوبی در رابطه با کاری که انجام دادهاید یا نحوه انجام آن به شکلی بهتر فکر میکنید.
7-افراد مختلف شدیدا از پذیرفتن ریسک کارها سرباز می زنند؛ چراکه هر کس کلاه خود را چسبیده تا باد نبرد.
اشکالی ندارد اگر تخم مرغهای خود را داخل یک سبد بگذارید تا زمانی که آنچه را که درون سبد اتفاق میافتد، تحت کنترل داشته باشید.
8-برند تنها نوعی آگاهی است و آگاهی تنها با گذشت زمان به حقیقت تبدیل میشود. برند نسبت به آگاهی گاهی جلوتر و گاهی نیز عقبتر است. با این حال برند تنها برداشت جمعی افراد از یک محصول است.
9-استخدام کارمندان بیشمار برای حل یک مسئله پیچیده اشتباه محض است. اعداد هرگز قابلیت به دست آوردن جواب صحیح را ندارند. (دو فرد که در رابطه با موضوع خاصی چیزی نمیدانند، نسبت به یک نفر که میداند، بهتر نیستند.) کاهش سرعت در انجام هر فرایندی به بهای گزافی برای شما تمام میشود.
10-هر شرکت شامل گروهی است که برای تولید یک محصول یا ارائه خدماتی بهخصوص سازماندهی شده است؛ این شرکت به اندازهای خوب و موفق عمل میکند که افراد مشغول در آن در رابطه با آنچه میسازند هیجانزده هستند.
11-زمانی که مردم هدف و چرایی یک موضوع را درک کنند، بهتر عمل خواهند کرد. این موضوع که کارمندان شما صبحها برای کار کردن اشتیاق داشته باشند و از انجام این کار لذت ببرند، مهم است.
12-اگر شما بنیان گذار یا مدیرعامل یک شرکت هستید، مجبور به انجام وظایفی هستید که ممکن است علاقهای به انجام آنها نداشته باشید. اگر شما به خوبی نقش خود را ایفا نکنید، شرکت به هیچ عنوان موفق نخواهد شد. هیچ وظیفهای چندان حقیرانه و پست نیست.
13-من فکر میکنم که پتانسیل زیادی در برخورداری از محصولی وجود دارد که مردم حاضر به پرداخت بهایی مضاف بر قیمت واقعی آن هستند. این کاری است که شرکت Apple آن را انجام داده است. شما این امکان را دارید که موبایل یا لپتاپ ارزانتر خریداری کنید، اما محصولات اپل از کیفیت بسیار بالاتری نسبت به محصولات معمولی برخوردار هستند و مردم تمایل دارند که بهای بیشتری بابت آن بپردازند.
14-من زمان خود را برای درک جنبههای مختلف یک موضوع هدر نمیدهم. من وقتم را صرف حل مشکلات مهندسی و تولیدی میکنم.
15-من همیشه پول خود را در شرکتهایی که تأسیس میکنم، سرمایهگذاری خواهم کرد. بهطور کلی به فلسفه استفاده از سرمایه دیگران اعتقاد ندارم. من فکر نمیکنم که این کار درستی باشد. من هرگز از دیگران درخواست سرمایهگذاری نمیکنم تا زمانی که خودم برای انجام آن کار آماده نیستم.
16-بزرگترین اشتباه من این است که روی استعداد افراد بیشتر از شخصیت آنان حساب میکنم. من فکر میکنم خوشقلبی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
17-من شرکتها را به خاطر افزایش تعداد کمپانیهای خود تأسیس نمیکنم. من آنها را تنها با هدف اینکه کارها انجام شوند، احداث میکنم.
18-من اعتقادی به روند کاری ندارم؛ درواقع هنگامی که با یک کارمند با پتانسیل بالا مصاحبه میکنم و او میگوید که همه چیز به روند کاری بستگی دارد، من این حرف را به عنوان نشانهای بد در نظر میگیرم. مسئله این است که در بسیاری از شرکتهای بزرگ فرایند کاری به عنوان جایگزینی برای تفکر در نظر گرفته میشود. در این حالت شما تشویق میشوید که مانند یک چرخ دنده کوچک در یک ماشین بزرگ کار کنید. صادقانه به شما بگویم، این فرایندهای کاری شما را مجبور به استخدام افرادی میکند که چندان باهوش و خلاق نیستند.
19-شروع یک تجارت و پروبال دادن به آن به اندازه خلاقیت و اراده افرادی که آن محصول را به فروش میرسانند، اهمیت دارد.
نخستین گام این است که اثبات کنم اتفاقی ممکن است؛ سپس این اتفاق حتماً رخ میدهد.
20-برای اینکه یک فناوری نوین در بازار اشباع شده مقرونبهصرفه باشد، باید دو اتفاق رخ دهد. نخست اینکه شما به شاخص اقتصادی نیاز دارید. دوم اینکه شما باید طرحها را تکرار کنید. شما باید اقدام به طراحی چندین نسخه کنید.
21-استعداد از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. درست مانند یک تیم ورزشی؛ تیمی که بهترین بازیکنها را دارد، اغلب پیروز میدان میشود. اما قدرت یک تیم زمانی دوچندان میشود که نحوه همکاری این افراد و استراتژی بازی آنها مشخص باشد.
22-من به چیزهایی علاقه دارم که جهان را تغییر میدهد یا تغییری شگرف در آینده ایجاد میکند. منظور من تکنولوژی است که با دیدن آن با خود بگویید: چطور چنین چیزی حتی اتفاق افتاده است؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟
به بازخوردهای منفی توجه کنید و حتماً آنها را بیرون بکشید؛ بهخصوص از سمت دوستان خود… بهندرت فردی دست به چنین کاری میزند و این کار به طور باورنکردنی مفید است.
23-اگر شما صبحها از خواب بیدار میشوید و فکر میکنید که آینده بهتر خواهد شد، روز خوبی را آغاز کردهاید. در غیر این صورت روز خوبی نخواهید داشت.
24-اگر قصد راهاندازی یک شرکت را دارید، بهتر است بدانید که این کار مانند پختن یک کیک است. شما باید همه مواد را به میزان مورد نیاز در دسترس داشته باشید.
دیدگاهتان را بنویسید