چکیده ای از کتاب قوی سیاه اثرنسیم نیکلاس طالب
اتفاقاتی در دنیا رخ می دهد که به آنها “قوی سیاه” گفته میشود . یکی از مهم ترین خصوصیاتی که این قبیل اتفاقات دارند ، کمیاب و غیر محتمل بودن آنها می باشد . توضیح کامل این عبارت از جانب نویسندهای به اسم نسیم نیکولاس طالب در کتابش به همین نام (قوی سیاه انتشارات بریتانیایی پنگوئن-سال ۲۰۰۸) ، داده شده است . هدف اصلی که این کتاب دنبال می کند این است که ، جهان شدیدا دچار اتفاقات عجیبی میشود و از آن تاثیر می پذیرد که خیلی سخت می توان آن ها را پیش بینی کرد . این اتفاقات می تواند تأثیرات اجتناب ناپذیری روی بازارها و وضعیت سرمایه گذاری داشته باشد به همین خاطر است که باید آن را جدی گرفت . یکی از اتفاقات قوی سیاه که در زندگی انسان و اقتصاد وجود داشته ، ارتقا اینترنت و رایانه های شخصی ، حملات ۱۱ سپتامبر و جنگ جهانی اول بوده است . با این وجود تعداد زیادی از اتفاقات غیر ممکن ، غیر قابل پیش بینی یا هر دوی اینها مانند سیل ، خشک سالی و بیماریهای واگیردار نیز میتوانند در این دست از اتفاقات واقع شوند .
چکیده ای از کتاب قوی سیاه
نتیجه ای که نویسنده از این مطالب می گیرد این است که ، مردم در قبال این اتفاقات ، به گونه ای دارای تعصب روانشناختی و نوعی ناآگاهی دسته جمعی هستند . در حقیقت ، این اتفاقات بزرگ و کمیاب به علت اینکه در زمره ی اتفاقات طبیعی که مورد انتظار و قابل پیش بینی هستند ، قرار ندارند ، خطرناک جلوه می کنند .
این اتفاقات چه پیامدهایی در اقتصاد و سرمایه گذاری دارند ؟
اتفاقات گوناگونی می توانند روی بازارهای مالی و مخصوصا سهام ، تأثیرگذار باشند . دورههای رکود یا سقوطهای آنی بازار همچون دوشنبه سیاه ، سقوطی که بازار سهام در سال ۱۹۸۷ داشت و یا شکسته شدن حباب قیمتی شرکتهای فناوری در سال ۲۰۰۰ ، تقریبا مدل سازی شده بودند . ولی پیش بینی حادثهای مانند ۱۱ سپتامبر ، خیلی قابل پیشبینی نیست . هیچ کس نمی توانست فکرش را کند که قیمت سهام شرکت انرون تا نقطه ی صفر ریزش کند ؟ یا مباحثی که در خصوص شخص برنارد میداف که با بهره گیری از روش پانزی ، موفق شد عظیم ترین کلاهبرداری دنیا را انجام دهد ! چیزی که مهم است این می باشد که همه ی ما خواستار دانستن اتفاقات آینده هستیم ولی قادر به انجام اینکار نیستیم ! در حقیقت ما توانایی این را داریم که تا حدودی بعضی از اتفاقات را پیش بینی نماییم ولی ، نه حوادثی همچون قوی سیاه که مشکلات مادی و معنوی را برای بشر به وجود می آورد . به عنوان مثال ، حتی اگر اتفاقات موثر در بازارهای مالی همچون نتیجه انتخابات ، قیمت نفت و… را درست پیش بینی نماییم ، بقیه ی اتفاقات مانند حوادث طبیعی یا جنگ قادرند ، روی فاکتورهای مدل سازی ما تأثیر بگذارند و شرایطی را ایجاد کنند که ذهن ما آن را متصور نیست . همچنین ، رویدادهایی از این دست قادرند در هر زمانی اتفاق بیفتند و شرایطی که ایجاد می کنند تا مدت ها باقی بماند .
امکان دارد الگوهای خیلی پیچیده فایده ای نداشته باشند !
گرد گیجرنزر در کتابی به اسم احساسات غریزی هوش ناخودآگاه (انتشارات پنگوئن-سال ۲۰۰۸) ، مطالب بسیار خوبی را مطرح کرده است . وی می گوید ، بالغ بر %۵۰ تصمیمات مردم بر مبنای احساس گرفته می شود . ولی بیشتر آنها را انجام نمی دهند و به جای آن تصمیمات مطمئن و درست تری را اتخاذ می کنند . دلیل به وجود آمدن چنین اتفاقی این است که افراد توان توجیه خود را در مقابل همچین مسئله ای ندارند . بنابراین شاید مدیران صندوقهای سرمایه گذاری ، ترجیحشان این باشد که داد و ستد داراییهای مالی با ریسک پایین تر را انتخاب کنند و به دیگران هم پیشنهاد دهند ، چراکه همراه شدن با روند معمول بازار خیلی راحت تر است . این اتفاق در عرصه ی پزشکی نیز رخ می دهد چون پزشکان اغلب به شیوه های رایج مداوا کردن ، بیشتر تمایل دارند . این اتفاق تا اندازه ای در بین مردم موجود است که ، اگر در مسئله ای خاص ، کمی تفکر و ابتکار بیشتر یا ریسک با احتیاط ، نتیجه ی بهتری به دنبال داشته باشد ، تمایل دارند همان روش مرسوم خود را پیش بروند . در مجموع مدلهای پیچیده مثل مدل کارایی پارتو ، الزاما عملکردی بهتر از دیدگاه انسان ندارند . الگوهای اینچنینی در شرایط خاصی کارایی دارند ، پس در بیشتر اوقات مغز انسان می تواند بیشتر تاثیر بگذارد . این مدلها معمولا در وضعیت آزمایشگاهی و مطابق اطلاعات زیادی تدوین و توسعه داده میشوند . این مهم است که بدانیم ، دستیابی به این حجم از اطلاعات ، شاید زمان بسیاری ببرد و همچنین بسیار هزینه بردار باشد ، با در نظر گرفتن اینکه وضعیت آزمایشی با حالت واقعی خیلی تفاوت دارد . در حالی که ، در سرمایه گذاری قابلیت مدیریت و کنترل وضعیت پیچیده وجود دارد . از سوی دیگر ، نباید قابلیت اتفاق افتادن حوادث قوی سیاه را نادیده انگاشت زیرا اصلا منطقی نیست و می تواند بسیار خطرناک باشد . اگر نتوانیم این حوادث را دقیقا پیش بینی کنیم و مدلهای مالی را بی آنکه این حوادث را مدنظر قرار دهیم تدوین نماییم می بایست مشکلات بسیار زیادی را متصور شویم و خیلی وقتها پیش می آید که افراد ، شرکتها و دولتها هم همچین اشتباه بزرگی را انجام می دهند .
متنوع سازی و مدل مدیریت پرتفوی هری مارکویتز
گیجرنزر در قسمتی از کتاب خود به استدلال برنده جایزه نوبل اقتصاد ، هری مارکویتز اشاره می کند و می گوید در صورتی که فردی تصمیم داشته باشد خودش به تنهایی این کار را انجام دهد ، می بایست حداقل اطلاعات ۵۰۰ سال قبل بازارهای مالی را در دست داشته باشد و آنها را مورد بررسی قرار دهد . گیجرنزر با کنایه می گوید یک بانک که شیوه ی سرمایه گذاری خود را بر مبنای مدل مارکویتز ارتقا داده بود ، اطلاعات و مستندات ۵۰۰ ساله بازار را سریعا منتشر کرد . بعد از آنکه جایزه نوبل را دریافت کرد ، خود مارکویتز هم به شهود ایمان آورد . در طول بحران مالی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ ، مدلهای تخصیص دارایی ، اصلا خوب عمل نمی کردند . همچنان نیز نیازمند متنوع سازی است ، ولی ممکن است نگرش انسان قادر باشد حداقل به میزان الگوهای پیچیده که به هیچ شیوه ای توانایی پیش بینی وقایع قوی سیاه را ندارند ، کاربردی باشد .
پیامدهای دیگر
نیکولاس طالب در این خصوص بیان می دارد که ، هیچگاه نگذارید افرادی که شایستگی ندارند به هر روشی قادر به بر عهده گرفتن مدیریت یک نیروگاه هستهای یا پول شما باشند . چراکه ، در هر دو مورد اثرات بدی پیش رویتان خواهد بود . این را بدانید پیچیدگی بازار مالی را می توان با شیوه های ساده حل کرد . به طور مثال می توان به صندوق ترکیبی اشاره نمود . قطعا کارایی این داراییها از نظر تفاوت قابل توجه خواهند بود ولی اگر بتوانید یک مورد مناسب پیدا کنید ، به جای متنوع سازی ، میتوانید فقط در یک حیطه ی خاصی اقدام به سرمایه گذاری نمایید . از تفکرات متعصبانه اجتناب کنید . بی تردید اتفاقاتی که پیش روی شماست ، دقیقاً به همان حالت قبل نمی باشند ، بنابراین ، عدم قطعیت را جدی بگیرید چراکه ، این قاعده جهان هستی می باشد و هیچ برنامه رایانه ای نیز ، قادر به پیش بینی این وقایع نیست . هنگامی که نگرش خاصی از وضعیت بعدی یک بازار دارید ، نباید بیش از اندازه از آن مطمئن باشید . بازارها ممکن است دارای روند صعودی یا نزولی باشند ولی ، این که فکر کنید می توانید دقیقا این نوسانات قیمت را پیش بینی کنید ، امکان پذیر نمی باشد .
سخن آخر
- ما همواره می بایست متکی به شهود ، عقل و سادگی باشیم .
- امکان پیشبینی بازارهای مالی وجود دارد ولی ، درست بودن این پیش بینیها بسته به شانس و نگرش شخص یعنی مهارت و مدل فکری است .
- وقایع قوی سیاه بسیاری ممکن است اتفاق بیفتد ، حتی پیچیده ترین مدل سازیها را ابطال نمایند ولی ، این معنی را نمی دهد که نمی بایست هیچ گاه پیش بینی نماییم یا این کار به هیچ عنوان نتیجه خاصی به دنبال ندارد .
- باید طوری سبدهای سرمایه گذاری ایجاد شوند که برای زمان های بحران و حوادث قوی سیاه تدابیر امنیتی و دفاعی احتمالی را دارا باشند .
- گفتنی است که متنوع سازی ، نظارت مداوم ، متعادل سازی و… باعث می شوند تا مدلهای پیچیدهای که در اصل نمی توانند تمامی جزئیات را مدنظر داشته باشند را مورد استفاده قرار ندهیم . در واقع ، پیش بینی که میتوان بیشتر به آن اعتماد کرد این است که آینده یا حداقل قسمتی از آن ، همیشه به شکل راز باقی خواهد ماند .
دیدگاهتان را بنویسید