تعیین تارگت در معامله گری
بسیاری از معاملهگرها تمام زمان و انرژی خود را صرف یافتن بهترین نقطه ورود به معامله میکنند، اما پس از آنکه وارد معامله شدند، سردرگم میشوند و نمیدانند چگونه باید معاملات خود را مدیریت کنند. حاصل این جریان در معاملهگرها کاهش اعتماد به نفس، تصمیمگیری احساسی، ازدستدادن فرصتها و انجام اشتباهاتی است که بعداً ثمری جز پشیمانی ندارند. دانش در مورد چگونگی تعیین اهداف در معاملات بسیار مهم است، اما اغلب نادیده گرفته میشود.
همانطور که میدانید انتخاب نوع استراتژی برای رسیدن به هدف کاملاً بستگی به معاملهگر دارد و اینکه کدام استراتژی هدف برای معاملهگر بهتر کار میکند. بنابراین، برای شروع، بهتر است استراتژی های موجود را بررسی کنید و سپس خودتان، استراتژی مورد نظر را در معاملات خود به کار بگیرید، نتایج معاملات خود را پیگیری کنید و به بهبود رویکردی که انتخاب کردهاید، ادامه دهید.
معاملهگری که برای تعیین اهداف خود استراتژی دقیقی داشته باشد میتواند با ازبینبردن حدس و گمان، با اطمینان بیشتری دست به معامله بزند. از این رو، در ادامه این مقاله، سعی کرده ایم آنچه که لازم است بدانید را در اختیارتان قرار دهیم.
۱: نسبت ثابت سود به زیان
ساده ترین تکنیک برای تعیین هدف، ثابت درنظرگرفتن نسبت سود به زیان است.همانطور که میدانید این روشی بسیار ساده برای پیادهسازی استراتژی هدفی ثابت و همیشگی است.
بالابودن نسبت سود به زیان، لزوماً بهتر نیست و هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال بُرد کمتر خواهد بود.
بهطور خاص، معاملهگران تازهواردی که بهدنبال کسب دانش و تجربه در بازار هستند، بهتر است هدفی کوچکتر با نسبت سود به زیان کمتر انتخاب کنند تا احتمال بُرد بیشتری داشته باشند و سریعتر به اعتمادبهنفس لازم برای معاملهگری دست یابند.
۲: سطوح اخیر حمایت و مقاومت
یکی دیگر از استراتژیهای هدفی که در میان معاملهگران بسیار محبوب است، از آخرین سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکند. سطوح حمایت و مقاومت موانعی جدی برای حرکات قیمت هستند و منطقی است هدف خود را بهشکلی انتخاب کنید که قیمت مجبور نباشد از سطوح مهم حمایت و مقاومت عبور کند، زیرا این امر میتواند احتمال رسیدن قیمت به هدف شما را کاهش دهد.
بهطور کلی، معاملهگران اغلب مهمترین سطح حمایت یا مقاومت اخیر را پیدا میکنند و سپس هدف را چند نقطه بالاتر یا پایینتر از آن قرار میدهند. این مسئله مهم است.
۳: بازتاب الگو (Pattern projection)
روش بعدی، استفاده از ارتفاع الگو برای تعیین میزان رشد قیمت بعد از شکست مقاومت است که برخی از معاملهگرها این رویکرد را بازتاب الگو یا حرکات محاسبهشده (Measured moves) مینامند.
اگر از این استراتژی هدف استفاده میکنید، توجه داشته باشید که باید فاصله پایینترین نقطه را تا بالاترین نقطه الگو بهطور دقیق اندازهگیری کنید تا فاصله صحیح را به دست بیاورید.
به این نکته توجه کنید که برخی از معاملهگران پس از محاسبه ارتفاع الگو، آن را در ضرایب ۰.۷۵، ۱.۲۵، ۱.۵ یا حتی ۲ ضرب میکنند. نهایتا لازم است بدانید که هرچه هدف شما دورتر باشد، احتمال برخورد قیمت با آن نیز کمتر خواهد بود. درمجموع، در بهکارگیری هر استراتژی جدید، بهتر است اهداف خود را محافظهکارتر انتخاب کنید. این مسئله به شما کمک میکند بسیار سریعتر اعتمادبهنفس لازم را پیدا کنید و احتمال بُرد بیشتری داشته باشید.
۴: میانگین متحرک در تایمفریم بالاتر
این روش بهطور ویژه در معاملات بازار فارکس بهخوبی جواب میدهد، زیرا در این بازار قیمتها اغلب صرفنظر از هر میزان نوسانی که داشته باشند، باز هم در گذر زمان به میانگین نزدیک میشوند.
جالب است بدانید که در رویکرد معاملات بازگشتی، بهتر است استراتژی هدف میانگین متحرک در بازههای زمانی بالاتر تعیین شود، زیرا میتوانید با استفاده از میانگین متحرک در تایمفریمهای بالاتر فرصتهای معاملهگری بیشتری به دست آورید.
۵: سطوح فیبوناچی اکستنشن
سطوح فیبوناچی اکستنشن (بسطیافته) در بسیاری از ایدههای معاملاتی به کار گرفته میشوند. علاوه بر این، از این سطوح برای تعیین هدف معاملات نیز میتوان استفاده کرد.
پس از شکست مقاومت و شناسایی نقاط A-B-C، ابزار فیبوناچی خود را از پایین تا بالای حرکتی که با شکست مقاومت همراه شده است، رسم کنید. پس از یافتن سطح فیبوناچی اصلاحی C، میتوانید یکی از سطوح فیبوناچی اکستنشن را بهعنوان هدف را خود انتخاب کنید.بهطور کلی، سطوح فیبوناچی اکستنشن ۱.۳۸ و ۱.۶۱ نزدیکترین سطوح هستند و بیشتر از سایر سطوح بهعنوان هدف در نظر گرفته میشوند.
۶: اهداف زمانمَند
اهداف زمانمند را میتوان با سایر استراتژیهای هدف ترکیب کرد. بهعنوان مثال، معاملهگران روزانه اغلب از استراتژی هدف در پایان روز (بازه معاملاتی) استفاده میکنند و در پایان روز معاملاتی، برای جلوگیری از احتمال ضرر در طول شب، از تمام موقعیتهای باز خود خارج میشوند.
اغلب معاملهگرانی که با استفاده از نوسانات هفتگی بازار دست به معامله میزنند، استراتژی هدف آخر هفته را به کار میگیرند و پیش از شروع تعطیلات آخر هفته، از تمام معاملات باز خود خارج میشوند تا در تعطیلات و هنگامیکه نظارتی بر معاملات خود ندارند، دچار ضرر نشوند.
۷: حد ضرر شناور
مشابه هدف زمانمند، حد ضرر شناور نیز روشی است که میتوان آن را با سایر استراتژیهای هدف ترکیب کرد.بهطور کلی، معاملهگرانی که از رویکرد حد ضرر شناور استفاده میکنند، هدفشان اینست که تا جایی که ممکن است از معاملات کسب سود کنند. این معاملهگرها استراتژی هدفی با پایان باز انتخاب میکنند، به این معنی که آنها اصلاً هدفی مشخص نمیکنند و حد ضرر خود را صرفاً با دنبالکردن حرکات قیمت، تنظیم میکنند تا سود خود را در بازارهای پرنوسان به حداکثر برسانند.
معاملهگرها معمولاً از میانگینهای متحرک بهعنوان ابزاری برای ایجاد حد ضرر شناور استفاده میکنند.
چند نکته مثبت و منفی نیز در مورد تعیین حد ضرر شناور باید در نظر گرفته شود:
- با حد ضرر شناور، شما هرگز به حداکثر سود ممکن در روند موردنظر دست نخواهید یافت، زیرا حد ضرر شناور معمولاً کف (کمترین) قیمتها را در بازاری پرنوسان در نظر میگیرد.
- حد ضرر شناور تنها طی روندهای بلندمدتتر شما را به حداکثر سود میرسد. در بسیاری از موارد، معاملهگر مجبور میشود مقداری از سود خود را در روند بازگشتی قیمت پس دهد.
- با استفاده از حد ضرر شناور، زمان نگهداری معامله ممکن است به میزان قابلتوجهی افزایش یابد، بهصورتیکه بسیاری از معاملهگران از پس آن برنیایند. ماندن در معاملات برنده برای مدت زمانی طولانی بسیار دشوار است.
بنابراین، بهتر است معاملهگران باتجربهای که درگیر احساسات نمیشوند و بنیان محکمی برای ذهنیت معاملاتی خود دارند، از استراتژی حد ضرر شناور استفاده کنند.
دیدگاهتان را بنویسید