چکیده ای از کتاب فکر برنده فکر بازنده
شما می توانید نگرش یک سرمایه گذار برنده و یک سرمایه گذار بازنده در بازارهای مالی را در چکیده ی کتاب فکر برنده-فکر بازنده مطالعه کنید .
تصور تعداد زیادی از افراد که در بازار مالی فعالیت دارند این است که برای به دست آوردن سود ، یک شیوه ی خاص و متفاوت مانند سحر و جادو وجود دارد و در صورتی که موفق به پیدا کردن آن شوند و آن را انجام دهند ، می توانند به سود برسند . ولی در واقع ، جهت موفق شدن در این بازار و مغلوب کردن بازارهای نزولی ، یکسری افکار و رفتار وجود دارد که می تواند به یک سرمایه گذار کمک کند نتیجه خوبی از سرمایه گذاری به دست آورد . در این کتاب ، افکار مجموعه ای از افراد بازنده و برنده عنوان می گردد که در صورت دانستن آن ها می توان جلوی بسیاری از اشتباهات را گرفت و در مراحل گوناگون سرمایه گذاری تصمیم صحیح را اتخاذ کرد .
نکته ای که برای موفقیت در معاملات بازار مالی از یاد رفته است .
دارا بودن یک رویکرد فاتحانه ، یکی از تاثیرگذارترین روش ها جهت دستیابی به موفقیت در بازار است . این رویکرد بیانگر آن است که شما می بایست از درون ، روی خود کار کنید و در پی یافتن عوامل بیرونی جهت دستیابی به پیروزی در بازار نباشید . بزرگان بازار با دارا بودن رویکرد فاتحانه ، نسبت به کاری که انجام می دهند کاملا مسئولیت پذیر هستند و می بایست فاتح بازار باشند و اشتباهاتی که نسبت به بازار انجام می دهند اصلاح می کنند . تریدرهایی زیادی هستند که با وجود اینکه دانش زیادی دارند اما باز هم ضررهای سنگینی را متحمل می شوند . زیرا رویکرد فاتحانه ندارند و مسئولیت عملکرد خود را بر عهده نمی گیرند تا قادر به جبران ضرر خود باشند .
این اخلاق در بازار برای شما بسیار خطرناک است و موجب نابودی شما می شود .
در کل هنگامی که در بازار سهام شرکتی را خریداری می کنیم ، منتظر می مانیم قیمت آن افزایش یابد و به اشکال گوناگون این انتظار خود را نشان می دهیم . زمانی که روند بازار و قیمت سهام طبق پیش بینی های ما جلو برود بسیار خوشنود هستیم اما اگر خلاف این انتظار ما باشد احساس بدی پیدا می کنیم . هنگامی که ما سهام شرکتی را می خریم و توقع داشته باشیم قیمت آن افزایش یابد ، ذهن ما طوری زمینه سازی می کند که همواره مطابق میل ما اطلاعات را جمع آوری کند و برای اینکه از خودش محافظت کند به اخبار بد و منفی توجه نمی کند . ولی یک سرمایه گذار موفق همیشه در تلاش است بدون جانبداری ، اطلاعات موجود در بازار را تفسیر نماید و بی آنکه تعصبی داشته باشد ، خرید و فروش را انجام دهد . بنابراین به عنوان یک سرمایه گذار ، کار اول شما این است که توقعات خود را بشناسید و واقعیت های موجود در بازار را بپذیرید .
افسوس ! ای کاش این کار را نمی کردم
بازارهای مالی همیشه در حال نوسان می باشند ، همیشه افرادی هستند که به علت های گوناگون تجربیات بدی از سود و زیان های خود در این نوسانات دارند و می خواهند به گونه ای آن ها را جبران نمایند . اغلب یکی از رفتارهایی که ناخودآگاه در این طور موقع ها افراد نشان می دهند ، پشیمان گریزی می باشد . پشیمان گریزی موجب می گردد سهامدار به منظور جبران پشیمانی های گذشته و یا جلوگیری از پشیمانی احتمالی در معاملات آتی ، رفتارهایی از خود نشان دهد که اکثر آن بر اساس احساسات و هیجان از وی سر می زند . سه مدل پشیمان گریزی وجود دارد که به صورت زیر است :
پشیمان گریزی خنثی : که سرمایه گذار به دلیل ترسی که از ضرر کردن و پشیمان شدن در آینده دارد موجب می شود که سرمایه گذار وارد گزینه های مناسب جهت سرمایه گذاری نشود .
پشیمان گریزی منفی : این رفتار هنگامی رخ می دهد که سرمایه گذار سهام زیان ده ی خود را نگه می دارد تا به این صورت اشتباه خود را نپذیرد و رخ دادن زیان جلوگیری نماید .
پشیمان گریزی مثبت : هنگامی است که سرمایه گذار برای اینکه بتواند ضرر خود را جبران کند به طور احساسی اقدام به خرید و فروش می کند و سهم هایی را برای خرید و فروش انتخاب کند تا بتواند عقب ماندگیش از بازار را جبران نماید . در این حالت شخص رفتارهای احساسی از خود نشان می دهد و صف نشینی و رفتار گله ای انجام می دهد و شاید سهام را در قیمت های بالا و سقف های قیمتی بخرد .
اجازه ندهید در بازار بازیچه این موجود شوید
بازار مالی بسیار هشیار و حساس می باشد . گاهی اوقات دیده می شود سهامی را که تا روز قبل کسی نمی خرید ، ناگهان در بازار طرفدار پیدا می کند و برای آن صف خرید ایجاد می شود و برخی اوقات هم عکس آن اتفاق می افتد . یک خبر منفی از یک شرکت محبوب منتشر می شود که موجب می گردد تعدادی از سهامداران سهام خود را بفروشند . این حساس بودن بازار و پیدایش صف های خرید و فروش علت های گوناگونی دارد ، اما اکثر اوقات ، رواج شایعه و خبر منفی یا مثبت در خصوص یک سهم در بازار موجب می گردد این صف ها به وجود آید . صف خرید و فروش برای پریدن در آن صف ها نمی باشد ، بلکه یک نشانه محسوب می شود که برای تحقیق بیشتر روی آن سهم و فقط سرنخی اولیه در فرآیند تصمیم گیری خرید و فروش سهام است . برای اینکه در این صف خرید و فروش بازیچه نشویم چند راه حل وجود دارد . اول اینکه با استفاده از یادگیری تحلیل تکنیکال و امواج الیوت و همچنین تحلیل فاندامنتال و دانستن وضعیت یک سهم ، دید بلند مدت برای خود در نظر بگیریم . دوم اینکه که اظهارات دیگران در خصوص صف را مورد تحلیل قرار دهیم و بدون بررسی چیزی را قبول نکنیم . راهکار سوم هم این است که هر گاه تصمیم گرفتید در صف خرید یا فروش قرار بگیرید ، تأمل کنید و از خود بپرسید که آیا کاری که می خواهم انجام دهم مطابق تحلیل و بررسی است یا بر مبنای احساسات و هیجان تصمیم به این کار دارم ؟
یک شیوه ساده به منظور کاهش ضرر و افزایش سوددهی
این قسمت از کتاب روش مارتینگل را توضیح می دهد . شیوه ای که با مدنظر قرار دادن حدضرر ، خواهیم توانست حتی با ریزش قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه هم از معامله سود بگیریم . در این شیوه شما سرمایه اولیه خود را به قیمت های نامساوی (از توان های عدد۲) تقسیم می نمایید و خرید خود را در قیمت های گوناگون بر اساس این ضرایب انجام می دهید . خوبی که شیوه ی مارتینگل دارد این است زمانی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما دور و منفی می گردد ، می توان با اجرای آن پیش از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه سود کرد و دیگر نیازی به صبر کردن نیست تا قیمت به قیمت خرید اولیه برگردد تا بتوانیم از ضرر خارج شویم . نکته ای که در این زمینه حائز اهمیت است این است که می بایست پروسه ی انجام این کار را به اعداد معینی محدود نمود تا بتوان از عهده آن برآمد . نکته ی اساسی دیگر در خصوص شیوه ی مارتینگل این است که مبنای تفکر در این شیوه این است که شما به تحلیل فاندامنتال سهم خود مطمئن باشید .
ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق
در صورتی که شما علاقه دارید همانند سرمایه گذاران حرفه ای فکر کنید و یکی از برندگان بازار باشید می بایست متوجه شوید که راهکار آن نه در بازار بلکه در ذهن خود شما دقیقا چیست ؟
احساس پیروزی را در درون خود تقویت نمایید .
از بازار انتظار رشد نداشته باشید چون شما می بایست با بازار هم مسیر باشید .
ذهنیت خود را با کاری که انجام می دهید در یک مسیر هدایت کنید .
سرمایه گذاری کلاغی در بازار مالی
کلاغ در ادبیات فارسی به عنوان نماد بی فکری و تقلید کورکورانه محسوب می شود . سرمایه گذاران کلاغی بی آنکه خودشان اندکی تلاش کنند و تحلیب و بررسی انجام دهند ، مدام در حال تقلید کورکورانه از سایرین هستند . این مدل از سرمایه گذاران همواره در پی فرصت های تازه و از سوی دیگران می باشند و امیدوارند که با استفاده از استراتژی و حرف های دیگران راه صدساله را یک شبه طی کنند به سود زیادی دست پیدا کنند . زمانی که اطلاعاتی به دست می آورید که ادعا می شود یک فرصت عالی است ، اغلب احتمال دارد یکی از حالت های زیر اتفاق بیفتد :
یا یکسری در صدد آن هستند که با پخش کردن این اطلاعات ، سهمی را که دارند ارزشش را افزایش دهند و یا آن سهم را به فروش برسانند ، این در حالیست که وقتی سرگذشت بزرگان بازار مالی را مطالعه می کنیم مشاهده می کنیم که این افراد به جای اینکه پیگیر حرف های دیگران باشند ، طبق استراتژی خود جلو می روند .
افراد موفقی که در بازار مالی زیان می بینند
بازار مالی ساختاری از الگوهای رفتاری دارد که بیانگر آن است که چه موقعیت هایی به منظور خرید و فروش مناسب می باشد . به همین خاطر در صورتی که ما یک ساختار ذهنی درست از بازار نداشته باشیم شکست خواهیم خورد . بازار مالی برای خیلی از افراد موفق در اجتماع نیز می تواند مشکل ایجاد کند . یکی از دلایل مهمی که افراد موفق در اجتماع در بازار مالی شکست می خورند این است که موفقیت آن ها در جامعه وابسته به توانایی آن ها در کنترل و دستکاری محیط بیرونی است ، اما در خصوص بازار ، هیچیک از روش هایی که با آن محیط های بیرونی را با محیط درونی مطابقت می دهیم کاربردی ندارد . زیرا ما قادر نیستیم این بازار عظیم را تغییر دهیم . با این وجود قادر هستیم تعابیر و تفاسیر خود را از اطلاعاتی که در بازار وجود دارد ، تحت کنترل بگیریم . بدین معنا که با کنترل خود و دسته بندی اطلاعات صحیح از بازار تلاش نماییم با بازار هم مسیر شویم .
تازه گرایی چیست و چطور سرمایه گذاران بازار را متضرر می کند .
سوگیری تازه گرایی موجب می گردد که افراد به طور واضح بیشتر از رویدادهای گذشته ، رویدادها و مشاهدات اخیر را به خاطر بیاورند و روی آنها متمرکز شوند . این سوگیری اکثرا در بازارهای داغ و پُررونق بروز می کند و سرمایه گذاران فکر می کنند که بازار رشد کوتاه مدتی که چندی پیش داشته در بلند مدت آتی تکرار خواهد کرد . ۴ رویدادی که به دلیل تازه گرایی اتفاق خواهد افتاد ، به شرح زیر است :
۱. سرمایه گذارانی که فقط بر مبنای نمونه های چندی پیش ، از بازده های قبلی خرید انجام می دهند ، آسیب می بینند چون که در اوج قیمت خرید می کنند که اغلب زمان نامناسبی برای خرید به شمار می رود .
۲. سوگیری تازه گرایی باعث می شود سرمایه گذاران ارزش فاندامنتال سهم را در نظر نگیرند و با متمرکز شدن فقط روی قیمت قبلی سهم و بدون در نظر گرفتن ارزش ذاتی آن ، وقتی که قیمت سهام در بلندمدت به سطح تعادل خود بازمی گردد اصل سرمایه به خطر می افتد .
۳. سوگیری تازه گرایی موجب می گردد که سرمایه گذاران حرف هایی را بیان کنند که در ظاهر قانع کننده است : “این بار فرق دارد” . این موجب می گردد که اشخاص حقایق تاریخی در خصوص ارزش گذاری عقلایی و حباب های قیمتی را به طور کامل در نظر نگیرند .
۴. سوگیری تازه گرایی ممکن است تمایل سرمایه گذاران را به سمت یک طبقه خاص دارایی بیشتر کند و موجب گردد تخصیص مناسب دارایی را از یاد ببرند .
تله ای برای یک تحلیلگر فاندامنتال
بیشتر اوقات پیش می آید که فردی به تجزیه و تحلیل صورت های مالی مسلط است . به دلیل برخی رفتارها درگیر ضرر می گردد . تعداد زیادی از افرادی که سهامدار واقعی شرکت هستند و به ویژه آن هایی که با بررسی و تحلیل ، سهام شرکت را خریده اند ، هنگامی که با اطلاعات تازه ای در خصوص شرکت روبه رو می شوند که مناسب نمی باشند ، سهام خود را حفظ می کنند و نمی فروشند . در حقیقت آن ها روی تحلیلی که انجام داده اند تعصب دارند و به اطلاعات جدیدی که انتشار یافته هیچ توجهی ندارند و نمی دانند که همین اطلاعات جدید هستند که شرایط آینده شرکت را تعیین می کنند . در علم روانشناسی این تله رفتاری دیرپذیری (conservatism) نام دارد . در حقیقت این یک واکنش ذهنی است که موجب می گردد که پیش بینی ها و نگرش های اخیر برای افراد ، اعتبار بیشتری پیدا کند و به اطلاعات جدید توجهی نکنند . دیرپذیری یک واکنش غیر ارادی است که اغلب نشأت گرفته از این خصوصیات ذاتی انسان است که فرد به دانسته ها و اطلاعات و همچنین پیش بینی های خودش بیش از حد مطمئن است . به منظور جلوگیری از این تله رفتاری ، وقتی که اطلاعات جدیدی انتشار می یابد ، هیچوقت این اطلاعات را بدون بررسی اولیه بی اثر و یا کم اثر تلقی نکنیم . زیرا در بازارهای مالی اطلاعات جدید بسیار مهم است و سرمایه گذاران برای آینده شرکت ها پول پرداخت می کنند نه برای گذشته .
علت بسیاری از ضررهای ما در بازار مالی این جمله است : فعلا بزارم باشه !
یک اشتباه رفتاری که بیشتر سرمایه گذاران انجام می دهند ، اشتباه رفتاری زیان گریزی می باشد . زیان گریزی بدین معنا است که علاقه ی افراد به جلوگیری از ضرر ، بیشتر از تمایل آن ها به سمت به دست آوردن است . همین خصوصیات اخلاقی موجب کاهش سود و در نتیجه افزایش ضررها است . یکی از دلایلی که در موارد اینچنینی موجب می گردد سرمایه گذار دچار ضرر شود ، جمله فعلا بذارم باشه ، است . یعنی فرد به قدری منتظر می ماند تا اینکه یک سرمایه گذاری زیانده ، تبدیل به سود شود که این استراتژی بسیار خطرناک است . زیرا بهترین جواب در وضعیت زیانده ، فروختن دارایی و سرمایه گذاری آن در فرصت های دیگری در سهام می باشد .
از این فرد در بازار مالی هراس داشته باشید
فرااعتمادی می تواند یکی از اشتباهاتی باشد که فرد در بازار با آن مواجه شود . فرااعتمادی (over confidence) به معنای اعتماد بیش از حد است . یعنی افراد خود را خیلی باهوش تر از چیزی که هستند تصور می کنند و فکر می کنند اطلاعات درستی در اختیار دارند . رفتاری هایی که با سوگیری فرااعتمادی می تواند به سرمایه گذار آسیب وارد کند به شرح زیر است :
- سرمایه گذاری که به پتانسیل خود در انتخاب و تحلیل یک سهم بیش از اندازه اطمینان دارد و از اطلاعات منفی هشدار دهنده که در خصوص اینکه نباید خرید و فروش سهم انجام شود چشم پوشی می کند .
- سرمایه گذارانی که بیش از اندازه به خود اطمینان دارند فکر می کنند که آن ها اطلاعات ویژه ای در اختیار دارند که دیگران آن را ندارند ، معاملات بسیاری می کنند که در بلندمدت موجب می گردد بازدهی آن ضعیف شود .
- سرمایه گذارانی که بیش از اندازه مطمئن هستند ، عملکرد تاریخی سرمایه گذاری های خود را نادیده می گیرند و امکان دارد ریسک از دست دادن اصل سرمایه خود را کمتر از واقع برآورد کنند .
- سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن ، دارای پرتفوهای متنوعی را در اختیار ندارند که این موجب می گردد متحمل ریسک بیشتری شوند .
سرمایه گذاری موفق در بازار مالی با شبکه ها اجتماعی ؛ بلی یا خیر
اینروزها به دلیل گسترش شبکه های اجتماعی تعداد زیادی از سرمایه گذاران در این شبکه ها می توانند با هم نظرات خود را به اشتراک بگذارند . باید در نظر داشت که در این شبکه ها همه چیز درست نیست ، زیرا تمامی افرادی که در شبکه های اجتماعی در حال فعالیت هستند ، متخصص نیستند و دانش کافی ندارند . در این شبکه ها کسی که نداند خواهان چه چیزی است و استراتژی صحیحی به کار نبرد و اطلاعاتی در خصوص روند های تکنیکال و فاندامنتال سهم ها نداشته باشد ، خیلی راحت در مسیر نادرست قرار می گیرد .
چگونه با بالغ بر ۵۰٪ معاملات ناموفق ، بتوانیم ۳۰۰٪ سود به دست آوریم
حقیقت این است که کسانی که در بازار مالی در حال فعالیت هستند ، هر استراتژی که داشته باشند ، توانایی پیش بینی درست بیشتر از ۶۰ تا ۷۰ درصد را ندارند . حتی برجسته ترین تریدرهای جهان نیز فقط ۶۰ درصد معاملاتشان سودده می باشد . نکته که حائز اهمیت است این است که ما نمی توانیم حتی بیش از نیمی از معاملاتمان زیان ده باشد و نمی توانیم از یک درصد مشخصی بیشتر در هر معامله زیان کنیم .
در نتیجه ، هر فردی در بازار می بایست استراتژی منحصر به فرد خود را داشته باشد و بر اساس آن معاملاتش را انجام دهد . استراتژی که از دو ویژگی مهم برخوردار باشد :
- حد ضرر بسیار اندک و کنترل شده
- سودهای چند برابر حد ضرر
دیدگاهتان را بنویسید