معرفی کتاب «پایان پول» از «آدام روتستین»
مطالعه کردن در مورد ارزهای دیجیتال میتواند نگاه گستردهتری را در اختیار ما قرار دهد. به طور ویژه، کتابهایی که گریزی به سرآغاز بیت کوین و ارزهای دیجیتال میزنند میتوانند نکتههای مفیدی را در مورد آینده این ارزهای رمزنگاری شده در اختیار علاقهمندان به سرمایه گذاری در این بازار دیجیتالی بگذارند. در این قسمت به سراغ کتاب «پایان پول» از «آدام روتستین» میرویم و همراه با او از دریچه دیگری به ماجرای بیت کوین نگاه میکنیم. با ما همراه باشید.
۵ راه مختلف برای به چنگ آوردن بیت کوین
بیت کوین، پولی فیزیکی نیست. بنابراین نمیتوانیم راههای معمولی که برای به دست آوردن پولهای فیزیکی میدانیم را روی بیت کوین پیاده سازی کنیم؛ اما این بدان معنا نیست که دستمان بسته است. اتفاقا راههای گوناگونی برای این کار وجود دارند که در ادامه، آنها را با هم بررسی میکنیم:
به یک ماینر تبدیل شوید
اولین و سرراستترین راه برای به دست آوردن ارز دیجیتال بیت کوین، استخراج کردن آن است. در گذشته که بیت کوین هواخواه زیادی نداشت، میشد با یک کامپیوتر هم به سراغ استخراج این ارز دیجیتالی رفت؛ اما اکنون تعداد ماینرها بسیار زیاد شده و به دنبال آن، رقابت شدیدی میان استخراج کنندگان به وجود آمده است. بنابراین، در این روش برای به دست آوردن یک عدد بیت کوین هم مسیر بسیار سختی پیشرویتان قرار میگیرد.
از توان استخراج دیگران کمک بگیرید
حتما لازم نیست که خودتان دستگاه ماینر داشته باشید. میتوانید با پرداخت پول از سرویسهای استخراج ابری استفاده کنید. در این روش، شما بدون اینکه نیازی به دانستن موارد فنی یا حتی صرف زمان اضافه داشته باشید، میتوانید بیت کوین را با واسطه استخراج کنید.
دست به جیب شوید و نقدی بخرید
راه سومی که در کتاب پایان پول از آن برای خرید بیت کوین نام برده میشود، خرید نقدی آن با استفاده از ارزهای فیات است. البته برای این کار باید به سراغ سایتهایی که در این زمینه فعال هستند بروید و در آنجا به دنبال کسانی بگردید که میخواهند بیت کوینهای خود را در عوض دلار یا یورو با شما معامله کنند.
صرافیها را از قلم نیندازید
صرافیهای ارزهای دیجیتال هم درست مانند صرافیهای ارزهای معمولی کار میکنند با این تفاوت که تمرکز آنها روی معامله و تبدیل ارزهای دیجیتال به یکدیگر و حتی به ارزهای معمولی است. میتوانید به یکی از این صرافیهای معتبر مراجعه کنید و با دادن ارز فیات، بیت کوین بخرید.
محصولات خود را بفروشید
آخرین راه که بیشتر به درد تاجران میخورد این است که به جای دریافت هزینه کالاهای خود، ارز دیجیتال بیت کوین را قبول کنند. البته در این زمینه چند شرکت وجود دارند که فرایند این ماجرا را آسانتر میسازند.
سر و کله بیت کوین از کجا پیدا شد؟
اگر بخواهیم به این پرسش، پاسخ کوتاهی بدهیم باید بگوییم از یک ایمیل! اما اگر به دنبال پاسخی بهتر هستید باید بگوییم که «ساتوشی ناکاموتو» خالق بیت کوین، در سال ۲۰۰۸ چندین ایمیل به فعالان رمزارزها داد. بله، درست متوجه شدید. مدتها قبل از این بیت کوین به وجود بیاید عدهای از متخصصان سرتاسر جهان در زمینه رمزارزها فعالیت میکردند اما هیچکدام به نتیجه درستی نرسیده بودند و جالبتر اینکه ایمیلهای ارسال شده بیپاسخ ماندند! چون این ماجرا خیلی عجیب بود و هیچکس فکر نمیکرد که روزی صاحب این ایمیلهای ناشناس به امپراطور پنهان ارزهای دیجیتال تبدیل شود.
ناکاموتو برای جذب افراد علاقهمند به توسعه بیت کوین، مقالههایی را در چند سایت فناوری و تکنولوژی ارسال کرد. اولین کسانی که به فکر همکاری با ناکاموتو افتادند برنامهنویسانی بودند که از طریق همین سایتها با ایده بیت کوین آشنا شدند و از جذابیت این ماجرا خوششان آمده بود. وقتی ناکاموتو از این متخصصان خواست که در توسعه کدهای بیت کوین شرکت کنند، هیچ کدامشان فکر نمیکردند که زمانی بیت کوین به ایده پایان پول دامن بزند و به پادشاه ارزهای دیجیتال تبدیل شود. اکنون کدهای بیت کوین آنقدر به دست متخصصان تغییر کردهاند که از کدهای اولیه نوشته شده به دست ناکاموتو چیزی کمتر از ۲۵ درصد باقی مانده است.
هویت واقعی فرد یا افرادی که خودشان را در قالب ساتوشی ناکاموتو به جهان معرفی کردند، هنوز هم ناشناس باقی مانده است. البته خبرنگاران هم بیکار ننشستهاند و در این میان افراد زیادی را به عنوان ناکاموتوی واقعی معرفی کردند. ناگفته نماند که خیلی زود کشفیات خبرنگاران به دست افراد دیگر از اعتبار میافتاد و دوباره روز از نو روزی از نو. ناکاموتوی واقعی هر که هست، تعداد زیادی بیت کوین دارد. اگر او زمانی دوباره خودش را نشان دهد و حتی بخواهد بیت کوینهایش را بفروشد، انقلابی بزرگ در بازار این رمز ارز به وجود میآید.
خبرنگاران سِمِج، هر چند وقت یک بار فردی را به عنوان ساتوشی ناکاموتو نشانه میگرفتند. این افراد با لشکری از خبرنگاران مسلح به دوربین و میکروفون محاصره میشدند و تا زمانی که خلافش ثابت نمیشد زیر ذرهبین این افراد باقی میمانند. برخی خیلی زود این ادعا را رد میکردند و برخی دیگر آن را میپذیرفتند! اما وقتی پای اثبات ادعاها به میدان باز میشد – مثلا از آنها میخواستند که چند عدد از بیت کوینهای ساتوشی را جابهجا کنند – خیلی زود دروغشان برملا میگشت. حتی کار به جایی رسید که روزی اکانت واقعی ساتوشی ناکاموتو فعال شد و گفت: «فلان آدم، من نیستم!» در هر حال، خبرنگارها عاشق چنین ماجراهای جذاب و مبهمی هستند. شاید در آینده باز هم ناکاموتوهایی کشف شوند که واقعا ساتوشی نباشند!
ریل هایی که قطار بیت کوین روی آن ها حرکت کرد
شاید برای کسانی که اطلاع چندانی از سازوکار مخفی پشت اینترنت ندارند، درک این موضوع که بیت کوین، میوه یک انقلاب اینترنتی است، کمی سخت باشد؛ اما حقیقت دارد. بیت کوین، چیزی نبود که ناکاموتو بتواند آن را یکه و تنها از صفر و بدون هیچ پیشنیازی اجرا کند. او به بستری ایمن برای این کار نیاز داشت و خوشبختانه این بستر رمزنگاری شده، چندین سال قبل به وجود آمده بود. این بستر در ابتدا نه به عنوان ابزاری برای کمک به پایان پول بلکه به عنوان گزینهای برای ارتباطی آزاد و بدون دستکاری، به وجود آمده بود. ناگفته نماند که تا مدتها هکرها و جاسوسها از این امکان به نفع خودشان استفاده میکردند تا پیامها، بد افزارها، کرمها و ویروسهای خود را در سطح اینترنت منتشر کنند؛ اما رفتهرفته ورق برگشت و فناوری رمزنگاری به یک موهبت برای تمام کاربران اینترنت تبدیل شد.
رمزنگاری چگونه به کاربران کمک کرد؟
فناوری رمزنگاری به حریم خصوصی کاربران در اینترنت معنا داد. اکنون به دلیل وجود رمزنگاری است که میتوانیم بدون نگرانی از خوانده شدن اطلاعاتمان توسط نفر سوم، به یکدیگر پیام دهیم و اطلاعات را رد و بدل کنیم. ناگفته نماند که رمزنگاری، یک کل واحد نیست. یعنی مدلهای مختلفی از این فناوری وجود دارند که برخی قوی و برخی ضعیفتر هستند. در نهایت، ناکاموتو نیز دکمه استارت پایان پول را روی همین بستر رمزنگاری زد. اگر چنین بستر امنی وجود نداشت، ارزهای دیجیتالی هم به وجود نمیآمدند.
بلاکچین؛ ارزشمندترین اختراع ناکاموتو
اگر بگوییم که ارزش اختراع «بلاکچین» از اختراع ارز دیجیتال بیت کوین بیشتر است، غلو نکردهایم. چون قبل از بیت کوین هم چندین و چند ارز دیجیتالی آمدند و رفتند. چیزی که باعث ماندگار شدن بیت کوین شد، بستر ایمن آن یعنی بلاکچین بود. بدون بلاکچین، تمام ارزهای دیجیتالی که اکنون شاهد آن هستید، امکان رشد و جهانی شدن را پیدا نمیکردند. این بستر رمزنگاری شده، از دردسرهایی که میتوانستند دامن ارزهای دیجیتال را بگیرند جلوگیری کرد و به سرپناهی برای رمزارزها تبدیل شد. هکرها اگر خودشان را به آب و آتش هم بزنند نمیتوانند به راحتی به این بستر رمزنگاری شده نفوذ کنند.
چه چیزی جلوی جعل ارزهای دیجیتالی را میگیرد؟
سوال به جایی بود. در اقتصادی که ارزهای فیات به راحتی جعل میشوند چه تضمینی وجود داشت که ارزهای دیجیتال دچار این دردسر نشوند؟ این ماجرا به لطف دفتر کل بلاکچین حل شد. اجازه بدهید بیشتر برایتان توضیح دهیم. اطلاعات نقل و انتقال هر کسی که ارز دیجیتالی بیت کوین را میخرد یا میفروشد، در دفتر کل بلاکچین ثبت میشود. با این حساب، کسی نمیتواند با یک بیت کوین تقلبی معامله کند. چون دفتر بلاک چین آن را معتبر به حساب نمیآورد.
داستان کلیدهای عمومی و خصوصی از چه قرار است؟
کلیدهای عمومی و خصوصی، رمزنگاریهایی هستند که با استفاده از آنها پیامهای کاربران در میان انبوهی از اطلاعات، پنهان میشوند. به این ترتیب، کسی نمیتواند بدون داشتن کلیدهای عمومی و خصوصی به داده کاربران دسترسی پیدا کند. هر دو کلید عمومی و خصوصی مثل یک طناب بافته شده در هم تنیده شدهاند. به این ترتیب که دادههای کلید خصوصی به عنوان ماده خام برای ساخت کلید عمومی به کار گرفته میشوند. شما میتوانید کلید عمومی خود را با همه دنیا به اشتراک بگذارید. مادامی که کسی به کلید خصوصیتان دسترسی نداشته باشد، هیچ اتفاقی برای اطلاعاتتان نمیافتد.
چرا همه کاربران اینترنت به امضای دیجیتال نیاز دارند؟
هر کسی که در فضای اینترنت به امنیت نیاز دارد، به امضای دیجیتال هم نیاز پیدا میکند. این امضاها از شما در برابر افرادی که قصد خواندن و رهگیری اطلاعاتتان را دارند محافظت میکنند. ساخت امضاهای دیجیتال، کار بسیار سادهای است. تنها باید به یکی از سایتهای معتبری که این کار را انجام میدهند بروید و بعد از طی کردن مراحل سادهاش امضای دیجیتالی ویژه خودتان را دریافت کنید. برای اینکه فرد گیرنده در مقصد بتواند پیام شما را بخواند باید از قبل کلید عمومی شما را داشته باشد. پس از آنکه پیامتان را آماده کردید آن را با امضای دیجیتالی خودتان امضا کنید. فرد گیرنده وقتی پیام شما را دریافت میکند با استفاده از کلید خصوصی خودش، رمز آن را باز میکند و با کمک کلید عمومی شما از تغییر نکردن پیام در طول راه مطمئن میشود!
دستگاه های ماینینگ؛ بیل هایی طلایی برای استخراج بیت کوین
ماینرها برای استخراج بیت کوین به دستگاههایی با قدرت پردازش بالا نیاز دارند. در ابتدا که رقابت کم بود، ماینرها از کامپیوترهای خودشان برای حل کردن مسئلههای ریاضی و پیدا کردن هشهای جدید استفاده میکردند؛ اما کمکم با شناختهتر شدن بیت کوین، سر و کله ماینرهای جدید به ماجرا باز شد. در این صورت، تنها کسانی میتوانستند در این مسابقه شرکت کنند که دستگاههای پرقدرتتری داشتند. در ابتدا، ماینرها به سراغ کارتهای گرافیکی گران قیمت و بسیار پرقدرت رفتند. این کار سرعت آنها را بالاتر برد؛ اما چون باید فرایندی پیچیده را بارها و بارها انجام میدادند، کارتهای گرافیکی خیلی زود میسوختند. پس از این ماجرا بود که شرکتها به فکر ساخت دستگاههای ماینر افتادند. این دستگاهها چند میلیون بار پر قدرتتر و سریعتر از قویترین کامپیوترهای خانگی بودند. به همین دلیل، ماینرهای قدیمی چارهای جز هزینه کردن و خرید این دستگاهها نداشتند. وگرنه خیلی راحت از چرخه استخراج بیت کوین، بیرون انداخته میشدند.
بیت کوین، ارزی که در آغاز، کاربران خوبی نداشت
اولین کسانی که از بیت کوین استقبال کردند، قاچاقچیان مواد مخدر، دزدها، مفسدین اقتصادی و … بودند. چون میتوانستند بدون نگرانی بابت ردیابی شدن توسط نیروهای امنیتی، هزینه کارهای خلاف خود را با بیت کوین بپردازند. این ماجرا چهره بسیار بدی را برای این رمزارز تازهنفس به وجود آورد. به صورتی که بسیاری از نخبگان اقتصادی، بیت کوین را بلای جان اقتصاد خطاب کردند. به دنبال این ماجرا، ماموران امنیتی چارهای نداشتند جز اینکه سر از کار بیت کوین دربیاورند. پس از مدتی طولانی عملیات پلیسی و با کمک چندین مامور مخفی، بالاخره باندها خلافکاری که با کمک بیت کوین از مجازات قسر در رفته بودند دستگیر شدند. نکته جالب این بود که چند مامور مخفی اصلی این ماجرا، بعد از دستگیری مجرمان، بیت کوینها را برای خودشان برداشتند. آنها بعد از درک ارزش رمزارز بیت کوین نتوانسته بودند در مقابل وسوسه ارزش مادی آن مقاومت کنند!
رمزارزی که نوید پایان پول را می داد، پر از عیب و نقص بود
حقیقت آن است که در زمان آغاز به کار بیت کوین و حتی زمانی که اهمیت آن برای کاربران مشخص شد، کسی نمیتوانست به راحتی بیت کوین خریداری کند یا آن را بفروشد. تنها یکی دو صرافی در این زمینه کار میکردند که سایتهایشان پر از عیب و ایراد، ناامن و بسیار کُند بود. هکرها به راحتی خوردن یک لیوان آب میتوانستند سایتهای صرافی را هک کنند و دارایی مردم را به یغما ببرند که البته همینطور هم شد. یکی از صرافیهای معروفی که افراد زیادی در آن به خرید و فروش بیت کوین مشغول بودند، سالها به دست یک هکر ناشناس مورد سوءاستفاده قرار گرفت. مردم زیادی در کشورهای آمریکا و ژاپن از این قضیه دچار آسیب شدند. در آن هنگام اینطور به نظر میرسید که بیت کوین با از بین بردن سرمایه کاربران میخواهد پایان پول را برای آنها به تصویر بکشد!
چرا ارزهای رمزنگاری شده هنوز جای پول های معمولی را نگرفته اند؟
جالب این است که هدف اصلی ایجاد رمزارزها، به وجود آوردن یک جایگزین پولی آزاد برای تمام مردم جهان بود؛ اما رفته رفته این هدف به باد فراموشی سپرده شد و خود رمزارزها به عنوان یک کالای دیجیتال با همان پولهای رایج، خرید و فروش شدند! با وجود آنکه ارزهای رمزنگاری شده برای مردم عادی نقش پولهای دولتی را ایفا نکردند اما این ماجرا در مورد شرکتهای بزرگ فرق میکند. اکنون شرکتهای زیادی هستند که میخواهند هزینه کالا و خدماتشان را با بیت کوین و نه دلار، یورو، یوان یا پوند، دریافت کنند. البته این ماجرا هنوز چهارچوب درست و درمانی ندارد ولی میتوان آن را به عنوان بارقهای از امید در نظر گرفت.
ناگفته نماند که نرمافزارهایی برای نشان دادن فروشگاهها و مراکز خدماتی که بیت کوین را میپذیرند وجود دارند؛ اما نباید با امید به پیدا کردن لیستی بلند بالا از این مراکز، به دنبال دانلود کردن آن اپلیکیشنها باشید. در حقیقت، اگر هیچ چیز به جز بیت کوین نداشته باشید، به احتمال زیاد حق انتخاب زیادی در مورد مواد غذایی، پوشاک، سوخت و حتی سرپناه نخواهید داشت!
آیا می توان رمزارزی که نماد پایان پول است را نوعی پول در نظر گرفت؟
اگر به سرآغاز پول برگردیم از «تهاتر» سر در میآوریم. اگر در مورد مفهوم تهاتر سوالهایی در ذهنتان میچرخند میتوانید به مقاله «تهاتر یا مبادله پایاپای چیست؟» سر بزنید. با پیچیده شدن کسب و کارها و گسترش تمدن، دیگر مبادله پایاپای به کار مردم نمیآید. آنها به واحدی برای شمارش ارزشهای ایجاد شده، فروخته شده یا ارزشهایی که آن را به دیگران بدهکار بودند نیاز داشتند. در اینجا نقش دیگری از پول برایمان روشن میشود؛ یعنی چیزی که به خودی خود ارزشی ندارد و از آن به عنوان سندی برای حفظ ارزشها استفاده میگردد.
طلا پول شد و پول، طلا!
کمکم پای فلزات گرانبها به میدان باز شد. حالا این سندها خودشان هم ارزش داشتند! با نایاب شدن طلا و نقره، این پولهای ارزشمند از میان مردم جمعآوری شد و به عنوان پشتوانهای برای سندهای کاغذی – یعنی همان اسکناسها – تبدیل گشتند. هر چند بعدها همان پشتوانه هم از میان برداشته شد. حالا به بیت کوین برمیگردیم. رمزارزی که خودش را پایان پول میداند و میخواهد اسکناسهای فیزیکی را از دست و بال مردم جمع کند. جالب اینجا است که با توجه به تعریف و تاریخچه پول، نمیتوان ارزهای دیجیتال را نوعی پول در نظر گرفت. در واقع، آنها هنوز فقط نام «ارز» را با خود به یدک میکشند.
محدودیت هایی که گریبان پایان پول را گرفته اند
ناکاموتو در مورد اختراع بلاکچین و بیت کوین، یک نابغه به شمار میرود اما این نابغه در مورد چند محدودیت بیت کوین که در آینده به وجود آمدند پیشبینی درستی نداشته است. شاید بتوان این ماجرا را هم یکی از متهمان فاصله گرفتن بیت کوین از هدفش که تبدیل شدن به نوعی پول دیجیتالی جهانی بود در نظر گرفت. بیاید به برخی از این محدودیتها نگاهی بیندازیم:
بیت کوین، جوابگوی تعداد انبوه کاربرانش نیست
تعداد کسانی که بیت کوین دارند یا میخواهند که داشتند باشند بسیار بیشتر از تعداد کل بیت کوینهای موجود است.
بلاکچین بیت کوین با محدودیت مقیاس روبهرو شده است
این بلاکچین به اندازه کافی بزرگ نیست و در آینده نزدیک نمیتواند جوابگوی تعداد زیادی کاربرانی باشد که باعث طولانیتر شدن بلاکها میشوند.
سرعت کار در بلاکچین بیت کوین، پایین است
سرعت انجام تراکنشها در بلاکچین بیت کوین، ۷ عدد بر ثانیه است. این در حالی است شبکههای دیگر میتوانند بیش از ۲۰ هزار تراکنش را در هر ثانیه انجام دهند! البته برای حل کردن این مورد، تلاشهایی انجام شد؛ مثلا یکی از توسعه دهندگان سعی کرد که با افزایش اندازه هر بلوک، سرعت تراکنش را چند برابر افزایش دهد؛ اما این ماجرا تنها زمانی اثر واقعی خود را میگذارد که تمام کامپیوترهای متصل به بلاکچین از بلوکهای بزرگ شده استفاده کنند. گذشته از این، افزایش حجم بلوکها مشکلات فنی و امنیتی زیادی را برای ماینرها به وجود میآورد. حتی یک هکر توانست به قلب این بلوکها نفوذ کرده و کامپیوترهای کاربران را دستکاری کند. با این حساب، باید به دنبال راههای بهتری برای محدودیتهای بیت کوین گشت.
چینی ها بزرگ ترین مالکان بیت کوین در جهان
ظاهرا علاقه چینیها به پایان پول، بیشتر از سایر کشورهای جهان است. با آغاز به کار یک صرافی چینی در سال ۲۰۱۳، مردم چین توانستند برای اولین بار بدون استفاده از واسطهها پول خود را به بیت کوین تبدیل کنند. این ماجرا باعث شد که سیل خروشانی از مردم این کشور به سمت تبدیل سرمایه خود به بیت کوین روی بیاورند. به دنبال این ماجرا قیمت بیت کوین هم سر به فلک کشید. در این هنگام بود که پای دولت چین به میدان باز شد و خرید و فروش مستقیم بیت کوین از طریق یوآن را غیرقانونی اعلام کرد؛ اما این موضوع نتوانست از علاقه چینیها به بیت کوین کم کند. حالا مردم چین، رکورددار بیشترین معامله و استخراج بیت کوین در جهان هستند. بیش از سه مورد از برترین استخرهای بیت کوین در چین قرار دارند. این استقبال مردمی باعث شده است که دولت چین به فکر وضع قانونهایی برای استفاده گسترده مردم از رمزارزها بیفتد.
بازی با پایان پول؛ زمان ورود رمزارزهای تازه فرا رسیده بود
محبوبیت بیت کوین در بین کاربران و حتی مردم جهان، توسعه دهندگان را به این فکر انداخت که چرا خودشان را فقط به یک رمزارز محدود کنند؟ همین موضوع باعث شد که خیلی زود پای آلتکوینهای دیگر به میدان باز شود. رمزارزهای جدید به کاربران این امکان را میدادند تا خودشان را از محدودیتهای سرعت و نوسانهای قیمتی بیت کوین نجات دهند. در این میان کوینهای بسیاری آمدند و رفتند. تنها تعداد محدودی از آنها باقی ماندند و مورد استقبال کاربران قرار گرفتند. جالب اینکه این ماجرا چیزی از ارزش بیت کویت کم نکرد. این اختراع ناکاموتو، ارزی که به دنبال پایان پول بود، هنوز هم طرفداران قدرتمند خودش را دارد.
پیام اصلی «آدام روتستین» در کتاب «پایان پول» چه بود؟
روتستین در کتاب «پایان پول» به دنبال توضیح ماجرای پیدایش بیت کوین و تاثیر آن روی سرمایههای خرد و کلان بود. او در طول کتابش با نگاه کردن به بخشهای پاسخ داده نشدهای که در مورد ارزهای دیجیتال وجود داشت، به سهم خود ماجرا را برای خوانندگانش سادهتر کرد.
دیدگاهتان را بنویسید