معرفی کتاب «عادت های پولساز» اثر «استلان موریرا»
میدانید که عادتها ما را میسازند. آنها ما را از کسی که بودیم به کسی که اکنون هستیم تبدیل میکنند. با این حساب، اگر میخواهیم از کسی که هستیم به کسی که میخواهیم باشیم تبدیل شویم، باید به سراغ عادتهای سازنده برویم. برا قرار گرفتن در مسیر سازندگی را ورق میزنیم و گلچینی از سازندهترین عادتها را با هم دنبال میکنیم. اگر فکر میکنید که میتوانید به کسی بسیار بهتر و بسیار ثروتمند از اکنون تبدیل شوید، حتما تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
قدرت ذهنتان را به رسمیت بشناسید
ذهن شما بزرگترین کلکسیون از عادت های پولساز است. البته اگر مراقبش نباشید به مجموعهای ترسناک از عادت های فقرساز هم تبدیل میشود. همانطور که بدون وجود هوا نمیتوان نفس کشید، بدون وجود فکرهای سازنده هم نمیتوان راهی به سوی ثروتمند شدن باز کرد. در واقع، شما چارهای جز تغییر دادن مسیر افکارتان ندارید. چون فکر شما تنها چیزی است که میتوانید با تغییر آن زندگیتان را عوض کنید. اگر همیشه در حال غر زدن هستید، از زمین و زمان شکایت دارید یا فکر میکنید که روزگار هر روز برای شکست دادن شما از ترفندهای جدیدتر و خلاقانهتری استفاده میکند باید جایی در درون خودتان به دنبال مقصر بگردید.
جذب فرصت ها
آدمهایی که هوشمندی خودشان را حفظ کرده باشند از فرصتهای بیشتر خوششان میآید؛ اما چطور میتوان فرصتهای بیشتری را به زندگی جذب کرد؟ چرا زندگی برای عدهای برعکس عمل میکند و به جای آنکه آنها به دنبال فرصتها باشند، فرصتها به دنبالشان میدوند؟ نکته طلایی این ماجرا، همان چیزی که ورق را برمیگرداند و حساب خوششانس را از بدشانس سوا میکند در «ساخت سیستم ذهنی» نهفته است.
برخی سیستم ذهنی خود را روی جریانهای مثبت میسازند. به همین دلیل، فرصتهای باور نکردنی و اتفاقهای شگفتانگیز در زندگیشان رخ میدهند. عدهای دیگر هم سیستم ذهنی خود را روی جریانهای سیاه و منفی میسازند. به همین دلیل، ذهن آنها بدترین اتفاقهای ممکن را دستچین میکند و برایشان پدید میآورد. حالا سوال درست و جذاب ماجرا این است که چطور میتوانیم سیستم ذهنی خود را نوسازی کنیم؟ این همان نکته مهمی است که در ادامه برایتان خواهم گفت.
نوسازی سیستم ذهنی
خوشبختانه ماجرای ساخت عادت های پولساز و تغییر سیستم ذهنی به آن سختی که فکرش را میکنید نیست. چون ذهن شما بر خلاف ظاهرش، از چیزهای پیچیده خوشش نمیآید. شما میتوانید با دو گام اصلی و انجام چند تمرین، تغییری واقعی در سیستم ذهنی قبلی خودتان ایجاد کنید. برای قدم گذاشتن در این تحول آماده هستید؟
گام اول: بذر باورهای موفق را در ذهنتان بکاری
همین اول کار باید تکلیفمان را با عبارت «غیر ممکن» روشن کنیم. وقتی از ممکن بودن یا نبودن حرف میزنیم به آن دسته از شرایطی در زندگیمان اشاره داریم که واقعی هستند نه چیزهای مبهمی که با رویا ترکیب شدهاند. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم؛ مثلا این خیلی رویایی است که شما بتوانید به سن ۱۰ سالگی خودتان برگردید، در زمان سفر کنید، با اقوام فوت شده خود گپ و گفت کرده یا چهره خودتان را تغییر دهید. خودتان هم به خوبی میدانید که چنین چیزی امکانپذیر نیست؛ اما این واقعیت وجود دارد که شما میتوانید با ورزش و تغذیه سالم، جسم و خودتان را جوان کنید، میتوانید به فردی بسیار ثروتمند تبدیل شوید، خانوادهای شاد داشته باشید و عشق واقعی را در زندگیتان تجربه کنید. پس در دنیای واقعی، چیز غیر ممکنی وجود ندارد. با این پیشزمینه به سراغ روشهایی میرویم که باورها را در ذهنمان تغییر میدهند:
باورهای منفی را شناسایی کنید
قبل از اینکه به سراغ کاشت باورهای مثبت برویم باید باورهای منفی را شناسایی کرده و از چند و چونشان خبردار شویم. تنها در این صورت است که میتوانیم آنها را ببینیم، دستمان را به طرفشان دراز کنیم و آنها را با باورهای مثبت جایگزین سازیم.
برای این کار هم کافی است در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک هفته – خودتان را زیر نظر بگیرید و تکتک افکار یا باورهای منفی که در طول روز و در موقعیتهای گوناگون خرجشان میکنید را بنویسید.
باورهای منفی را اعتبارسنجی کنید
حالا وقت آن است که باورهای منفیتان را گوشه رینگ گیر بیندازید و آنها را به رگبار سوال ببندید! باید از خودتان بپرسید که چرا چنین باوری دارید؟ آیا این باور در همه شرایط به کارتان میآید؟ اصلا آیا این افکار متعلق به خودتان هستند یا کسی آنها را در ذهنتان کاشته است؟
از خودتان سوالهای چَپَکی بپرسید
وقتی سیستم ذهنی شما روی عادت های پولساز متمرکز نباشد، به طور پیوسته از خودتان سوالهای بدی میپرسید؛ مثلا میگویید: «ای وای چرا این کار رو کردم؟»، «من واقعا عقل هم دارم؟»، «چرا این راهحل به ذهنم نرسید؟» و … . هنگامی که شما چنین سوالهایی را از خودتان میپرسید، ذهنتان شروع به گشتن میکند و نمونههای تمام رنگی از سریال اشتباههای شما را پیش چشمتان هویدا میسازد. به همین دلیل است که میگویند ذهن شما دوست یا دشمنتان نیست.
ذهن ما چه میکند؟
ذهن شما، خدمتکار شما است. آفریده شده است تا بدون چون و چرا چیزهایی که به او فرمان میدهید را اجرا کند. شما با احساستان به ذهنتان فرمان میدهید. حالا وقت آن رسیده است که با پرسیدن نوع متفاوتی از سوالها، دستور جدیدی به ذهنتان بدهید و او را به سراغ انجام کاری مفیدتر بفرستید. این بار از خودتان بپرسید: «چه زمانهایی بهترین خودم بودم؟»، «هنگام انجام چه کارهایی شاد هستم؟»، «چه چیزی به من قدرت میدهد؟»، «چه کسانی از من تعریف کردند؟» و … . یادتان باشد، پرسیدن سوال درست، مهمتر از یافتن پاسخ درست است.
وقتی برای اولین بار به سراغ ساخت عادت های پولساز میروید، ذهنتان در مقابل ایجاد تغییر مقاومت میکند. اگر در چنین شرایطی کوتاه بیایید، ذهنتان پیروز میشود و کارها را به همان منوال قبلی انجام میدهد. پس نباید کم بیاورید! باید همچون یک قهرمان تنیس، پاسخی کوبنده به تمام پرتابهای ذهنتان بدهید. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم:
شما: من حتما در این کار موفق میشم!
ذهنتان: دفعه قبلی هم همین رو گفتی!
شما: این دفعه فرق میکنه. من کلی چیز یاد گرفتم
ذهنتان: یاد گرفتن اصلا ملاک نیست! دفعه قبل کلی ضرر کردی
شما: عوضش فهمیدم کجای کارم اشتباه بوده
ذهنتان: عوضش کل پس اندازت رو به باد دادی!
شما: هی! یا با من بیا! یا ساکت شو!
ذهنتان: این بار واقعا جدی هستی؟!
شما: بله!
ذهنتان: خب… یکبار دیگه امتحان کردن که ضرری نداره…
در پایان این گفتگو شما پیروز میدان میشوید و ذهنتان را با خودتان همراه میسازید. از این گفتگوی فرضی به عنوان یک نمونه برای حاضر جوابی به ذهنتان استفاده کنید. هر چه در پاسخ دادن به ذهنتان حرفهایتر شوید، راحتتر و سریعتر تصمیمهای خوب را میگیرید.
گام دوم: باور تازه خود را تایید کنید
باورها هم مثل خیلی چیزهای دیگر به تایید شدن از طرف شما نیاز دارند. در واقع، این کافی نیست که فقط یک باور جدید را برای خودتان بسازید. شما باید به باورهایتان جان بدهید. بهترین روش برای انجام این کار، تکرار پیوسته آن باورها با خودتان است. باید تا زمانی که باورتان را باور کنید آن را همچون یک وِرد برای خودتان بخوانید! این روش به طرز عجیبی جواب میدهد! چون بعد از چندین بار تکرار کردن، ناخودآگاهتان متوجه وجود این باور میشود و آن را به صندوقخانه خودش راه میدهد. وقتی ذهن ناخودآگاهتان چیزی را قبول میکند، فرایند ورود چیزهایی از جنس آن باور را در زندگیتان به راه میاندازد. شما صاحب تجربههای جدید، فرصتهای تازه، آدمهای خیلی بهتر، عادت های پولساز قدرتمندتر و نگرشی متفاوتتر خواهید شد.
از استرس نترسید، آن را مدیریت کنید
مدیریت اضطراب و فشارهای کاری یکی از جالبترین و اثربخشترین عادت های پولساز است. کسی که بتواند ذهن خود را در دست بگیرد، توانایی هر کاری را خواهد داشت. وقتی حرف از استرس میشود، انسانها دو حالت بیشتر ندارند؛ یا بر استرس پیروز میشوند و آن را مدیریت میکنند یا اینکه اجازه میدهند استرس، کنترل زندگیشان را در دست بگیرد. در هر دو حالت، افرادی هستند که به موفقیت رسیدهاند. با این تفاوت که مسیر گروه اول -یعنی کسانی که استرس را مدیریت کردند – هموار و آفتابی و مسیر گروه دوم – یعنی کسانی که اجازه دادند استرس زندگیشان را یک لقمه چپ کند – سنگلاخی و ابری است. بدون شک، یک انسان عاقل، مسیر آفتابی و هموار را انتخاب میکند. به همین دلیل باید با راههایی که افسار مدیریت استرس را به دستتان میدهند آشنا شوید. در ادامه، یکی از معروفترین روشهای مدیریت اضطراب را به شما معرفی میکنیم.
مدیتیشن؛ میانبری به درون
مراقبه کردن یا مدیتیشن، اسم و رسم با کلاسی دارد. به همین دلیل، افرادی که در مسیر رشد و ساخت عادت های پولساز هستند، سراغی از این مسکن و آرامبخش بیعوارض نمیگیرند. آنها فکر میکنند که مدیتیشن کردن متعلق به افراد بیکار است که نمیدانند با وقتهای اضافه خود چه کاری انجام دهند! این در حالی است که مراقبه کردن، یکی از عادت های پولساز است که افراد بسیار ثروتمند از آن برای سر و سامان دادن به افکار خود و مدیریت کردن فشارهای کاری، نهایت استفاده را میبرند. مراقبه کردن روشهای گوناگونی دارد. شما باید هر کدام از آنها را دستکم چند بار انجام دهید تا بتوانید مراقبه ویژه خودتان را پیدا کنید.
دیگران را نه به خاطر آنها، به خاطر خودتان ببخشید
گاهی برخی دانسته یا ندانسته باعث رساندن آسیبهای مختلف به ما میشوند. چه این آسیبها روحی باشند و چه مالی در هر حال، آتشی از خشم و سرزنش را در وجودمان شعلهور میسازند. نکته تلخ ماجرا این است که چنین آتشی میتواند ما را از درون بسوزاند و اندوخته انرژیمان را به یغما ببرد. پس بهترین راه برای ما و نه آنها، بخشیدنشان است.
در مورد معنای بخشیدن باید نکتهای بسیار مهم را گوشزد کنیم. وقتی میگوییم دیگران را ببخشید به این معنا نیست که با بخشیدن آنها عمل اشتباهشان را تایید کرده یا آن را فراموش کنید. این کار اشتباه است و باعث میشود که آن فرد نه تنها از انجام عملش پشیمان نشود بلکه دوباره فکر تکرار آن کار در ذهنش چرخ بزند! منظور دقیق ما از بخشیدن این است که به جنجال فکری خودتان با اشتباه آن فرد پایان دهید و آن را رها کنید. با این کار، آتش داغی که برای مدتی طولانی در مشتتان نگه داشته بودید را به زمین میاندازید و راحت میشوید. به همین دلیل است که بخشیدن هم جزو عادت های پولساز به شمار میرود. چون نگاه شما را از دردها و ناراحتیهای گذشته برمیدارد و آن را به سمت فرصتهای تازه آینده متوجه میکند.
سپاس گزاری، دروازهای به سمت نعمتهای بیانتها
سپاسگزاری کردن، گل سرسبد عادت های پولساز است. تمام کسانی که ثروت خود را با شادی و با کمک اتفاقهایی باور نکردنی ساختهاند، سپاسگزارهایی واقعی بودهاند. در حقیقت، روند درست هم همین است. شما نباید برای به دست آوردن ثروت، چیزی که جوهرهاش را در وجودتان دارید به خفت و خواری بیفتید یا عذاب بکشید. فرایند به دست آوردن ثروت باید در مسیری جذاب، دوست داشتنی و هیجان انگیز باشد. میتوانید با سپاسگزاری کردن، این لطف را در حق خودتان انجام دهید.
چرا سپاسگزاری کردن باعث رسیدن به ثروت میشود؟
۱. چشم ما را به جمال فرصتها روشن می کند
مشکل ما این است که فکر میکنیم فرصتها در جنگلی دور و دراز، زیر سنگی جادویی که توسط دو اژدها محافظت میشوند پنهان شدهاند. در حالی که بهترین و پولسازترین ثروتها جایی درست بیخ گوش ما هستند. وقتی در مورد چیزهایی که اکنون در دست داریم سپاسگزاری میکنیم قدر آنها را بیشتر میدانیم و میفهمیم که آنها واقعا بهترین فرصتهای زندگی ما هستند که به رایگان در اختیارمان قرار گرفتهاند.
۲. به ما کمک می کند تا رابطههای قدرتمندی با آدمهای فوقالعاده بسازیم
سپاسگزاری کردن در مدت کوتاهی، امواج ارسال شده از سوی افکار ما را اصلاح میکند. این موضوع باعث میشود که ما افرادی با انرژی بالا و همراستا با امواج جدید ذهنیمان را به سوی خودمان جذب کنیم. این همان چیزی است که واقعا در مسیر رسیدن به ثروت به آن نیاز داریم؛ یعنی درست کردن حلقهای بزرگ از افرادی که ذهنشان به جای فقر و نیستی روی ثروت و فزونی تنظیم شده است. چنین افرادی ما را هم با خودشان بالا میکشند و مسیر بازگشت به سمت فقر را به روی ما میبندند. چه چیزی از این بهتر؟!
۳. انعطاف پذیری ما را افزایش می دهد
عادت های پولساز، نتیجههای گستردهای روی زندگی ما میگذارند. سپاسگزاری کردن هم به عنوان یکی از همین عادتهای مهم، بخشهای زیادی از زندگیمان را مثل یک معجزه، بهبود میبخشد. قدردانی کردن باعث میشود که ذهن ما نگرش مثبتی به ماجراها پیدا کند. این قضیه به شکلی مستقیم روی انعطافپذیری ما تاثیر میگذارد و به ما کمک میکند تا در شرایط گوناگون، بهترین تصمیم را شناسایی کنیم.
با آغوشی باز به استقبال چیزهای تازه بروید
استقبال کردن از تغییرات، نیازمند داشتن نگاهی دوراندیشانه است تا بتوانید از میان تازگی یک ماجرا به سودمندی آن پُل بزنید. این کار یکی از عادت های پولساز است که طلاییترین فرصتها را درست در کف دستانتان قرار میدهد. بنابراین، وقتی برای اولین بار با چیزهای تازه روبهرو میشوید، سعی کنید بدون قضاوت کردن به دنبال کشف فرصتهای رشد در آن بگردید. این همان کاری است که افراد پیشرو انجام میدهند. هیچ دلیلی وجود ندارد که شما نتوانید این کار انجام دهید.
در لحظه زندگی کنید، چون آن تنها زمانی است که دارید
شاید بتوان گفت که این مورد، یکی از سختترین عادت های پولساز باشد. چون بیشتر ما یا در زمان گذشته یا در آینده زندگی میکنیم و اصولا کار خاصی با زمان حال نداریم. این در حالی است که زمان حال، تنها زمان واقعی در زندگی ما است که میتوان بر قالیچه آن سوار شد و به آینده رسید. برای زندگی کردن در لحظه باید به زمان حال خود، جان بدهید. باید آن را به عنوان بهترین بخش از عمرتان به رسمیت بشناسید و اجازه بدهید که در آن لحظههای ارزشمند به شما خوش بگذرد. البته منظورم این نیست که هر روز به گردش بروید یا چند ساعت در روز بازی کنید. بدون شک با این کارها دیگر فرصتی برای کار کردن و کسب ثروت باقی نمیماند. منظور من این است که کارتان را به تفریحتان تبدیل کنید یا دستکم، به دنبال بخشهایی جذاب در کارتان بگردید. این موضوع به شما کمک میکند تا عاشق لحظه به لحظه زندگیتان شوید و به جا فرار کردن به آینده یا پناه بردن به گذشته در زمانی که واقعا وجود دارید زندگی کنید.
سخن اصلی «استلان موریرا» در کتاب «عادت های پولساز»
«استلان موریرا» کتاب «عادت های پولساز» را با هدف کمک کردن به افراد عادی برای ساخت عادتهای قدرتمند در زندگیشان نوشت. او بارها و در جای جای کتابش به این اشاره کرده بود که عادتهای کوچک و ساده میتوانند تغییرات بزرگی را در زندگی انسان به وجود بیاورند. عادتهایی که استلان به آنها پرداخته بود چیزهای تازهای نبودند اما بیشتر افراد عادی و حتی فقیر، آنها را به رسمیت نمیشناسند و دقیقا به همین دلیل است که به جای ثروتمند شدن مدام در فقر غوطهور میشوند. اگر میخواهید بزرگترین قدم را برای تغییر زندگیتان و حرکت به سمت ثروتمند شدن بردارید، کار را از عادتهای خودتان شروع کنید؛ خیلی ساده، خیلی تاثیر گذار!
دیدگاهتان را بنویسید