معرفی کتاب سرمایه گذاری خطر پذیر اثر اسکات کوپر
سرمایه گذاری دنیایی تو در تو است که با ورود به هر قسمت، هزاران درب دیگر در مقابلمان قرار میگیرد. سرمایه گذاری خطر پذیر، یکی از دربهای جذابی است که در بازارهای مالی با آن روبهرو میشویم. در این قسمت به سراغ کتاب «سرمایه گذاری خطر پذیر» از «اسکات کوپر» میرویم و پای گلچینی از صحبتهای یک کهنهکار سرمایه گذاری مینشینیم. اگر به تازگی کسب و کارتان را راهاندازی کردهاید و به فکر جذب سرمایه برای گسترش کارتان هستید یا اینکه میخواهید در مورد «Venture Capital» اطلاعات بیشتری به دست بیاورید حتما تا پایان این گفتار با ما همراه باشید.
سرمایه گذاری خطر پذیر چیست؟ سرمایه گذار خطر پذیر کیست؟
سرمایه گذاری خطر پذیر، گونهای از انواع سرمایه گذاری است که روی کسب و کارهای نوپا یا استارتآپهایی با ایدههای پُر ریسک انجام میشود. سرمایه گذاران خطر پذیر، به گونه متفاوتی کار میکنند. در واقع، کار آنها فقط تامین سرمایه کسب و کارهای نوپا و گرفتن سودشان نیست. آنها از هر روشی که بتوانند به کارآفرینها کمک میکنند تا در کار خود موفق شوند و ایده پُرخطر خود را به ساحلی امنتر برسانند.
سرمایه گذاران خطر پذیر چه خدماتی را به کارآفرینها ارائه میدهند؟
مواردی همچون کمک به تشخیص افراد با استعداد برای گسترش تیم، یافتن مشتری، بازتعریف بازار، مشاوره استراتژیک و مشاوره مدیریتی از جمله خدماتی هستند که از سوی سرمایه گذاران خطر پذیر به کسب و کارهای نوپایی که با آنها قرارداد بستهاند ارائه میدهند. حداقل زمان سرمایه گذاری خطر پذیر روی ایده کارآفرینها چیزی بیش از یک دهه است. این یعنی آنها به این راحتیها شکست یک ایده را نمیپذیرند و با تمام قوایشان برای موفقیت و رشد آن تلاش میکنند. با این حساب میتوان گفت که کار این نوع از سرمایه گذاران، چیزی کمتر از کارآفرینی نیست. معمولا سرمایه گذاران خطر پذیر در قالب یک شرکت «Venture Capital» که به اختصار آن را «VC» مینامند به دنبال جذب سرمایه برای ایدههای کارآفرینی جذب شده هستند.
چرا با وجود بانکها سرمایه گذاری خطر پذیر به وجود آمد؟
این نوع از سرمایه گذاری، چیز تازهای نیست. دستکم چند دهه یا حتی صده از سن و سال این سبک سرمایه گذاری میگذرد. با این وجود «VC» در آمریکا بعد از ماجرای بحران اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ به بیشترین شهرت خود رسید. این ماجرا چند دلیل داشت:
بانکها تمایلی به دادن وام نداشتند
البته از حق نگذریم، تعدادی از آنها نقدینگی کافی برای وام دادن در دست و بالشان نبود. به همین دلیل، کارآفرینهایی که برای رشد کسب و کار خود روی وامهای بانکی حساب باز کرده بودند با مشکل بزرگی روبهرو شدند.
سیستم محدود بانکی، توانایی پاسخ دادن به نیازهای مالی کارآفرینها را نداشت
وام گرفتن از بانک یعنی تعهد دادن به اینکه در یک باز زمانی تقریبا کوتاه مدت، اصل پول را به همراه سود آن به بانک باز گردانیم. این موضوع برای استارتآپهایی که ممکن بود تا مدتی طولانی سیستم درآمدی چندان رو به راهی نداشته باشند، نوعی مایه عذاب به شمار میرفت. چون میبایست در کنار مشکلات ریز و درشتشان با مامورهای بانک هم سر و کله بزنند و حجم زیادی از استرس را تحمل کنند.
در واقع، جامعه داشت به سمت رشدی بسیار بزرگ و تحولی تاریخی قدم برمیداشت و اقتصاد، همچون بیماری که منتظر دارو این پا و آن پا میکند چشم به راه نوشداروی استارتآپها بود اما هر دو طرف ماجرا به دلیل ناتوانی بانکها برای همقدم شدن در این مسیر بزرگ، معطل مانده بودند. به همین دلیلها بود که «VC»ها پا به میدان کارآفرینی ویژه خودشان گذاشتند و استارتآپها را از زمین بلند کردند.
دو راهی تاریخی استارتآپها
تامین منابع مالی، یکی از دغدغههای همیشگی کسب و کارها و کارآفرینها است. هر کارآفرین هم با توجه به شخصیت، عمق نگرش یا اهدافی که برای آیندهاش دارد در نهایت به سراغ «وام» یا «سهام» میرود. اگر شما کارآفرینی باشید که از دخالت کردن دیگران در امور استارتآپتان دل خوشی ندارید و حاضر هستید برای پرداخت اصل و سود وامهایی که موعد پرداختشان خیلی زود فرا میرسد، سود شرکت را دو دستی تقدیم بانکها کنید، گرفتن وام بهترین گزینه به شمار میرود.
ولی اگر به فکر توسعه استارت آپ خودتان هستید، نمیتوانید در یک بازه کوتاه، سرمایه و اصل آن را باز گردانید و به آینده پُر سود خودتان چشم دوختهاید یا اینکه به دلیل پر ریسک بودن کسب و کارتان در لیست قرمز بانکها قرار دارید و آنها به شما وام نمیدهند، بی برو برگرد، تامین سرمایه مورد نیازتان از طریق فروش سهام شرکت و از دست دادن بخشی از کنترل مدیریتی آن دقیقا برای شما ساخته شده است.
آیا سرمایه گذاری خطر پذیر، جایگزین تمام عیار وامهای بانکی است؟
به جرات میتوان چنین ادعایی را رد کرد. در واقع، روش تامین مالی «VC»ها به جای اینکه به سیستم بانکی شباهت داشته باشد، به سازوکار سهام شبیه است. قضیه از این قرار است که در قدم اول، درست همانند ماجرای گرفتن وام در بانکها سرمایه مورد نیاز استارتآپ، همراه با نرخ سود مشخص در اختیارشان قرار میگیرد. اما سرمایه گذار این امکان را به وجود میآورد که در برخی شرایط به جای پس گرفتن سرمایهاش، معادل آن، سهام استارتآپ را دریافت کند.
چه چیزی آینده یک سرمایه گذاری خطر پذیر را تضمین میکند؟
در این مورد باید از خودمان یک سوال بپرسیم: «یک «VC» روی چه چیزی سرمایه گذاری میکند؟» این پرسش خوبی است که اگر سرمایه گذارها از آن سر در میآوردند آمار موفقیت چنین فعالیتهای مالی را به سقف میرساند؛ اما خطرپذیری ماجرا دقیقا از همینجا آغاز میشود. چون در این مرحله خیلی سخت میتوان اطلاعات به درد بخوری از چیستی یک استارتآپ و مسیری که قرار است در آینده طی کند به دست آورد. البته اگر به سراغ کارآفرینها بروید قضیه کاملا برعکس میشود. چون آنها در ذهن خود به هدفشان رسیدهاند و اکنون در مقصد رویاهایشان زندگی میکنند.
در این میان، سرمایه گذار خطر پذیر باید بر اساس تعریفهایی که کارآفرین از مقصد مورد نظرش میکند همراه با سرمایهاش به سمت عملی کردن آن ایدهها و رسیدن به آن مقصد ذهنی گام بردارد. اطلاعات، برگ برنده یک «VC» است. سرمایه گذارهای «VC» یاد گرفتهاند که خودشان به دنبال کشف اطلاعات بروند و به ارائههایی که کارآفرینها در جلسه سرمایه گذاری انجام میدهند بسنده نکنند. برنده این داستان کسی نیست که بیشترین اطلاعات را دارد؛ برعکس، کسی که درستترین اطلاعات را یافته است پیروز میدان میشود.
سهم شرکای با مسئولیت محدود در سرمایه گذاری خطر پذیر
همه سرمایهگذارها افرادی نیستند که با پول خودشان به سراغ سرمایه گذاری میروند. در واقع میتوان گفت که بسیاری از شرکتهای «VC» با کمک شرکای با مسئولیت محدود این امکان را پیدا میکنند تا روی کسب و کارها سرمایه گذاری کنند. اما این شرکای با مسئولیت محدود دقیقا چه کسانی هستند؟
دانشگاهها
برخی از دانشگاهها از فارغالتحصیلان خود مبلغهایی را به عنوان وقف دریافت میکنند. دانشگاهها هم این مبلغهای وقف شده را در مکانهای مختلف سرمایه گذاری میکنند تا با سود آن بتوانند هزینههای مختلف خود را پوشش دهند.
خیریهها
سازوکار خیریهها هم چیزی شبیه به سیستم دریافت وقف در دانشگاهها است. سرمایهدارن مختلف مبلغهای ریز و درشتی را به موسسههای خیریه میدهند. آنها هم مبلغهای اهدا شده را سرمایه گذاری میکنند تا بتوانند با سود حاصل از آن، هزینه کارهای خیرخواهانه خود را بپردازند.
صندوقهای بازنشستگی
البته اکنون در امریکا تعداد آنها بسیار کاهش یافته است.
دفترهای خانوادگی
برخی از خانوادههای ثروتمند، بخشی از سرمایه خود را روی هم میگذارند و با آن در بخشهای مختلف سرمایه گذاری میکنند.
صندوقهای سرمایه ملی
معمولا سرمایه این صندوقها از طریق درآمد مازاد کشورها تامین میشود که از آن برای رشد، توسعه و آبادانی آینده کشورها استفاده میشود. بسیاری از کشورهای آسیایی و خاورمیانه این صندوقها را دارند.
شرکتهای بیمه
تمام حق بیمهای که از سوی بیمهشدگان به شرکتهای بیمه پرداخت میشود در بسترهای مختلف سرمایه گذاری میشود. وقتی که زمان بازپرداخت فرا میرسد شرکت بیمه از سود حاصل از سرمایهگذاریهایش این هزینهها را میپردازد.
نکته هایی جالب در مورد کم و کِیف شراکت «VC»ها و شرکای با مسئولیت محدودسرمایه گذار خطر پذیر
تا اینجای کار فهمیدیم که کارآفرینها سرمایه خودشان را از سرمایه گذاران خطر پذیر میگیرند و سرمایه گذاران خطرپذیر هم پول مورد نیاز خودشان را از شرکای با مسئولیت محدود دریافت میکنند. به همین دلیل بد نیست چند نکته را در مورد شیوه کار شرکای با مسئولیت محدود بدانید:
شرکای با مسئولیت محدود، کاری به نوع سرمایه گذاری ندارند
در واقع، کاری که آنها انجام میدهند نوعی سرمایه گذاری چشم بسته به شمار میرود. البته خط قرمزشان سرمایه گذاری روی طرحهایی است که توجیه اقتصادی داشته باشند. تا زمانی که «VC»ها این مورد را تضمین کنند، شرکای با مسئولیت محدود دخالتی در نوع سرمایه گذاری نمیکنند.
تصمیم خروج از یک طرح سرمایه گذاری از دایره انتخابهای آنها خارج است
این مورد هم جزو وظایفی است که شرکای با مسئولیت محدود دخالتی در آنها نمیکنند.
وقتی پای قانون وسط بیاید، آنها از هر اتهامی مبرا هستند
شاید این بزرگترین مزیتی باشد که شرکای با مسئولیت محدود را از پیوستن به جرگه سرمایه گذاران خطر پذیر دور میکند. آنها به دلیل کنار کشیدن خودشان از ماجرای سرمایه گذاری، در هیچ دادگاهی متهم شناخته نمیشوند. دلیل دیگری که باعث میشود شرکای با مسئولیت محدود در پشت صحنه حضور داشته باشند، مالیات است. همانطور که با هم گفتیم، برخی از این شرکا در قالب دانشگاهها، خیریهها یا صندوقهای سرمایه گذاری بازنشستگان فعالیت میکنند. با این حساب، زمانی که وقت پرداخت مالیات بر درآمد برسد آنها ۵۰ درصد کمتر از دیگران مالیات خواهند داد.
آیا باید به دنبال جذب سرمایه گذاری خطر پذیر باشیم؟
کسب و کار شما هر چه که باشد به سرمایه نیاز دارد؛ اما آیا این سرمایه باید از طریق یک شرکت سرمایه گذاری «VC» تامین شود؟ یا اینکه اصلا «VC»ها تمایلی به سرمایه گذاری روی استارتآپ شما دارند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش باید چند مورد را در نظر بگیرید:
اگر فرصتی که ایجاد کردید محدود است و بازار بزرگی ندارد، به احتمال ۹۰ درصد هیچ «VC» به سمت کسب و کار شما قدم برنمیدارد.
در این جور مواقع، تامین سرمایه مورد نیاز از منابع مالی دیگر مثل بانک، فکر بهتری خواهد بود.
به واگذاری بخشی از اختیارات و مالکیت شرکت خود فکر کنید
استفاده کردن از سرمایه یک شرکت سرمایه گذاری خطر پذیر به این معنا است که باید در مورد تصمیمهایی که میگیرید به یک فرد دیگر گزارش دهید، او را در کنار خودتان ببینید و حتی گاهی به خاطر آنها از تصمیمهایی که گرفتید عقبنشینی کنید. اگر در خودتان این اندازه از سازگاری را سراغ دارید میتوانید به مدت طولانی روی دوام و توسعه شراکت خود با یک شرکت سرمایه گذاری خطر پذیر حساب باز کنید.
چگونه یک شرکت سرمایه گذاری خطر پذیر را پیدا کنیم؟
چند راه برای اینکار وجود دارد:
به سراغ وبسایت چنین شرکتهایی بروید
در تمام وبسایتهایی که متعلق به سرمایه گذاران خطر پذیر است بخشی را پیدا میکنید که در آن مشتاقانه از کارآفرینها خواسته شده تا برای ارائه طرح یا ایده خود و جذب سرمایه احتمالی پیام بفرستند. این اولین راه و البته ناپایدارترین راه است.
از وکیلتان کمک بگیرید
داشتن کسب و کار به این معنی است که باید در کنارتان یک وکیل داشته باشید یا دستکم از مشاورههای او برای تدوین قراردادها و مواردی از این دست استفاده کنید. بسیاری از وکلا به شرکتهای سرمایه گذاری خطر پذیر متصل هستند و موکلان خود را برای دریافت سرمایه به این شرکتها معرفی میکنند. بنابراین از پتانسیل وکیلتان برای معرفی شدن به چنین شرکتهایی نهایت استفاده را ببرید.
به دنبال یک واسطه بگردید
اگر کارتان با دادن پیام به وبسایت شرکت سرمایه گذاری خطر پذیر یا حتی پا در میانی وکیلتان راه نیفتاد باید آستینهایتان را بالا بزنید و خودتان کسی را پیدا کنید که به شکلی با این شرکتها در ارتباط است.
پیام اصلی نویسنده در کتاب «سرمایه گذاری خطر پذیر» چه بود؟سرمایه گذاری خطر پذیر
«اسکات کوپر» که بیش از یک دهه از زندگی خود را در دنیای سرمایه گذاری به ویژه سرمایه گذاری خطر پذیر صرف کرده است و همبنیانگذار یکی از مطرحترین شرکتهای سرمایه گذاری است، چکیدهای از نکتهها، بایدها و نبایدها را برای سرمایه گذاران و کارآفرینهایی که به دنبال جذب سرمایه هستند در قالب یک کتاب دور هم جمع کرد. هدف او راحتتر شدن مسیر جذب سرمایه توسط کارآفرینها و روشنتر شدن ماجرای جاری در این بازی ثروت است.
دیدگاهتان را بنویسید