14 نقل قول ارزشمند از استیو جابز
بیایید پیش از پرداختن به نقل قولهای حیرتانگیز استیو جابز، بیایید زندگی او را از زاویهای متفاوتتر ببینیم. او در سال ۱۹۷۶ به همراه دوست خود استیو وزنیاک اقدام به تاسیس شرکت اپل کرد. این افراد نخستین رایانه خود به نام Apple I را درگاراژ خانه جابز طراحی کردند.
نقطه عطف زندگی استیو به اختراع Apple II بازمی گردند؛ رایانهای که با فروش ۲ میلیون نسخه در جهان به شهرت و ثروت استیو افزود. البته زندگی کاری او هرگز بدون اشتباه نبوده است. او به منظور اداره شرکت خود از جان اسکالی، فردی با تجربه در امور مدیریتی کمک خواست. همین فرد نیز باعث اخراج جابز از شرکت خود شد.
با این حال او استیو جابز بود و هیچ سنگ بزرگی مانع پیشرفت او نمیشد. او شرکتی به نام NeXT و شرکت دیگری به نام Pixar را راه اندازی کرد و در نهایت به عنوان رئیس به شرکت اپل بازگشت. با بازگشت او اپل با موفقیتهایی نظیر ساخت iMac ،iPod ،iPhone و iPad رو به رو شد.
معجزهای که در جهان رقم زد همچنان پابرجاست و اپل از بزرگترین شرکتهای جهان به حساب میآید. با این حال زندگی برای جابز همیشه ایده آل نبوده است؛ حتی زمانی که او به ثروت و شهرت باورنکردنی دست یافته بود. او در سال ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی در اثر سرطان لوزالمعده درگذشت.
فرقی نمیکند که از طرفداران این مرد اعجابانگیز بوده باشید یا خیر؛ اشتیاق و خلاقیت خارقالعاده استیو جابز در سخنان او نمود پیدا میکرد. سخنان انگیزشی که بی شک ما را در یافتن مسیری درست کمک میکند.
حال بدون هیچ فوت وقتی به سراغ این سخنان ارزشمند میرویم.
1-افرادی که به اندازهای دیوانه هستند که فکر میکنند میتوانند جهان را تغییر دهند، بی شک این کار را انجام میدهند.
2-طی ۳۳ سال گذشته من هر روز به آینه نگاه میکردم و از خودم میپرسیدم: “اگر امروز آخرین روز از زندگی من بود آیا همان کارهایی که امروز قرار است انجام بدهم را تکرار میکردم؟ ” و اگر جواب من برای روزهای متوالی “خیر” بود، من به خوبی می دانستم که باید چیزی را تغییر دهم.
3-من همواره به تغییرات انقلابی علاقه زیادی داشتهام. نمیدانم چرا؛ ولی آنها دشوارتر هستند. این تغییرات از نظر عاطفی تنشزا هستند. در این زمان شما دورهای را پشت سر میگذارید که دیگران به شما میگویند شما کاملاً شکست خوردهاید!
4-کار شما قرار است بخش بزرگی از زندگی شما را تشکیل دهد. بنابراین تنها راه راضی بودن از آنچه انجام میدهید، این است که باور داشته باشید که در حال انجام کار درستی هستید. در ادامه نیز تنها راه اینکه کار درستی را انجام دهید، این است که آنچه انجام میدهید را دوست داشته باشید. اگر هنوز آن را پیدا نکرده اید، به جستجو ادامه دهید. خود را نبازید. قلب همواره راه خود را پیدا خواهد کرد.
5-به یاد آوردن اینکه شما قرار است روزی بمیرید، بهترین روش برای جلوگیری از افتادن به دامی است که شما چیزی برای از دست دادن دارید. شما از همین الان آماده رفتن هستید؛ هیچ دلیل وجود ندارد که صدای قلب خود را دنبال نکنید.
6-اخراج شدن از شرکت اپل بهترین اتفاقی بود که ممکن بود برای من رخ دهد! بار سنگین انسانی موفق بودن با بار سبک آغاز به کار به عنوان یک مبتدی از روی شانههای من جا به جا شد. این اتفاق من را رها کرد که وارد یکی از خلاقانه ترین دورههای زندگی خود شوم.
7-طراحی محصولات با گروههای متمرکز کار واقعاً دشواری است. بسیاری اوقات مردم نمیدانند که در حقیقت چه چیزی میخواهند تا زمانی که آن را به آنها نشان دهید.
8-من به کارهایی که انجام نداده ایم به اندازه کارهایی که انجام دادهایم افتخار میکنم. نوآوری در واقعیت نه گفتن به هزاران راهکار دیگر است.
9-کیفیت همواره مهمتر از کمیت است.
به دنبال کیفیت باشید؛ بسیاری از افراد به محیطهایی که به دنبال تعالی هستند، خو نمیگیرند.
10-الگوی تجارتی من گروه بیتلز بودند؛ آنها چهار مرد بودند که تمایلات منفی یکدیگر را کنترل میکردند. آنها یکدیگر را متعادل میساختند. آنها در کنار هم به یکدیگر معنی میبخشیدند.
11-بعضی اوقات هنگام نوآوری مرتکب اشتباهاتی میشوید. بهتر است این اشتباهات را بپذیرید و به دنبال تحقق بخشیدن به سایر روشهای خلاقه خود باشید.
12-شما هرگز نمیتوانید هنگامی که به جلو نگاه میکنید، نقاط را به یکدیگر متصل کنید. تنها زمانی موفق به این کار خواهید شد که به عقب نگاه کنید. بنابراین باید اعتماد داشته باشید که در آینده نقاط به شیوهای به هم متصل میشوند. فرقی نمیکند که به سرنوشت، زندگی، کارما یا هر چیز دیگر باور داشته باشید. چیزی برای دستاویز داشته باشید! این رویکرد هرگز من را ناامید نکرده است و در حقیقت این رویکرد است که هر چیزی را در زندگی متفاوت میکند.
13-این دو واژه همواره در ذهن من نقش بسته است: تمرکز و سادگی. سادگی دشوارتر از کارهای پیچیده است. شما باید به سختی کار کنید که ذهن خود را برای ساده کردن هر کاری آما کنید.
14-ثروتمندترین مرد قبرستان بودن برای من کوچکترین اهمیتی ندارد. به رختخواب رفتن و گفتن اینکه من کاری فوقالعاده انجام دادهام، همان چیزی است که برای من اهمیت دارد.
دیدگاهتان را بنویسید