قدرت ضمیر ناخودآگاه در بازارهای مالی
حتما برای شما هم پیش آمده است که گاهی نمیدانید دلیل خیلی از اتفاقات زندگی شما چیست و چگونه رخ میدهند یا حتی گاهی هر کاری میکنید که اتفاقی بیفتد ولی آن اتفاق نمی افتد و شما نمیدانید دلیل اصلی و عمده این اتفاقات چیست؟؟؟
اولین قدم این است که بدانیدهمه چیز تحت فرمان و کنترل شماست
درون هر انسانی قدرت عظیمی وجود دارد که میتواند تمام زندگی درون و بیرون او را تحت تاثیر قرار دهد ولی ما بی توجه به این قدرت عظیم که دلیل تمام اتفاقات زندگی ماست به دنبال راه حل هایی به جز این قدرت میگردیم که همه راه حل ها برای رفع مشکلات و پیشرفت زندگی ما اشتباه است.
این قدرت بزرگ و بی پایان ضمیر ناخودآگاه شماست که قادر است حتی بزرگترین رویاهایتان را در فرصتی باور نکردنی به واقعیت تبدیل کند.
هر آن چیزی که راجع به هر زمینه ای باشد آن را تبدیل به اتفاقات واقعی زندگیتان میگرداند دقیقا مانند نرم افزار کامپیوتر که وقتی شما داده هایی به آن میدهید یک خروجی با توجه به دستوراتش به شما میدهد او داده های شما را بدون اینکه بداند خروجی این برنامه مفید است یا مضر پردازش میکند و ضمیر ناخودآگاه دقیقا اینگونه است نمیداند چه چیزی به صلاح یا به ضرر شماست فقط هر اطلاعاتی که با تفکر و باور مستمر به آن میدهید آن را برایتان محقق میکند و برای محقق کردن آن تمام دنیای پیرامونتان را تغییر میدهد تا باورتان محقق شود ، مثلا آدمی را از شما دور میکند چون باعث دور شدن هدف شما میشود یا آدمی را به شما نزدیک میکند یا ایده ای به ذهنتان میدهد ویا ایده ای را از ذهنتان میگیرد و هر تغییری که شاید حتی باورش برای شما سخت است را انجام میدهد تا شما به آنچه باور دارید برسید.
حالا قدرت ضمیر ناخودآگاه را در بازارهای مالی
شاید در اطرافتان افراد بسیاری هستند که وقتی از مطالب تکنیکالی یا فاندامنتالی بازار از آنها سوال میکنید از علم آنها متحیر میشوید یا وقتی میگویید فلان سهم را تحلیل کن چنان زیبا و بدون نقص برایتان تحلیل میکندکه شما به پیشگویی او ایمان می آورید ولی وقتی گزارش معاملاتی آن را میبینید ، تمامش زیان است یا در مجموع زیان ها خیلی بیشتر از سودها هستند. از آن طرف شخصی را میبینید که با علم بسیار کم و دانش ناکافی نسبت به شخص قبل سودهای کلانی در بازار میکند و وقتی از آنها میپرسید چگونه در این لحظه وارد معامله خرید یا فروش شدید؟ شاید پاسخ آنان این باشد که حس کردم اینگونه است و وارد شدم شاید باورش برای شما سخت باشد ولی بدانید که واقعا اینگونه است.
تنها تفاوت میان این دو نفر در باورهای ضمیر ناخوآگاهشان است یعنی ورودی ضمیرهایشان متفاوت و خروجی هایشان نیز متفاوت است
باور خود را عوض کنید
یکی در این باور که این بازار فقط سود میدهد و قبل از معامله با آرامش و باور اینکه سود خواهد کرد معامله میکند و دیگری در این باور که این بازار در نهایت ضرر میرساند یا همه در نهایت ضرر میکنند و قبل معامله با استرس و تشویش و باور ضرر، معامله میکند.
یکی با این باور که پول به راحتی به دست می آید و در چند معامله آینده هزینه یک مسافرت را سود خواهم کرد و دیگری در این باور که ضرر میکنم و در عوض به مسافرت نمیروم به بخاطر ضررم.
یکی در باور اینکه کسب در آمد بسیار ساده و راحت است و دیگری در باور اینکه کسب در آمد و ثروتمند شدن بسیار سخت و مشکل است و در آخر یکی با علم کم و خوشحالی و آرامش در حال کسب در آمد از بازار است و دیگری با علم و آگاهی کامل ولی باورهای اشتباه در حال زیان های پیاپی و سختی و استرس.
اگر شما نیز به اندازه کافی صاحب دانش هستید ولی توانایی کسب درآمد یا سود از بازار مالی را ندارید بدانید تنها مشکل، باورهای شماست که با انجام تمرینات خیلی راحت قادر به تغییر باورهایتان خواهید بود.
دیدگاهتان را بنویسید