چرخه ی شکست به دنبال تریدرهای هیجانی
خلبانی را فرض کنید که می خواهد برای بار اول ، به تنهایی و بدون کمک دیگران ، هواپیمای خود را کنترل کند . او آموزش های ویژه ی خلبانی را دیده و الان اضطراب اولین پرواز را دارد . توصیه مهم و کلیدی که استاد به او دارد ، این است : “فقط دچار اشتباه نشو .”
حرفه ی ترید برای تریدرهای تازه کار هم شبیه به شرایط خلبان تازه کار می باشد .
اما اشتباهات ترید چه چیزهایی است که نباید آن را انجام داد ؟
به آسانی میتوان از روی درک درست احساسات و هیجان خود ، شرایط روحی که در آن قرار داریم را بشناسیم و با این شناخت ، پیشبینی صحیحی از رفتارها و عکسالعملهای بعدی خود داشته باشیم تا شکست نخوریم .
در حقیقت ما بر این باوریم که سلسه رفتارها و عکسالعملهای ما در شرایط گوناگون بازار کاملا قابل پیشبینی خواهد بود ، اگر بدانیم چرخه شکست چیست و شامل چه رفتارهایی میگردد .
در این مقاله می خواهیم رفتارها و احساسات اشتباهی که ما را از مسیر موفقیت جدا و وارد چرخه ی شکست می کند را بررسی کنیم .
۱- انگیزه و حس مثبت ، حلقه آغازین چرخه شکست
به منظور انجام فعالیتهای جدید ما نیازمند انگیزه و حس مثبت هستیم . در حرفه ی ترید ، انگیزه میتواند نشئت گرفته از اهداف مالی مانند خرید خانه ، خرید ماشین و یا دیگر انگیزههای شبیه به اینها باشد .
تریدرهای تازه کار که آموزش های کافی برای تحلیل بازارهای مالی را یاد گرفتند ، با حس مثبت ناشی از بلد بودن و انگیزه و هدف کافی ، اولین ترید خود را شروع میکنند و قطعا به این دلیل که به همه ی چیزهایی که آموزش دیدهاند به درستی عمل میکنند ، نتیجه مثبت از بازار می گیرند و اعتماد به نفس شان افزایش می یابد .
تکرار این چرخه : عملکرد درست ، اعتماد به نفس و عملکرد درست .
اما تجربه نشان میدهد این چرخه موجب بالا رفتن اعتماد به نفس کاذب افراد نیز میگردد و در مرحلهای ، فرد فکر میکند امکان ندارد که هیچ خطایی انجام دهد . در همین نقطه ، ارتباط تریدر با بازار قطع میگردد و ذهن تریدر بجای تمرکز بر سیگنال های بازار به خواستههای خود ، متمرکز میگرد و این حلقه شروع چرخه شکست است .
بازار هرگز با ما عهد نبسته که همه ی خواستههای ما را به ما هدیه کند !
۲- حلقه دوم چرخه شکست :
همزمان با قطع رابطه ذهنی فرد با بازار ، با ایجاد حس طمع ، وضعیت بدتر می گردد . در این حالت ، تریدر خود را جزو برترین تریدرها تصور میکند ، اما در عوض تمرکز بر روند بازار بر خواستههای خود متمرکز می شود و متوجه سیگنال های منفی بازار نمی شود و نمیتواند قبول کند که سودآوری وی کاهش پیدا کرده است . این انکار و عدم پذیرش حقیقت ، فکر و حتی جسم تریدر را درگیر تنشهای عصبی میکند . تنشهای عصبی در بدن ما موجب ترشح هورمونهایی میگردد که اندوه و رنج را در سطح بالایی نگه میدارد .
در این شرایط ممکن است روند بازار دو حالت را در پیش بگیرد :
- یا بازار با روند مثبت ادامه خواهد داد که این موضوع موجب می گردد تریدر پاداشی اتفاقی از بازار بگیرد و نجات پیدا کند و به حس راحتی برسد . اما در حالت تنش عصبی و ترس ، سطح یادگیری بسیار پایین میآید و تریدر نمی تواند از این تجربه درس بگیرد .
- اما اگر بازار همچنان با روند منفی ادامه پیدا کند ، وضعیت سخت تر شده و تریدر وارد فاز شوک و شکست عاطفی میگردد . خاطرات شکستهای اخیر و اتفاقات قبل در ذهنش مرور میگردد . تا حدی که فشار بر روی تریدر زیاد می شود و خشمگین میشود .
هیچ وقت بازار شکست نمیخورد !
۳- حلقه سوم چرخه شکست :
خشم یک نوع حالت روحی است که سطح انرژی فرد را جهت انجام عکسالعمل افزایش می دهد . این عکسالعمل همان طغیان و انتقام جویی می باشد . انتقام از بازار به شکل مخالفت با همه ی رفتارهای بازار خود را نشان می دهد . مثلا در بازار صعودی ، انتقام گیرنده سهم خود را به فروش می رساند و در بازار نزولی ، سهم را خریداری می کند .
در چرخه شکست ، انتقام از بازار معنا ندارد ، زیرا قطعا تنها فردی که ضرر خواهد کرد ، تریدر است .
خطر تنبیه خود با قبول ریسک های بالا !
۴- حلقه چهارم چرخه شکست:
به دنبال این ضرر جدید ، خشم فرد شدیدتر شده و تریدر خود را مسبب این ضرر میداند و این آغاز مرحله افسردگی می باشد . فرد خود را بابت قانونشکنی و عمل نکردن به سیستم معاملاتی گناه کار میداند و به طور ذهنی خود را لایق تنبیه میداند . تنبیه ، نظیر قبول کردن ریسکهای بزرگ و بی جا !
افسردگی حس انرژی را کم می کند و فرد عقب نشینی کرده و درونگرا میشود . هیچ چیز برایش لذت بخش نیست و دچار نوعی نا آرامی میگردد . ممکن است حالت افسردگی از چند ماه تا چند سال نیز به طول انجام. . در نتیجه پس از گذر از افسردگی ، فرد اشتباهات خود را قبول می کند .
این چرخه در طولانی مدت نیز تاثیرات خود را می گذارد . فرد پس از گذشتن از این چرخه ، درگیر ترسی شرطی شده ، میگردد و تنها بازآموزی میتواند این ترس را از میان ببرد و ذهن را به تعادل برساند . همچنین موجب می گردد حس مثبت را برای آغتز دوباره ، افزایش دهد .
ولی بایستی این پیش فرض را بپذیرد که انحراف و اشکال ، در ذهن او ، در طمع و جدا شدن از اتصال با بازار و گرفتار شدن در چرخه شکست است .
نتیجه گیری
دانستن این نکته مهم که رفتارهای تریدرها در بازار تقریبا قابل پیشبینی می باشد و حتی بعضی از این رفتارها و هیجانات موجب بروز سلسله عکسالعملهای مضری در حرفه ترید میگردند . در شناسایی چرخه شکست ، برای هر فرد تازه وارد به عرصه ی ترید و افرادی که احساس میکنند در مسیر موفقیت نیستند ، لازم و ضروری می باشد تا بتوانند به آسانی احساسات و انرژی خود را اداره نمایند و از این چرخه شکست خارج شده و در مسیر موفقیت قدم بردارند .
دیدگاهتان را بنویسید