خلاصه کتاب «کسب درآمد فوری»
هر کسی با هر سن و سالی، دوست دارد در سریعترین زمان ممکن به ثروت برسد. این ماجرا باعث شد تا افراد زیادی بدون حساب و کتاب، سرمایههای یک عمر خود را دو دستی تقدیم کلاهبرداران کنند یا آنکه با دستان خودشان آنها را به باد دهند. با این وجود، در دورهای که ما زندگی میکنیم افراد زیادی هستند که توانستند خیلی زود به ثروتی که میخواستند برسند و به میلیونرها و میلیاردرهای زمان خودشان تبدیل شوند. پس این موضوع رویا نیست.
لطفا شکسته نفسی نکنید
ما عادت کردهایم که خودمان و تواناییهایمان را کوچک و باز هم کوچک کنیم. فکر کردن به اینکه وضع زندگیمان از این بدتر شود برایمان سادهتر از نوشیدن یک لیوان آب خنک است اما اگر قرار باشد به خودمان در وضعیتی بهتر و فوقالعادهتر فکر کنیم، جانمان به لبمان میرسد! تازه باید جواب ذهنمان را بدهیم که مدام زیر گوشمان میگوید: «تو را چه به این کارها! تو چه چیز عالی و خارقالعادهای داری که بخواهی آن را به گوش دیگران برسانی؟!» مشکل اینجا است که ما واقعا این چنین هستیم! تنها وجود ما روی زمین به اندازه کافی عجیب و معجزهوار است. ما روی یک سیاره معلق در جهانی پر از سوال و غرق در شگفتی زندگی میکنیم. زندگیمان به دوستی چند مولکول که آنها را «آب» مینامیم بستگی دارد و درون بدنمان هر لحظه با چیزی پر و خالی میشود که نمیتوانیم آن را ببینیم! ما شگفت انگیز خلق شدهایم و در این موضوع، جای هیچ بحثی نیست.
علت عقب افتادن ما چیست؟
سوال به جایی بود. چون حالا که ما شگفت انگیز خلق شدهایم، چرا دقیقا برعکس وجودمان قدم برمیداریم؟ چرا فکر میکنیم یاد گرفتن یک موضوع ساده برایمان غیر ممکن است؟ چرا از امتحان کردن یک کار تازه، رفتن به یک مکان عجیب و حتی بهتر فکر کردن راجع به خودمان دوری میکنیم؟ واژهای سه حرفی، پاسخ این ماجرا را در خودش نگه داشته است و آن «ترس» است. خندهدارتر از همه اینکه ترس، اصلا وجود خارجی ندارد. شما نمیتوانید ترس را دستگیر کرده و او را به حبس بیندازید، نمیتوانید با او حرف بزنید، در چشمانش نگاه کنید یا او را به صرف یک فنجان چای دعوت کنید. چون ترس، چیزی نیست جز یک وضعیت ذهنی! شما ترس را میسازید و تنها کسی که میتواند ترسها را نابود کند، خودتان هستید. شغلی به نام «ترسگیر» یا «ترسکُش» وجود خارجی ندارد. این شما هستید که باید همچون یک مبارز به شکار ترسهایتان بروید. تنها پس از این ماجرا است که میتوانید به کسب درآمد فوری بپردازید.
لجبازی در کسب درآمد
معمولا از ویژگی «لجباز بودن» به نیکی یاد نمیشود. همین ویژگی به افراد ثروتمند کمک میکند تا راهی برای کسب درآمد فوری پیدا کنند و به جای ثروتمند شدن در زمان پیری که دیگر به جز وارثان به درد کسی نمیخورد، در جوانی از ثروتی که به دست آوردهاند لذت ببرند. بدون شک، شما هم چنین آرزویی را در سر دارید. گذشته از این، شما چیز دیگری هم دارید که شاید به آن چندان توجه نکنید و آن خواسته قلبیتان است. لحظهای فکر کنید. چه کاری در این دنیا وجود دارد که شما آن را از اعماق قلبتان دوست دارید؟ چه کاری است که همیشه دوست داشتید آن را انجام دهید اما به هزار و یک علت، هنوز موفق به انجامش نشدهاید؟ مهم نیست چه کاری، مهم این است که شما آن را دوست دارید. اگر میخواهید همچون افراد ثروتمند از انجام کاری که دوستش دارید به کسب درآمد فوری بپردازید باید به لجبازترین آدم منطقه خودتان تبدیل شوید!
چه رابطه ای میان پولدار شدن و لجبازی وجود دارد؟
شما تنها زمانی میتوانید کار مورد علاقهتان را به منبع درآمدتان تبدیل کنید که از خواستهتان در مقابل چالشها، حرف و حدیث دیگران، حرفهای منفی که ذهنتان به خوردتان میدهد و افرادی که فکر میکنند کارتان دیوانگی است محافظت کنید. میپرسید سخت است؟ البته که هست! نباید با یک مُشت حرف قشنگ که سختی کارهای بزرگ را زیر سوال میبرند تلاش و زحمت ارزشمند خودتان را بیارزش جلوه دهید. نکته مهم این است که با وجود سختی، شما میتوانید از پس آن بربیایید و این بسیار ارزشمند است.
چگونه برای کسب درآمد از چیزی که دوستش داریم، لجباز باشیم؟
بهترین منبع شما برای یادگیری لجبازی، کودکان هستند! به بچهای که یک بستنی میخواهد اما پدر یا مادرش اصلا خیال خریدن آن را برایش ندارند توجه کنید. او در آن لحظه و از میان تمام چیزهایی که در دنیا وجود دارند فقط یک چیز را میخواهد؛ یک بستنی! کودک ماجرای ما از هر حیلهای که به ذهنش میرسد برای رسیدن به خواسته خود استفاده میکند؛ پایش را به زمین میکوبد، اشک میریزد، کف زمین مینشیند و حتی اگر بداند که کارگر میافتد به کشیدن جیغهای بنفش هم متوسل میشود! به من بگویید، برای کدام یک از خواستههای دوران بزرگسالی خود چنین عزم راسخی داشتهاید؟ اجازه بدهید من به جای شما بگویم: «تقریبا هیچکدام!» وگرنه الان به جای خواندن محتوایی در مورد کسب درآمد فوری در حال انجام یکی از همان لجبازیهایتان بودید. خبر خوب اینکه در این زمینه تا زمانی که نفس میکشید فرصت دارید. برای این کار باید کاری که دوست دارید را پیدا کنید و سپس با کمک لجبازی کردن به دنبال راههایی برای کسب درآمد فوری از آن بگردید. هر بار که مشکلی سر راهتان سبز شد، با لجبازی آن را از میدان به دَر کنید!
پُلی که از معنویت به ثروت می رسد
عدهای علاقه زیادی به انتخاب کردن دارند. آنها فکر میکنند که زندگی همچون ناظمی سرسخت بالای سرشان ایستاده و آنها را مجبور میکند که از میان چیزهای خوب، تنها یکی را انتخاب کنند. مثلا از میان معنوی بودن، ثروتمند بودن و دنبال کردن اهدافی که دوستش دارند فقط مجاز به انتخاب یک گزینه هستند. به این ترتیب، هیچ فرد معنوی نمیتواند به دنبال ثروت برود و هیچ فرد ثروتمندی نمیتواند معنوی باشد. گزینههای دیگری هم برای این ماجرا وجود دارند، مثلا فردی که به دنبال علاقهاش میرود نمیتواند ثروتمند باشد و در راه رسیدن به علاقهاش، معنویت و حتی کانون خانوادهاش را به باد فنا میدهد! تمام این خط و نشان کشیدنها و محدودیتها چیزی جز مُشتی دروغ و توهم نیستند.
از خودتان سوال های درستی بپرسید
میخواهید یکی از سادهترین راهها برای کسب درآمد فوری را یاد بگیرید؟ این راه ساده که قدرت تغییر زندگیتان را در دلش پنهان کرده «پرسیدن سوالهای جدید» است. کاری که بیشتر انسانهای گرفتار در فقر یا بدهی انجام میدهند این است که مدام از خودشان سوالهای اشتباه میپرسند، مثلا:
من کِی از دست این همه قرض و قوله راحت میشم؟
چه جوری این همه بدهی رو پرداخت کنم؟
چرا هیچ چیزی تو زندگی من سر جای خودش نیست؟
چرا این همه گرفتاری تو زندگی من وجود داره؟
اگر شما هم از این پرسشها در ذهنتان دارید، باید بگویم که ماجرای درجا زدنتان در میان کوهی از گرفتاریها تا ابد ادامه پیدا میکند مگر اینکه سوالهایتان را تغییر دهید؛ مثل بگویید:
از چه راهی میتوانم بدهکاریهای خودم را تسویه کنم؟
چه برنامهای به من کمک میکند تا در کنار پرداخت بدهیهایم، راهی برای ثروتمند شدن باز کنم؟
چگونه میتوانم به زندگیام نظم بدهم؟
چطور میتوانم چالشهای زندگیام را با موفقیت حل کنم؟
چگونه میتوانم راهی برای ثروتمند شدن پیدا کنم و زندگیام را تغییر دهم؟
پس در یک جمله، سوال هایتان را عوض کنید تا زندگی تان عوض شود!
شما به اندازه سطح تفکر ذهنیتان ثروتمند میشوید
به خود فعلیتان نگاه کنید. آیا کسی که اکنون هستید، همان شخصیتی است که ۱۰ سال پیش دوست داشتید به او تبدیل شوید؟ آیا سطح درآمد کسی که اکنون هستید، به همان اندازهای است که ۱۰ سال پیش آرزوی آن را داشتید؟ اگر پاسختان به این پرسشها مثبت است، پس شما استاد رشد کردن در زندگیتان هستید و دیگر نیازی نیست که ادامه این گفتار را بخوانید؛ اما اگر با کسی که تصور میکردید فاصله دارید یا اصلا در گذشته، تصویری از آینده خودتان نداشتید، حتما پیگیر ادامه این گفتگو باشید. چون به جرات میتوانم بگویم که آینده ۱۰ سال بعدتان به این واژهها بستگی دارد. بیایید کارمان را با یک سوال شروع کنیم:
چرا به کسی که می خواستید یا آن درآمدی که آرزو می کردید نرسیدید؟
شاید اگر پاسخ دادن به این پرسش را بر عهده خودتان بگذارم، چنین چیزهایی را تحویلم دهید:
اوضاع اقتصادی خراب شد.
هیچ چیز اونطوری که من پیشبینی کرده بودم پیش نرفت.
شریکم کسب و کارمون رو به نابودی کشوند.
اصلا نفهمیدم کی این ۱۰ سال گذشت! چون همش تو گرفتاری بودم!
اما خودم فقط یک جواب به این ماجرا میدهم: «چون شما کوچک فکر میکردید و البته هنوز هم میکنید!» کوچک فکر کردن در مسیر زندگی کسانی که به دنبال کسب درآمد فوری هستند، جایی ندارد. چون این ماجرا نوعی گُل به خودی محسوب میشود! انگار که با دستان خودتان، ثروت، قدرت، عشق و خوشبختی آیندهتان را رد میکنید. بزرگ فکر کنید و باز هم بزرگتر. اجازه بدهید رویاهایتان مجالی برای نمایش آینده شگفتانگیزی که میتوانید داشته باشید را به شما نشان دهند.
به جای گنجشکک اَشی مَشی، یک عقاب طلایی باشید
گنجشکها مدام از این شاخه به آن شاخه میپرند. اگر چند دقیقه به آنها خیره شوید، حتما سرسام میگیرید! چون انگار بدون اینکه هدفی داشته باشند مدام جایشان را عوض میکنند. گویی گنجشکها به دنبال هیچ چیزی نیستند. حتی ممکن است ناغافل از روی شاخهای که نشستهاند پر بکشند و بروند؛ اما ماجرای عقابها فرق میکند. آنها بیخود از اینجا به آنجا نمیروند. عقابها سر جای خودشان میمانند، یک هدف را زیر نظر میگیرند و با قدرت هر چه تمامتر به سمت آن خیز برمیدارند.
بسیاری از آدمها با سودای کسب درآمد فوری به گنجشک تبدیل میشوند. آنها مدام از این کار به کار دیگری میروند، هدف مشخصی ندارند و تنها به فکر امتحان کردن راههای گوناگون هستند. در نقطه مقابل، کسانی قرار میگیرند که به معنای واقعی، ثروتمند هستند. آنها به جای دنبال کردن چندین هدف و نرسیدن به هیچ کدامشان، تنها روی یک هدف تمرکز کرده و برای رسیدن به آن راههای مختلف را امتحان میکنند. این تفاوت باعث میشود که آنها زودتر و راحتتر از بقیه به ثروت برسند.
روی هدف های بلند مدت، سرمایه گذاری کنید
شاید در ظاهر، داشتن هدفهای بلند مدت و کسب درآمد فوری، با هم صَنَمی نداشته باشند اما در حقیقت، آنها به هم گره خوردهاند. به پنج سال گذشته خودتان نگاه کنید. اگر اکنون میتوانستید به پنج سال قبل در چنین روزی برگردید، چه کاری را متفاوت انجام میدادید؟ چه کاری را شروع نمیکردید؟ یا روی انجام چه کاری اصرار میورزیدید؟ آینده و هدفهای بلند مدت، بسیار نزدیکتر از چیزی هستند که به آنها فکر میکنید. از همین امروز برای دو، سه یا پنج سال آینده خودتان هدفگذاری کنید. سپس به زمان حال برگردید و تمام سعیتان را به کار بگیرید تا یک قدم به سمت اهدافتان بردارید. همین اندازه پیشرفت هم میتواند شما را به چیزهایی که سالها است آرزویشان را دارید، برساند.
می خواهید سریع ثروتمند شوید؟ مسئولیت کارهایتان را برعهده بگیرید!
معمولا انسانها میانه خوبی با مسئولیت پذیری ندارند. ما دوست داریم بیهوا تصمیم بگیریم اما هیچ خوش نداریم که مسئولیت همان تصمیمها را به دوش بکشیم. دلمان میخواهد فرد دیگری، گروه یا سازمانی بسیار بزرگتر یا کوچکتر از خودمان را گیر بیاوریم تا کاسهکوزهها را بر سرش بشکنیم. ادامه دادن به این روش، نه تنها اعتبار نام ما را زیر سوال میبرد بلکه تمام مسیرهای کسب درآمد فوری را به رویمان میبندد و ثروت را فرسنگها از ما دور میکند.
مسئولیتپذیری کار سادهای نیست؛ اما اگر این کار را یاد بگیرید و غرور بیجای خودتان را کنار بگذارید، سِیلی خروشان از انسانهای ارزشمند، موقعیتهای بیمانند و ثروتی که آرزویش را دارید به سمتتان جاری میشود.
بهانه آوردن شما را از موفقیت دور می کند
بسیاری از ما گاهی حتی بدون اینکه بدانیم، در نقش یک قربانی فرو میرویم. چون یاد گرفتهایم که این موضوع در بسیاری از موارد، انگشت اتهام را از سوی عملکرد ضعیف ما برمیدارد و آن را به سمت ماجرایی فراتر از ما نشانه میرود. همین عادت رفتاری، مثل یک سد، جلوی رسیدن به موفقیت را میگیرد. اگر مدام بهانه بیاوریم و با نتیجه کارهایمان روبهرو نشویم، هیچوقت به فکر اصلاح قدمهایمان یا عوض کردن روند تصمیمگیریمان نمیافتیم. بهانه آوردن، باتلاقی است که آینده ما را در خودش غرق میکند! پس با سرعت هر چه تمامتر از آن فاصله بگیرید. به جای اینکه بهانه بیاورید یا پای این و آن را وسط بکشید، محکم سر جایتان بایستید و اشتباه یا کمکاری خودتان را بپذیرید. برای این کار باید نهایت شجاعت خودتان را جمع کنید؛ شاید سخت باشد، شاید اذیت شوید و حتی غرورتان خدشهدار شود اما در عوض، بزرگ میشوید، یاد میگیرید و در گامهای بعدی زندگیتان با صبر، حوصله و هوشمندی بیشتری تصمیمگیری میکنید.
وقتی اوضاع سخت می شود، محکم سر جایتان بایستیدخلاصه کتاب کسب درآمد فوری
شجاع بودن کار سختی است. چون باید با وجود ترسهایی که داریم، اقدام کنیم؛ اما این کاری است که ما را به سمت کسب درآمد فوری سوق میدهد. بنابراین، اگر موانعی که از دور به سمتتان خیز برداشتهاند آنقدر ترسناک هستند که دلتان میخواهد همهچیز را رها کرده و با سرعت هرچه تمامتر فرار کنید، مثل میخی که در چوب فرو میرود یا درختی کهنسال که در دل زمین ریشه دوانده است، لجوجانه سر جای خودتان بایستید. اگر پا به فرار بگذارید، شاید در آن لحظه خاص از دست مشکلاتتان خلاص شوید اما آنها به دنبالتان میآیند و در بخشهای دیگر زندگیتان کمین میکنند. پس بهترین کار آن است که در همین مسیر، تکلیفتان را با آنها روشن کنید. یاد بگیرید که وقتی خسته میشوید، استراحت کنید نه اینکه همه چیز را به حال خودش وا بگذارید. هیچ کس شجاع به دنیا نمیآید. شجاعت، یک وضعیت ذهنی است که در اثر تمرین کردن حاصل میشود. بدون شک، شما هم میتوانید شجاع باشید.
گاهی موانع سکوی پرتاب هستند
یکی از کارهایی که میتواند شما را به سمت کسب درآمد فوری سوق دهد، داشتن نگاهی متفاوت به مانعها است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. خودتان را در یک میدان مین تصور کنید. این امکان وجود دارد که با برداشتن یک قدم اشتباه به پودر تبدیل شوید. بنابراین، نهایت تلاشتان را میکنید تا قدمهایتان حساب شده باشند. در این بین، تعدادی مانع بر سر راهتان سبز میشوند. شما از سر ناچاری به دنبال راهحلی میگردید تا این مانعها را دور بزنید. وقتی به آن سوی مانعها میرسید میبینید که مینهایی بسیار بزرگتر و وحشتناکتر پشت این مانعها بودهاند. در واقع، شما به وسیله این مانعها به سمت مسیری امن تغییر مسیر دادید. کارآفرینهای بسیاری بودند که فقط به علت وجود مانعها مجبور به انتخاب مسیری شدند که آنها را به موفقیتهای بسیار بزرگی رساندند. گاهی خدمتی که یک مانع به شما میکند با هیچ مسیر همواری قابل مقایسه نیست. به همین دلیل است که باید همیشه خوشبینی خودتان را با چنگ و دندان حفظ کنید و پیوسته به دنبال راهحلهای گوناگون باشید.
چرا نباید از روش کاری افراد موفق کپی برداری کنید؟
بیشتر کسانی که به دنبال کسب درآمد فوری هستند با ذوق و شوق، روش کار افراد موفق را بررسی میکنند، سازوکارها را بیرون میکشند و به دنبال اجرای مو به موی آنها میروند. این روش، کاملا اشتباه است. چون روش دیگران در انجام کارهایشان به درد وضع و حال شما نمیخورد. در واقع، یکی از دلیلهایی که حساب افراد موفق را از دیگران سوا میکند، شیوه شخصیسازی شده آنها در انجام کارهایشان است. بهترین پیشنهادی که میتوانم به شما بکنم این است که زندگی افراد موفق در زمینه کاری خودتان را مطالعه کنید، روش آنها را استخراج کرده و سپس از آن روشها به عنوان یک الگوی خام برای زندگی و کار خودتان استفاده کنید. به این ترتیب میتوانید با ساخت روش ویژه خودتان به موفقیتی که تنها از آن شما است برسید.
برای کسب درآمد فوری به نگاهی گستردهتر نیاز دارید
زمینه کاری شما چیست؟ در چه صنعتی فعالیت میکنید؟ آیا کسب و کار شما تمام نیازهای مشتریانتان را پوشش میدهد یا آنکه آنها برای دریافت خدمات تکمیل کننده، راهی شرکتهای دیگر میشوند؟ کسب درآمد فوری همیشه امکانپذیر است البته به شرطی که شما چشمتان را به روی فرصتهای ثروتمند شدن پیرامونتان باز کنید. اگر مشتریتان به خدمتی نیاز دارد که شما میتوانید آن را پوشش دهید، چرا این کار را نکنید؟ حتما لازم نیست که خودتان یک شرکت جانبی برای این کار تاسیس کنید. بلکه میتوانید با شرکتهای دیگر در این زمینه همکاری کنید و در کنار هم ثروتی بیشتر را به وجود بیاورید.
با یک راه ساده برای حل کردن مشکلات آشنا شوید
هر کدام از ما روشهای خاصی برای روبهرو شدن با چالشهای زندگیمان داریم. برخی از این روشها بسیار کارآمد هستند و برخی دیگر فقط گاهی خوب جواب میدهند. در این بخش به شما روشی را آموزش میدهم که در عین سادگی میتواند بسیار هم اثرگذار باشد. برای انجام این کار، به یک قلم و کاغذ و کمی زمان برای فکر کردن نیاز دارید. آمادهاید؟
مشکل، خواسته یا هدفتان را در قالب یک سوال در بالای برگه بنویسید؛ مثلا بیایید تصور کنیم که هدف شما رسیدن به درآمد ماهیانه ۱۵۰ میلیون تومان است. با این حساب باید هدف خود را به این شکل بنویسید: «چطور راهی پیدا کنم که بتوانم به سرعت و راحت، درآمدم را به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان در ماه افزایش دهم؟»
حالا باید ذهنتان را آزاد بگذارید تا هر جوابی که گیر میآورد را به شما تحویل دهد. این ماجرا چیزی شبیه به نوعی فعالیت آزاد است. هیچ جوابی را رد نکنید. حتی اگر خیلی احمقانه یا خندهدار به نظر میرسد همه را بنویسید. در این هنگام کیفیت پاسخها اصلا مهم نیستند. نکته مهم، آزاد گذاشتن ذهنتان برای ترکیب کردن پاسخهای مختلف است. نکته کلیدی دیگر این است که باید تعداد این پاسخها را به ۲۰ عدد برسانید. نه حتی یک عدد کمتر!
در گام سوم، باید نگاهی خریدارانه به راهحلهایتان بیندازید و از میان آنها بهترین راهحل را انتخاب کرده، دور آن خط بکشید و با تمام جدیتی که دارید به سراغ عملی کردن آن بروید.
راز صد میلیارد دلاری برای کسب درآمد فوری!
لطفا به چیزهای سخت و پیچیده فکر نکنید. پول درآوردن از شکافتن هسته اتم بسیار سادهتر است. «وارن بافت» هم این موضوع را تایید میکند. راز صد میلیارد دلاری برای سریع ثروتمند شدن، چیزی نیست جز «خلق ارزش برای مردم». تمام کسب و کارهای بزرگ، تمام شرکتهای غولآسا و هر منبع درآمدی که فکرش را بکنید به این عبارت بستگی دارند: «خلق ارزش». حالا کمی فکر کنید. کسب و کار شما چه ارزشی را برای مردم خلق میکند؟ آیا مشتریانتان هم محصولات یا خدمات شما را ارزشمند میپندارند یا فقط خودتان اینطور فکر میکنید؟ این پرسش بسیار بزرگی است. چون شما به اندازه بزرگی و کیفیت ارزشی که برای مردم خلق میکنید ثروتمند میشوید. با این حساب باید در هر گام از خودتان بپرسید: «کسب و کار من در حال خلق چه ارزشی برای مردم است و این ارزشمندی چقدر میارزد؟»
پیام اصلی «کریستوفر هوارد» در کتاب «کسب درآمد فوری» چه بود؟
هوارد، نویسنده و سخنرانی جهانی است که توانست خودش را از میان فقر و بدهی چند هزار دلاری به فردی ثروتمند و کارآفرینی موفق تبدیل کند. او دور دنیا را سفر میکند و نکتههای ناب ثروتمند شدن را به افرادی که خواهان آن هستند آموزش میدهد. هوارد در این کتاب، چکیدهای از ارزشمندترین نکات برای سریع ثروتمند شدن را کنار هم قرار داد تا افرادی که فرصتی برای شرکت در سخنرانیهایش پیدا نمیکنند هم بتوانند با کمک این پندهای از آب گذشته، تکانی اساسی به زندگیشان بدهند.
دیدگاهتان را بنویسید