Proof of Reserve چیست؟
دنیای ارزهای دیجیتال و حوزه امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای با سرعت زیادی در حال رشد و گسترش هستند. به صورت موازی موسسات، پروتکلها و برنامههای مرتبط زیادی ایجاد شدهاند که به صورت کامل یا جزئی حضانت دارایی کاربران را به عهده دارند. به عنوان مثال میتوان صرافیهای متمرکز را در نظر گرفت که دارایی کاربران عملا در کنترل آنها است.
برای این که این صنعت به رشد خود ادامه داده و بیشتر مورد پذیرش قرار بگیرد، باید اعتماد کامل بین کاربران و موسسات و پروتکلهای اشارهشده برقرار باشد؛ به عبارت دیگر پروتکلها باید مدرکی ارائه دهند تا کاربران مطمئن باشند که به اندازه دارایی آنها، در خزانه پروتکل موجودی وجود دارد.
Proof of Reserve یا اثبات ذخیره نشان میدهد که نهادها و پروتکلهای متمرکز یا نیمهمتمرکز که حضانت داراییهای دیجیتال را دارند، واقعا وجوهی که برای مشتریان خود نگه میدارند را در اختیار دارند.
همچنین در مورد داراییهای دیجیتالی که دارای وثیقه یا پشتوانه هستند، اثبات ذخیره نشان میدهد که دارایی مورد نظر با مقدار درستی وثیقه حمایت میشود. این موضوع در مورد استیلکوینها، توکنهای رپدشده، پلتفرمهای وامدهی و داراییهای واقعی توکنیزهشده اهمیت پیدا میکند.
اثبات ذخیره در مورد پروتکلهای غیرمتمرکز نیز میتواند به کار رود. در این پروتکلها حضانت دارایی در اختیار خود کاربر است، اما قفل کردن دارایی در قراردادهای هوشمند رخ میدهد. Proof of Reserve برای بررسی کدهای قرارداد هوشمند میتواند ضروری باشد تا اطمینان حاصل شود که این قراردادها مشکلی ندارند و دارایی به طور صحیح نگهداری میشود.
در حال حاضر نهادهای و پروتکلهای کمی هستند که Proof of Reserve را انجام میدهند. به عنوان مثال صرافی کراکن اثبات ذخیره را اجرایی کرده است و کاربران این اکسچنج، میتوانند چک کنند که آیا دارایی آنها در موجودی صرافی اثبات شده است یا خیر.
دلیل اهمیت اثبات ذخیره
برای سیستمهای دیجیتال، Proof of Reserve هم برای شرکتکنندگان و هم برای اجزای تشکیلدهنده حیاتی است. وجود استانداردهای مشخص برای تایید ذخایر دارایی دیجیتال مزایای زیادی به همراه دارد مثل شفافیت، تقویت توان ارزیابی ریسک، حذف بازیگران بد از صحنه و رسیدگی به ریسکهای سیستماتیکی که ممکن است پذیرش و نوآوری بیشتر در داراییهای دیجیتال را تهدید کند.
از طرف دیگر حجم دارایی دیجیتالی که بانکها یا موسسات برای مردم نگهداری میکنند، به شدت رو به افزایش است. بنابراین برای کاهش ریسکهای سیستماتیک ضروری است که ذخایر صرافیهای متمرکز، پشتوانه استیبلکوینها، توکنهای رپد شده و غیره به طور شفاف بررسی شده و از کافی بودن آنها اطمینان حاصل کرد.
Proof of Reserve هم به نفع پلتفرمها است و هم به نفع کاربران. کاربران ابزار قدرتمندی برای حسابرسی ذخایر دارایی دیجیتال به دست میآورند، در حالی که پلتفرمها اعتماد کاربران را جلب میکنند و این به حفظ کاربر و توسعه پلتفرم کمک میکند. همچنین PoR برای قانونگذاران نیز ایدهآل است و شفافیت ایجاد شده، میتواند روی دیدگاه آنها در مورد کل این صنعت تاثیر بگذارد.
بهتر است اینطور بگوییم که اثبات ذخیره یک موقعیت برد برد را برای همه طرفهای درگیر به وجود میآورد؛ برای کاربران، برای دولتها و برای اکوسیستم ارزهای دیجیتال. در ادامه به عنوان نمونه اهمیت این موضوع در استیبل کوینها را بررسی میکنیم.
اهمیت Proof of Reserve در استیبلکوینها
همانطور که میدانید رمزارز با ثبات یک دارایی دیجیتال است که هدف آن حفظ ارزشی مشخص و ثابت است. معمولا استیبلکوینها به یک ارز واقعی مانند دلار آمریکا وابسته (Peg) شدهاند. رمزارزهای باثبات زیادی در بازار وجود دارند که تصویر فوق برترین آنها را بر اساس ارزش بازارشان (در نوامبر سال ۲۰۲۱) نشان میدهد.
تتر یا USDT بزرگترین استیبلکوین است که ذخایر آن همواره مورد بحث بوده است. شرکت صادرکننده تتر در ابتدا ادعا کرد که USDT صادر شده به صورت ۱۰۰ درصد با ذخایر دلار واقعی پشتیبانی میشود و تتر را کاملا قابل مبادله با دلار واقعی معرفی میکند. با این حال داستان ذخایر این شرکت بارها تغییر کرده است و آنها مدتی بعد ادعا میکنند که مقدار قابل توجهی از ذخایر خود را در قالب اوراق تجاری (وامهای کوتاه مدت به شرکتهای دیگر) نگه میدارند.
هر چند تتر با ارائه گزارشهایی نسبت به شفافسازی پشتوانه خود اقدام کرده است، اما در حال حاضر هنوز هم نسبت به پشتوانه تتر و نقدشوندگی اوراق تجاری آن انتقادهایی وارد است. نگرانی فعالان و قانونگذاران این است که وقوع هرگونه مشکلی در تتر با توجه به ارزش بالای آن، نه تنها میتواند به سقوط بازار کریپتو منجر شود، بلکه میتواند بیثباتی در سایر بازارهای مالی را نیز در پی داشته باشد.
اکنون میخواهم بار دیگر توجه شما را به عکس فوق و رتبه چهارم آن، یعنی استیبل کوین TerraUSD جلب کنم، رمزارز با ثباتی که احتمالا داستان از دست رفتن برابری آن با دلار آمریکا در ماههای گذشته به گوشتان خورده است؛ داستانی که منجر به سقوط کل اکوسیستم ترا شد. اگر میخواهید اطلاعات کاملی در این زمینه کسب کنید، توصیه میکنم مقاله زیر را بخوانید.
ترا سقوط کرد، اما این همه ماجرا نبود. تبعات منفی دومینووار این اتفاق کل اکوسیستم کریپتو را تحت تاثیر قرار داد. به جز افراد زیادی که سرمایه خود را از دست دادند، پروژهای مثل سلسیوس و شرکتی همچون تری اروز کپیتال نیز به مرحله ورشکستگی رسیدند. بد نیست سری به مقاله زیر در مورد سایر تاثیرهای این اتفاق بر اکوسیستم کریپتو بزنید.
این مسائل مطرح شد تا اهمیت شفافیت و کافی بودن ذخایر را بهتر درک کنیم. شاید الان راحتتر بتوانید تصور کنید که اگر استیل کوینی مثل تتر با ارزش بازار بیش از ۱۰ برابر نسبت به TerraUSD پشتوانه کافی نداشته باشد و برابری با دلار را از دست بدهد، چه بلایی سر مارکت کریپتو خواه آمد.
دیدگاهتان را بنویسید