آشنایی با چرخه شومپیتری بیت کوین
در اکوسیستم بیت کوین عناصر زیادی از نظر ساختاری باعث بروز تخریب خلاق یا نوآوری تحولآفرین میشوند. تخریب خلاق اصطلاحی است که اولین بار اقتصاددان بنام جوزف شومپیتر (Joseph Schumpeter) در نظریه چرخههای تجاری آن را مطرح کرد. چرخه شومپیتری بیت کوین نیز درباره همین موضوع صحبت میکند. بیت کوین تجسم واقعی و مثالی عینی از تخریب خلاق شومپیتر است. از طرفی بیتکوین مانند منابع طبیعی فیزیکی دیگر رفتار میکند، اما تفاوتهای منحصربهفردش نیروی محرکهای برای ایجاد تغییرات اساسی است؛ درست مانند آن چیزی که طلا، نفت و الکتریسیته را از بقیه منابع متمایز میکند. چرخههای متفاوتی در Bitcoin وجود دارد که با ایدهها و نوآوریهای جدید در مقیاسها و ابعاد مختلف، به تازه شدن و افزایش خلاقیت در اکوسیستم آن کمک میکند.
چرخه شومپیتری بیت کوین
در حقیقت تخریب خلاق یا نوآوری تحولآفرین به حذف روشهای قدیمی و ایجاد زمینههای جدید برای نوآوری و خلاقیت در تولید گفته میشود. اولین بار جوزف شومپیتر در سال ۱۹۴۲ اصطلاح تخریب خلاق را مطرح کرد. شومپیتر تخریب خلاق را نوآوریهایی در فرایند تولید میداند که باعث افزایش بهرهوری میشود. نظریه نوآوری تحولآفرین فرض میکند که انرژی لازم برای نوآوریهای جدید با از بین رفتن مفروضات قدیمی بهوجود میآید. شومپیتر معتقد است حذف سیستمهای قدیمی و جایگزینی قالبهای نوآورانه جدید در مدت زمانهای مشخصی شکل میگیرد؛ از این رو چرخههای تجاری مختلفی با مدت زمان مختلف وجود دارد. چرخههای تجاری شومپیتر از سه موج تشکیل شدهاند. این سه موج عبارتند از:
چرخههای کوتاهمدت:
موج اول که چرخههای کوتاهمدت هستند و بازه زمانی سه تا چهار سال دارند به چرخه کیچن (Kitchin Cycle) معروف هستند. اولین بار جوزف کیچن (Joseph Kitchin) درباره آن مطالعاتی انجام داد و به همین خاطر به نام او ثبت شده است. جالب است که هاوینگ بیت کوین در این چرخه رخ میدهد.
چرخههای میانمدت:
موج دوم چرخههای میانمدت هستند و بین ۸ تا ۱۱ سال طول میکشند. این چرخهها بهخاطر تلاشهای کلمنت ژوگلار (Clément Juglar)، کسی که برای نخستین بار به این چرخهها اشاره کرد، چرخه ژوگلار (Juglar Cycle) نام دارد.
چرخههای بلندمدت:
موج سوم و چرخههای بلندمدت که بین ۴۵ تا ۶۰ سال زمان میبرد، بهخاطر تحقیقات اقتصاددان رومانیایی نیکلای کندراتیف (Nikolai Kondratiev)، به چرخه کندراتیف (Kondratieff Cycle) یا موج K مشهور است.
جوزف شومپیتر با گردآوری و مطالعه بیشتر درباره این چرخهها، نظریه چرخه تجاری را ارائه کرد. ازاینرو این نظریه به نام چرخه تجاری شومپیتر معروف است. برای اندازهگیری بهتر این چرخهها از نسبتهای انباشت به جریان (S2F)، ظرفیت تولید به سرمایههای بهکارگرفتهشده (IC2CI) و موجودی به فروش (I2S) استفاده میشود.
تخریب خلاق یا نوآوری تحولآفرین در بیت کوین
لازم است بدانید که نظریه شومپیتر در زمانهای مختلفی بیان اما بهندرت هضم ودرک شده است. زمانی که عمیقتر به طرح شومپیتر نگاه میکنیم، احساس میشود که او باید یکی از طرفداران بیت کوین بوده باشد. بیتکوین را میتوان بروز و تحقق نظریه سرمایهداری او در دنیای واقعی دانست.
چرا نظریه سرمایهداری؟ زیرا کاپیتالیسم بهطور مداوم با استفاده از تخریب نوآورانه (نوآوری تحولآفرین) نظام خود را بازسازی و احیا میکند. این کار باعث پیشرفت و حرکت روبهجلوی بازارها میشود و فضایی فراهم میکند که با تخریب یا تغییر ساختارهای قبلی و ایجاد ایده و نوآوری، ساختارهای جدید شکل بگیرند و سیستم تازه شود.
اجزا و عناصر زیادی در شبکه BTC وجود دارند که بهصورت ساختارمند تخریب خلاق شومپیتر را در این شبکه پیادهسازی میکنند و با شکلگیری چرخه شومپیتری بیت کوین آن را به الگویی عالی برای چرخههای سرمایهداری تبدیل میکند. چرخههای تجاری پایه و اساس نظریه رشد اقتصادی شومپیتری را که بر اساس نوآوری و خلاقیت بنا شده است، شکل میدهند.
مثلا روند هاوینگ در پاداش بلاکها را در نظر بگیرید. شبکه بیت کوین هر ۲۱۰ هزار بلاک به خودش تخریب خلاق را تحمیل میکند؛ از فعالان شبکه میخواهد توان رقابتی خود را افزایش دهند و به دنبال راهی برای کارایی بیشتر باشند که اتلاف و هدررفت منابع را از بین ببرند.
اگر معتقدیم در بیت کوین نوعی نوآوری تحولآفرین وجود دارد، پس محصولات جدیدی که بعد از تخریب بازارهای قدیمی ساخته شدهاند، کجا هستند؟ پاسخ این پرسش ساده است. Bitcoin در قالب محصول جدید تکامل یافته است؛ یک نسخه جدید از خودش که در هر چرخه ایجاد میشود. از آنجاییکه عادت داریم بیت کوین را تغییرناپذیر تصور کنیم، به دنبال این هستیم که چرخه شومپیتری بیت کوین چگونه باعث بازآفرینی این ارز دیجیتال و تغییر و تحول آن میشود.
بیت کوین در ابتدا کار خودش را تنها بهعنوان پول الکترونیکی شروع کرد؛ اما به مرور زمان کارکردهای دیگر آن نیز مشخص شدند. شبکه بزرگترین ارز دیجیتال به قویترین پلتفرم برای تسویه قراردادها تبدیل شد. افراد و کسبوکارهای مختلف از آن بهعنوان حساب پسانداز و کاربران زیادی از بیت کوین برای حوالههای بینالمللی استفاده میکنند. سازوکار و ماهیت شبکهاش، الهامبخش اکوسیستم مالی و دیگر پروژههای دنیای رمزارزها بوده است.
شاید در سال ۲۰۰۸ هیچکدام از موارد گفته شده بهعنوان ویژگی اصلی بیتکوین تصور نمیشد. حال در هر چرخه تخریب خلاق، ویژگیهایی را بیان میکنیم که قبل از آن نمیتوانستیم تصور کنیم.
ویژگیهای بیت کوین
بیت کوین را میتوان بهعنوان یک منبع طبیعی پایانپذیر و البته مفید، مانند طلا و البته نفت خام که قدرت تغییر تمدن بشری را دارند، تلقی کرد. نفت خام از زمان کشف تا به الان چندین چرخه تخریب خلاقانه را پشت سر گذاشته است. در تاریخچه طولانی این منبع طبیعی، استفادههای متعدد از جمله پختوپز، ساخت آسفالت، روشنایی، حملونقل، هوافضا و غیره از نفت خام شده است. در هرکدام از محصولات یاد شده، بهمرور زمان و باتوجه به نیاز جامعه تغییراتی ایجاد شده و محصولی جدیدی بهوجود آمده است.
با وجود تفاوتهای اساسی میان بیت کوین و سایر منابع طبیعی اما شباهتهای جالبی نیز میان آنها وجود دارد.
بیایید بیت کوین را مانند زمینی در نظر بگیریم که افراد مختلف در آن به دنبال کوینها میگردند. این زمین ویژگیهایی دارد که به آنها اشاره میکنیم.
اولین ویژگی کمیابی است،کل بیت کوینهای موجود ۲۱ میلیون عدد است. شبکه کاری ندارد پیدا کردن کوینها چهقدر میتواند سخت باشد. هیچ کوینی به تعداد کل گفته شده اضافه نخواهد شد و شبکه برای آن نقطه پایان مشخصی تعیین کرده است.
دومین ویژگی، سختتر شدن یافتن کوینهای جدید به مرور زمان است: این اتفاق به دو دلیل رخ میدهد؛ یکی ثابت بودن تعداد کوینها و دیگری اینکه هیچ محدودیتی برای بهدست آوردن کوینها وجود ندارد. بنابراین در بین فعالان رقابتی برای بهدست آوردن کوینها شکل میگیرد. برای ماندن در این رقابت باید خودشان را بهروز و فعالیتشان را اثربخش کنند. تنها در صورت انصراف افراد، رقابت راحتتر میشود. البته این اتفاق نیز مدت زیادی ادامه پیدا نمیکند؛ چون افراد جدید با دیدن شرایط، وارد بازار میشوند و فعالان فعلی باید برای ماندن در رقابت تجهیزات خود را ارتقا دهند. از نشانههای ورود و خروج ماینرها در شبکه، تغییر هش ریت شبکه است. هرچه نرخ هش بالاتر برود رقابت در استخراج بیت کوین سختتر میشود.
سومین ویژگی این زمین ارتباط میان رقابت و سهم هر فرد است: هر چه رقابت شدیدتر باشد، سهم کمتری از زمین در اختیار افراد قرار میگیرد. بهطور مثال برای اینکه فردی بتواند سریعتر و شدیدتر رقابت کند، باید با تجهیزات و وسایل پیشرفتهتری زمین را حفر کند. در ابتدا افراد با قاشق این کار را میکردند. بهمرور زمان مجبور شدند وسایل پیشرفتهتری مانند بیل، بیل مکانیکی، دریل صنعتی و غیره به کار بگیرند. در مورد بیت کوین افراد در ابتدا با سیستمهای خانگی و کامپیوترهای شخصی آن را استخراج میکردند. به تدریج و با حضور افراد مختلف نیاز به دستگاههای ماینینگ پیشرفته و حرفهای با قدرت پردازش بالا، افزایش یافت. امروز اگر کسی بخواهد با همان شیوه قدیمی بیت کوین ماین کند، شانسی برای رقابت با دیگران نخواهد داشت.
این تصویرسازی به این خاطر بود که به شکل دیگری بگوییم بیت کوین منبعی طبیعی کمیاب و فسادناپذیر مانند طلا و پلاتین است. البته همچنان دو نکته باعث تفاوت آن و تبدیلش به منبعی استثنایی میشود.
اولین نکته میزان عرضه است که ثابت بوده و نرخ استخراج آن بهطور متناوب به صفر میل میکند. بنابراین تقاضای آتی برای موجودیهای فعلی افزایش مییابد؛ اما با گذشت زمان و استخراج کوینهای جدید، کاهش پیدا خواهد کرد. حدودا تا سال ۲۱۴۰ تمام تقاضا باید از موجودی بازار تامین شود، زیرا استخراج کوین جدید تمام میشود.
با این شرایط و همچنین پنهان بودن کاربردهای بیشتر بیت کوین، نگهداشتن آن کار منطقی بهنظر میرسد. با در نظر گرفتن یکسان بودن هزینههای نگهداری طلا و نفت با بیتکوین، تصور کنید در سال ۱۸۵۰ قبل از میلاد از ارزش طلا و سال ۱۸۵۰ بعد از میلاد از آینده نفت، اطمینان داشتید. علاوه بر این از زمان تقریبی اتمام اکتشاف آنها نیز مطلع بودید.
دومین نکته دیجیتال بودن Bitcoin است. این امر باعث میشود در هر مقیاسی بتوان از آن کم یا اضافه کرد. این قابلیت باعث میشود بیت کوین نسبت به منابع طبیعی دیگر قابلیت تقسیمپذیری بیشتری داشته باشد. لایههای تسویه بیت کوین با تغییرناپذیری و ثباتی که دارند، باعث میشوند این ارز دیجیتال بهعنوان زیرساختهای اساسی مطرح شود. از طرفی تغییرپذیری همزمان لایههای بالاتر این اجازه را به BTC میدهد که در بازارهایی که به قراردادهای تطبیقپذیر نیاز است، حضور داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید