با کتاب موفقیت نامحدود در 20 دقیقه،سازوکار همیشگی موفق شدن را یاد بگیرید
موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، کتابی برای افرادی است که میدانند آینده میتواند ماجرای بسیار متفاوتی از گذشته داشته باشد، ولی نمیدانند که چطور میتوانند از گذشته خودشان پُلی به سمت آیندهای متفاوت بسازند. «آنتونی رابینز» در کتاب «موفقیت نامحدود در ۲۰ روز» برنامهای عملگرایانه برای ایجاد تحول در زندگی و ساخت آیندهای که افراد آن را دوست دارند ارائه میدهد.
اگر نمیخواهید روند فعلی یا حتی گذشته زندگیتان در آیندهتان هم ادامه پیدا کند و اگر به قدرت تغییر که در درونتان وجود دارد ایمان دارید، حتماً تا پایان این خلاصه کتاب در کنار ما باشید؛ زیرا ما گلچینی از نکتههای اصلی این کتاب را به دستتان میرسانیم.
آیا طالب تغییر در زندگی خود هستید؟
خیلی از ما آرزوهای فراوانی برای زندگی رؤیاییمان داریم و با خودمان فکر میکنیم که چه میشد اگر فلان اتفاق شگفتانگیز در زندگی ما هم رخ میداد؟ چه میشد اگر ما هم میتوانستیم در جایی که دوست داریم و در کنار کسانی که دوستشان داریم زندگی راحت و بدون دغدغهای را تجربه کنیم؟
از اینجا به بعد مردم به دو دسته تقسیم میشوند؛ برخی برای این «خواستن» امیدوارانه تلاش میکنند و زندگیشان را میسازند، اما برخی دیگر، حال و حوصله یا انگیزه حرکت کردن برای رسیدن به این خواستهها را ندارند و ترجیح میدهند از همان جایی که هستند برای چیزهایی که ندارند دست تکان دهند و حتی در حسرتشان بسوزند.
کتاب «موفقیت نامحدود در ۲۰ روز» بهطور ویژه برای گروه اول این ماجرا نوشته شده است؛ یعنی کسانی که حاضرند برای ساخت زندگیشان دست به کار شوند. آنها همان افرادی هستند که بهکمک این کتاب، آرزوهایشان را زندگی خواهند کرد.
هفته اول: پیشنیازهای سفرتان را مهیا کنید
هر حرکت جدید حتی در مسیری قدیمی، یک سفر است. موفقیت نامحدود در ۲۰ روز هم سفری است که شما آن را از درون خودتان آغاز میکنید و نتیجهاش را هم در درون خودتان و هم در اوضاع فیزیکی زندگیتان بهروشنی میبینید. برای آغاز این سفر به چند چیز نیاز خواهید داشت که در ادامه آنها را با هم بررسی میکنیم:
سربازان خفته درونتان را بیدار کنید!
درون شما، یعنی تنها جایی که حقیقت و واقعیت به یک نقطه نگاه میکنند، لشکری از سربازان ورزیده و آماده برای پیروزشدن در هر نبردی خوابیدهاند. آنها تا زمانی که جدیبودن تصمیمتان برای تغییرکردن را باور نکنید در خواب به سر خواهند برد. شما برای حرکتکردن و دست به کار شدن باید دلتان را به دریا بزنید و تصمیم بگیرید و برای تصمیمگرفتن باید ترستان را مدیریت کنید.
با این حساب، یکی از بزرگترین چیزهایی را که سبب میشود نتوانید به رؤیاهایتان برسید شناسایی کردید و آن «ترس» است. ترسهایتان چشمهای شما را میبندند و بیامان در گوشتان زمزمه میکنند که تغییرکردن خطرناک است و برای در امان ماندن از این خطرها باید سر جای خودتان باقی بمانید. ترس دروغگوست و با دغلکاری میخواهد شما را از تبدیلشدن به الماس وجودتان دور نگه دارد. برای خلاصی از این ماجرا و برداشتن قدم اول، باید به دل ترسهایتان یورش ببرید و آنها را سر جای خودشان بنشانید.
بهجای یک تنه هزارساله، شاخهای نرم باشید
انعطافپذیری یکی از نیازهای رسیدن به «موفقیت نامحدود در ۲۰ روز» است. تغییر، باد سهمگینی است. کسانی که از تغییرکردن میترسند یا فکر میکنند که بعد از انتخاب یک هدف باید تا آخر عمرشان فقط از یک مسیر به آن برسند، از نظر عملکرد به یک شاخه خشک تبدیل میشوند.
ر این صورت، هر بادی میتواند آنها را به چند قسمت تقسیم کند، ولی کسانی که در طول مسیرشان از خودشان انعطافپذیری بیشتری نشان میدهند، به شاخه نرمی میمانند که تنها باد میتواند آن را از این سو به آن سو تکان دهد. آنها تغییرات را میپذیرند، اما نمیشکنند؛ بنابراین شما هم بهجای مقاومت در برابر تغییرات، سهم سود خودتان را از آنها بردارید و از قلبشان عبور کنید.
نتیجهها را ردیابی کنید
این خیلی مهم است که پیوسته، میزان عملکرد خودتان را با نتیجهای که به دست میآورید مقایسه کنید. این ماجرا به شما نشان میدهد که چقدر در مسیر هستید و اینکه اصلاً آیا این مسیر به درد ادامه دادن میخورد یا نه؟
افراد بسیار زیادی بهدلیل رعایتنکردن این کار ساده و اندازهگیری نکردن نتیجهها سالهای طولانی از عمرشان را صرف تلاش و حرکت در مسیری کردند که آنها را به مقصد مورد نظرشان نرساند. به شما پیشنهاد میکنم برای رسیدن به موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، شجاعانه عمل کنید.
وقتی میبینید یک مسیر، اشتباه است بهجای غصهخوردن به حال زمان، هزینه و تلاشی که در این مسیر از دست دادید با سرعت هر چه تمامتر به دنبال مسیر دیگری بگردید و این کار را تا زمانی که مسیر اصلی خودتان را پیدا کنید، ادامه دهید. نگران و اندوهگین نباشید؛ چون زمان و تلاش شما در مسیر قبلی به تجربههایی تبدیل شدند که در مسیرهای آیندهتان میتوانید از آنها بهخوبی استفاده کنید.
یک الگوی زنده برای خودتان بیابید
تا این مرحله از تلاش برای موفقیت نامحدود در ۲۰ روز شما دقیقاً میدانید چه میخواهید، اما چگونه میخواهید به آن برسید؟ آیا میدانید در اولین گامتان چگونه باید حرکت کنید؟ چه روندی را دنبال کرده و از انجام دادن چه کارهایی دوری کنید؟
یکی از سادهترین کارها برای رسیدن به این هدف، پیداکردن فردی موفق است که قبلاً به اهداف مورد علاقه شما دست یافته است. او را پیدا کنید، زندگینامهاش را بخوانید، روش کارش را زیر ذرهبین ببرید و خلاصه اینکه نقشه موفقیت او را استخراج کنید.
این کار به شما کمک میکند بهجای آزمون و خطا یا به راه انداختن سفر اکتشافی برای کشف مسیر موفقیتتان از نقشهای که یک نفر قبلاً آن را کشف کرده است، کمک بگیرید.
با دو اهرم حرکتکردن آشنا شوید
تقریباً تمام انسانها تنها به دو دلیل در زندگی دست به اقدام میزنند:
ترس از ایجاد ناراحتی و پشیمانی
تجربه یک احساس بسیار خوشایند
برای مثال وقتی میخواهید صبح زود به سر کار بروید، این کار را با وجود آنکه دوست ندارید انجام میدهید؛ زیرا نمیخواهید توسط مدیرتان توبیخ بشوید. از طرفی خود شما وقتی میخواهید در یک روز تعطیل به پارک کوهستانی بروید، از پنج صبح با شادی و خوشحالی در حال آمادهکردن وسایل گردشتان هستید.
میبینید؟ شما یک فرد با دو انگیزه درونی برای انجام یک کار- صبح زود بیدارشدن- هستید. این شگفتانگیز است! کته جالب اینکه تقریباً بیش از ۹۰ درصد مردم، تمام کارهایشان را برای فرار از ایجاد ناراحتی و پشیمانی انجام میدهند. واقعیت تلخی است، اما گاهی میتواند به شما کمک میکند. چگونه از اهرم ترس از ناراحتی برای رسیدن به موفقیت نامحدود در ۲۰ روز استفاده کنیم؟
مثلاً وقتی در موقعیتی قرار میگیرید که میدانید درنهایت، انجام آن کار چیزی خوشحالکننده را کف دستتان نمیگذارد، در هر صورت مجبور به انتخاب بین دو موقعیت بد و بدتر هستید، میتوانید موقعیت بد را انتخاب کنید. به این ترتیب، خودتان را از بیشتر ناراحتشدن در آینده نجات میدهید.
نکته بسیار جالبتر اینکه کسانی که موفقیت نامحدود در ۲۰ روز را واقعاً تجربه کردهاند، نهتنها در این کار به مهارت رسیدهاند، بلکه یاد گرفتهاند چطور کارها را به شکلی انجام دهند که برایشان یک تجربه بسیار خوشایند را به دنبال داشته باشد.
یکی از کاربردیترین راهها برای این کار، تغییر نوع نگاه به ماجراهاست. یادتان باشد، وقتی نوع نگاهتان به چیزها را تغییر میدهید، آن چیزها واقعاً تغییر میکنند؛ چون شما در درونتان با قدرت خلقکردن به وجود آمدهاید. هرگز از قدرت وجودیتان و تأثیر عظیمی که میتوانید بر دنیای خودتان بگذارید، ناامید نشوید.
دو کار ساده، اما عقبافتاده را بیابید
در طول تلاش شما برای موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، هر روز و هر هفته، وظیفهای به شما سپرده میشود. وظیفه شما در اولین هفته این است که یک دفتر برای خودتان بخرید. سپس دو کار سادهای که تا امروز باید انجامشان میدادید، اما آنها را پشت گوش انداختهاید، در آن یادداشت کنید و حتماً تا پایان امروز، انجامشان دهید.
به چیزهای پیچیده یا سخت فکر نکنید. این کار ساده میتواند چیزی مثل مرتبکردن انباری، رسیدگی به گلدانهای خانه یا حتی شروع یادگیری یک زبان ساده با یاد گرفتن ۵ حرف الفبای آن باشد. مهم این است که شما در طول امروز، این دو کار را پیدا کرده، به آنها توجه کنید و برای انجامشان دست به تلاش واقعی بزنید.
قبل از آنکه کارتان را شروع کنید، صفحه دیگری از دفترتان را باز کرده و موارد زیر را در آن بنویسید:
با انجام این کار، زیر بار تحمل چه ناراحتیهایی میروید؟
با انجامندادن این کار، چه چیزهای خوشحالکنندهای را تجربه خواهید کرد؟
با انجامندادن این کار، آینده من در چند سال آینده دستخوش چه تغییرات مثبت یا منفی میشود؟
با انجامدادن این کار چه چیزهایی را در زندگیام به دست میآورم و آیندهام چه تغییری خواهد کرد؟
هفته دوم: دقیقتر به خودتان و پیرامونتان توجه کنید
در طول هفته گذشته و آغاز تلاش برای به دست آوردن راه و روش موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، شما با روشی کاربردی برای واکردن سنگهایتان با کارهای تلنبارشده، اهداف رهاشده و احساسهای عجیبتان آشنا شدید. به شما تبریک میگوییم و در این هفته، توجهتان را به قدرت تفکرتان جلب میکنیم.
از قدرت تمرکز فکرتان برای ساخت زندگیتان کمک بگیرید
مردم هنگام انجام کارها به دو دسته تقسیم میشوند:
یک کار ساده از سوی آنها در مدتزمانی بسیار طولانی و با کیفیت پایین انجام میشود.
کارشان را با کیفیت بالا و در کوتاهترین زمان ممکن انجام میدهند.
بزرگترین تفاوت گروه اول و دوم، استفادهکردن و نکردن از قدرت تمرکز فکری است. وقتی ذهن شما روی انجام یک کار متمرکز باشد، چندین راه برای انجامدادن آن کار با کیفیت بالا و در بازهای مناسب پیدا میکند، اما وقتی نتوانید فکرتان را روی چیزی که میخواهید متمرکز کنید، انجام کارها برایتان بسیار سخت میشود و اصلاً سر درنمیآورید که چرا تمامکردنشان اینقدر طول میکشد.
وقتی یاد بگیرید چگونه از قدرت تمرکز فکرتان استفاده کنید، در طول یک روز، کارهای یک هفته یا حتی یک ماه را انجام میدهید! تصور کنید در آن صورت زندگیتان چقدر میتواند متفاوت از اکنونتان باشد! حالا سؤال اصلی این است که چطور به قدرت تمرکز فکری دست پیدا کنیم؟
یک گام ساده که میتواند تمرکز فکری را به شما هدیه دهد
خوشبختانه، راهحلهای واقعی زندگی، بسیار ساده هستند. هر چیزی که رنگ و بوی پیچیدگی بدهد، کاری جز گیجکردن ما نمیکند. درباره رسیدن به تمرکز فکری هم نیازی به انجام کارهای عجیب و غریب نیست. شما میتوانید با یک ترفند ساده، سُکان فکرتان را در دست بگیرید:
سؤالهای متفاوتی از خودتان بپرسید
هرکدام از ما در طول روزها و ثانیههای زندگیمان در حال پرسیدن سؤالات گوناگون از خودمان هستیم که سبب میشوند ما روی یک نکته یا جهت خاص متمرکز شویم. متأسفانه ۹۹ درصد سؤالاتی که از خودمان میپرسیم، حساب شده و کاربردی نیستند.
درنتیجه ذهنمان هم به آنها پاسخهایی میدهد که از «مزخرف!» چیزی کم ندارند؛ برای مثال وقتی این سؤال بیهوده که «چرا من همش بدبیاری میارم؟!» را از ذهنمان میپرسیم، او هم به ما چنین پاسخی میدهد: «چون شانس نداری!» کمی فکر کنید. واقعاً این چه کاری است که ما با خودمان میکنیم؟! چرا با قدرتهای خودمان مانند کودکی که با الماس بازی میکند رفتار میکنیم؟
چرا بهجای این پرسش خندهدار و بیحاصل چیزی مثل «چطور میتونم ظرف سه ماه ۳۰۰ میلیون تومان پول به دست بیاورم؟» را از خودمان نمیپرسیم؟ حقیقت این است که اگر مراقب خودمان و دستهگلهای اساسی که به آب میدهیم، نباشیم بهتنهایی به اندازه یک لشکر بزرگ به خودمان دشمنی میکنیم! بنابراین اولین کاری که باید برای به دست آوردن تمرکز فکری و موفقیت نامحدود در ۲۰ روز انجام دهید، جایگزینکردن پرسشهای درونیتان با چیزهایی کاملاً متفاوت، مثبت و کاربردی است!
اهداف و ارزشهایتان را همسو کنید
چیزی که سبب میشود بسیاری از افراد با وجود اهدافی که برای خودشان تعیین میکنند، باز هم نتوانند به موفقیت مورد نظرشان برسند همسو نبودن ارزشهای درونیشان با اهدافشان است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم.
تصور کنید شما براساس تجزیه و تحلیلهایی که درباره شغلهای مختلف کردهاید، به این نتیجه رسیدهاید که اکنون بازار شغلی به نام «دیجیتال مارکتینگ» داغ است و اگر اکنون برای یادگیری و کار در این زمینه تلاشتان را آغاز کنید، بهزودی میتوانید در این شغل به موفقیت برسید.
برای خودتان هم هزار و یک آسمان و ریسمان به هم بافتهاید که بله! فلانی با انتخاب این شغل توانست درآمد خوبی داشته باشد؛ پس چرا من نتوانم؟! تا این جای کار، همهچیز عالی است، اما مشکلی وجود دارد که تنها خود شما از آن باخبر هستید و آن این است که شما اصلاً به دیجیتال مارکتینگ علاقه ندارید و تصور ۱۰ سال آینده خودتان در این شغل، از کابوس هم بیشتر شما را میترساند!
ارزش درونی شما و آن چیزی که همیشه قلبتان برایش میتپد، پرداختن به هنر است. میبینید؟ ارزش درونی شما با کاری که شاید برای خیلیها عالی باشد، تضاد دارد؛ به همین دلیل حتی با دنبالکردن مسیر موفقیت بهترین دیجیتال مارکترهای جهانی هم نمیتوانید به موفقیت نامحدود در ۲۰ روز برسید! درنتیجه همیشه قبل از انتخاب اهدافتان آن را با ارزشهای درونیتان بسنجید تا زمان، هزینه و تلاشتان را بیهوده هدر ندهید.
خودتان، اهداف و ارزشهایتان را روی ترازو بگذارید
دفتر معروفتان را بردارید. در یک طرف آن، اهدافی را که برای خودتان در نظر گرفتهاید بنویسید و در طرف دیگرش، ارزشهای وجودیتان را یادداشت کنید. یادتان باشد، ارزشهای وجودیتان چیزهایی مثل «آرامش»، «عشق»، «سلامتی»، «موفقیت»، «شادی»، «امنیت» و… هستند. ارزشهای وجودیتان را براساس میزان اهمیتی که برایتان دارند، پشت سر هم ردیف کنید.
سپس آنها را با اهدافی که برای خودتان در نظر گرفتهاید، مقایسه کنید. اگر بعد از این بررسی فهمیدید که هدفهایتان دارند ساز مخالف میزنند، مدتی به خودتان زمان بدهید، فکر کنید، سنگهایتان را با خودتان وا بکنید و از فرصت عمر و انرژی که دارید، برای تعیینکردن و رسیدن به اهدافی که همسو با ارزشهای وجودیتان هستند کمک بگیرید.
با این کار به خودتان، زندگیتان و چه بسا به بهترشدن دنیا برای تبدیلشدن به جایی بهتر برای زندگیکردن کمک بزرگی خواهید کرد.
اهدافتان را تفکیک کنید
اگر تا به حال برای خودتان هدفگذاری کرده باشید، به احتمال زیاد فهرستی از هدفها را پشت سر هم ردیف کردهاید. این عالی است، اما نکتهای وجود دارد که بهتر است آن را درباره اهدافتان اجرا کنید؛ دستهبندیکردن اهدافتان به سه بخش «اهداف شخصی»، «اهداف مادی و معنوی» و «اهداف اقتصادی». این تفکیککردن به شما کمک میکند تا قدمهایی را که برای این کار برمیدارید، راحتتر برنامهریزی کرده و برای موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، گامهایی اثربخش را انتخاب کنید.
هفته سوم: فرایندهای خودکار وجودتان را به تنظیمات کارخانه برگردانید
هرکدام از ما در زندگی خودمان عادتهایی داریم. عادتها روش ذهنمان برای خودکارسازی فرایندها و صرفهجویی در انرژی هستند. تا اینجای کار، همهچیز خوب است. اینطور که به نظر میرسد، عادتها میتوانند ما را از فکر پیوسته به چگونگی انجام کارهای تکراری، نجات دهند.
شکل اینجاست که اگر مراقب نباشیم ممکن است روزی به خودمان بیاییم و ببینیم به فردی با عادتهای بد و منفی تبدیل شدهایم که بهصورت خودکار و حتی گاهی بدون آنکه متوجه باشد در حال انجام این کارهاست؛ بنابراین عادتها و مهندسیکردن آنها به شیوهای آگاهانه میتوانند مسیر زندگیمان را به سمت و سویی که خودمان دوست داریم، تغییر دهند. تفاوت خود فعلی شما با افراد بسیار موفق در این است که آنها عادتهای خوب بسیاری را در خودشان نهادینه کردهاند. این مسیری است که شما هم میتوانید در آن قدم بردارید. کار ما در این بخش از تلاش برای موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، روی مهندسی عادتها متمرکز میشود. بیایید کار را شروع کنیم.
عادتهای احساسی خودتان را شناسایی کنید
در اولین گام، باید به سراغ کشف و شناسایی احساساتی بروید که تجربه آنها برای شما به یک عادت تبدیل شده است؛ چون این تنها راه برای تغییر این احساسهاست. دفترتان را بردارید و در صفحهای جدید، پنج مورد از احساساتی که معمولاً در طول روز یا هفته آنها را بیشتر از بقیه تجربه میکنید، بنویسید. شاید این احساس، شادی، اندوه، حسرت، افسردگی، خشم یا حتی ترس باشد. فعلاً به ماهیت آن احساس کار نداریم و تنها میخواهیم ببینیم از نظر احساسی در چه وضعیتی قرار دارید.
باورهای سازنده عادتهایتان را شناسایی کنید
هر باور شما، احساسی را به وجود میآورد. تکرار باورتان به یک چیز، به معنای تکرار تجربهتان درباره آن احساس است و درنهایت، این ماجرا به یک عادت احساسی تبدیل میشود. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید باور «حتی وقتی آب میخورم هم چاق میشوم» مدام در پسزمینه ذهن شما مثل یک فیلم کوتاه تبلیغاتی تکرار میشود.
به دنبال این ماجرا، شما احساس میکنید تلاشهایتان برای کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندامی که دوستش دارید، هرگز راه به جایی نمیبرند؛ درنتیجه ناراحت و افسرده شده و از خودتان ناامید میشوید. در آینه به خودتان چپچپ نگاه میکنید و حتی چربیهای بدنتان را نیشگون میگیرید و به شکلی غیرمستقیم برای خودتان احساس تأسف میکنید!
به دنبال این ماجرا، شما این چرخه احساسی و سرزنشکردن پیوسته خودتان را به یک عادت تبدیل کرده و روز به روز شعله این آتش را بیشتر خواهید کرد. میبینید؟ همهچیز از آن باور اشتباه ریشه گرفت.
دکمه جایگزینی باورها را بزنید!
حالا چه میشود اگر ما آن باور را برداریم و به جایش این باور را جایگزین آن کنیم که «من روز به روز خوش اندامتر میشوم». در این صورت، احساس خواهید کرد که با هر تلاش کوچک میتوانید به هدف خودتان برسید. وقتی جلوی آینه خودتان را نگاه میکنید به خودتان و تلاشهایتان افتخار خواهید کرد.
این موضوع سبب میشود شادتر، امیدوارتر و با انگیزه فراوان، رژیم غذایی و ورزشی خودتان را ادامه دهید؛ چون هر روز برای شما یک موفقیت کوچک، اما واقعی به حساب میآید. بهدنبال این ماجرا، شما خودتان را وارد یک چرخه احساسی سازنده و قدرتمند میکنید که نمیگذارد دست از تلاش برای تبدیلشدن به بهترین خودتان بردارید و این محشر است.
واقعاً فوقالعاده است که شما میتوانید با تغییر یک باور ساده و با استفاده از اصل «تکرار» به چنین نتیجه متفاوتی دست پیدا کنید! شما میتوانید این چرخه را درباره رسیدن به ثروت، موفقیت، عشق واقعی، سلامتی و هر چیزی که در جستوجوی آن هستید، پیاده کنید و به تماشای نتیجههای حیرتانگیز آن بنشینید. رسیدن به موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، یک رؤیا نیست یک واقعیت است که شما میتوانید آن را از آن خودتان کنید.
هفته چهارم: خودتان را در چرخه موفقیت بیندازید
تا اینجای کار، نکتههای کاربردی را برای ایجاد تغییر واقعی آموختید. حالا نوبت آن رسیده است که قدمهای اصلی برای موفقیت ویژه خودتان را به شکل یک برنامه دربیاورید و آن را مدام بهینهتر کنید.
چرخه موفقیت چیست؟
این چرخه از چهار بخش، تشکیل شده است که در طول هفتههای قبل با اصول آنها آشنا شدیم. این چهار بخش عبارتاند از:
۱- پتانسیلهای درونی شما
۲- باورهایتان
۳- کارهایی که انجام میدهید
۴- نتیجههایی که به دست میآورید
برای آنکه بتوانید این چرخه را در حال حرکت نگه دارید باید روی اعتمادبهنفس خودتان کار کنید. برای این کار هم روشهای گوناگونی وجود دارند؛ مثلاً تغییر عادتهایی که باعث از بین رفتن اعتمادبهنفستان میشوند (به هفته سوم مراجعه کنید)، پرسیدن سؤالهای متفاوت از خودتان (به هفته دوم مراجعه کنید) و رویارویی با ترسهایتان (به هفته اول مراجعه کنید) میتوانند راههایی برای رساندن شما به این هدف باشند.
میبینید؟ شما از قبل هر آنچه را که برای رسیدن به موفقیت نیاز داشته باشید، یاد گرفتهاید. حالا باید آموختههایتان را در عمل به اجرا درآورید، نتیجه اعمال خود را اندازهگیری کرده و قدمهای اشتباهتان را اصلاح کنید و این ماجرا را تا زمانی که به اهداف خود برسید ادامه دهید.
یادتان باشد، موفقیت نامحدود در ۲۰ روز، یک پروژه ۲۰ روزه نیست؛ یک فرایند است. شما باید برای حفظ آن همیشه در حال حرکت باشید و خودتان را بهبود ببخشید. مطمئنیم که از عهده انجامش برمیآیید.
دیدگاهتان را بنویسید