آنچه بانک ها باید از توسعه PFM در سال ۲۰۲۰ بدانند .
سرمایه گذاری در سیستمهای مدیریت مالی شخصی یا پی اف ام (Personal Financial Manegement) ، برای بانک ها امری دشوار است زیرا به آن صورت مورد قبول مردم واقع نشدند ، اما امروزه تغییراتی در آن ایجاد شده است زیرا مشتریان به جای آموزش مالی ، بیشتر مایل به راهنمایی مالی هستند . در این مقاله دیدگاه هایی را مورد بررسی قرار می دهیم و مدیریت مالی شخصی که در حال پیشرفت هستند را به اثبات می رسانیم .
این مبحث را با تعداد افراد علاقهمند به برنامههای مدیریت مالی شخصی آغاز می کنیم . آمارها حاکی از آن است که در سال ۲۰۱۶ ، قیمت بازار این نرم افزارها تقریبا ۷۹۵ میلیون دلار بوده است و طبق پیش بینی ها تا سال ۲۰۲۳ این رقم به حدود ۱۲۱۳ میلیون دلار می رسد .
پذیرفتن مدیریت مالی شخصی در حقیقت
در حقیقت ، سیستمهای مدیریت مالی شخصی ، ترکیبی از سیستمهای مالی شخصی و نرم افزارهای بانکی می باشند و شامل نرم افزارهای مستقل همچون Mint و Acorns نمیشوند ، در حالیکه اگر افرادی که از این نرم افزار استفاده می کنند را به عنوان کاربران مدیریت مالی شخصی در نظر بگیریم ، اندازه پذیرش واقعی آن بسیار بالاتر خواهد رفت .
طبق گزارشها ، سرویسهای فینتک (fintech) در حال گسترش هستند و همچنین در چند سال گذشته ، شاهد پیشرفت برنامههای مربوط به بودجه و برنامهریزی مالی بوده اند و بیشتر مردم آن را پذیرفته اند .
بازار های جدید چین و هند پیشتاز در زمینه پذیرش فینتک هستند و همینطور روسیه و آفریقای جنوبی هم به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند . در کشورهای اروپایی توسعه یافته ، بریتانیا ، ایرلند و هلند پیشگام هستند .
نسل دوم مدیریت مالی شخصی
سنجش بازده و کارایی نرم افزارهای توسعه مدیریت مالی فردی بسیار سخت می باشد و اینکه از چه نرم افزاری استفاده میکنند امر مهمی نیست . با دیدگاه هایی که در زمینه ناکارآمدی سیستمهای مدیریت مالی فردی وجود دارند ، احتمال آن می رود که مرتبط با برنامههای قدیمی که عملکرد آنها پایین هستند ، باشند که ارتباطی با تجربه روزمره مشتری ندارند .
اصولا وظیفه ی سیستمهای عادی مدیریت مالی شخصی ، فقط ارائه آمار می باشد و در این رابطه به توصیه دادن و تحلیل توجه ای ندارند . برای اینکه تجربه مدیریت مالی عالی و متفاوتی در این محیط داشته باشیم باید تغییری در این رویکرد به وجود آید . مشتریان علاقه مند هستند آن میزانی که هزینه می کنند را بپردازند و مشتاق هستند که بتوانند در مورد پول خود برنامهریزی بهتری داشته باشند . در این مورد تنها میتوان نیازهای مشتری را پاسخگو بود و ابزارهای مناسب با نیاز آنان را به وجود آورد .
برای انجام اینکار باید رویکرد منفعلانه را کنار بگذاریم و اطلاعات باارزش را کنار یکدیگر قرار دهیم و اجازه بررسی را به کاربران بدهیم . در این صورت ، باید توجه زیادی به دادهها و توصیهها کرد و در این بین فروشندگان نرم افزار نیز میتوانند کمک بسیاری کنند .
مثالهایی که در این زمینه می توان زد .
Sberbank از کشور روسیه ، ابزاری برای دادن توصیه مالی طبق الگوریتمها ایجاد کرده است که این ابزار می تواند هزینه کردن فرد در آینده با توجه به سبک و عادتهای زندگی او در گذشته را پیش بینی کند .
همچنین Royal Bank از کشور کانادا هم ابزاری به نام NOMI را ارائه داده که با استفاده از هوش مصنوعی به تحلیل و پیش بینی میپردازد و تراکنش های بانکی حسابهای مختلف را بررسی می کند و اظهاراتی در خصوص بدهی و یا فعالیتهای مشکوک می کند .
Tandem Bank نیز اکانتی برای پسانداز خودکار به وجود آورده که بالای یک برنامه موبایل ایجاد شده است و بر اساس عادتهایی که کاربر دارد ، اقدام به پساندازی در حدود ۵ تا ۱۵ درصد درآمد ماهیانه فرد می کند .
Metro Bank نیز یک سرویس مدیریت مالی شخصی را دارا می باشد که وابسته به هوش مصنوعی است که تراکنشهای آنی را کنترل می کند و آموزش و توصیههایی در رابطه با دوری از از مخارج غیرضروری میدهد .
بانک Santander نیز یک برنامه موبایلی اختراع کرده است که وظیفه آن جمع آوری حسابها و کارتها در یک پلتفرم است و هشدارها و پیشنهادهایی در خصوص اهداف پساندازی شخص مورد نظر میدهد .
مدیریت مالی شخصی در بانکداری دیجیتال ، ارتباط با برندها را بیشتر خواهد کرد و نیز میتواند منبع درآمدهای جدیدی را هم به وجود آورد . این امکان برای مشتریان وجود دارد که بتوانند گزارشهای مالی و هشدارهایی را که در زمینه وضعیت مالی خود دارند همراه با نمودار دریافت کنند . سیستمهای پیافام به روز شده میتوانند در این زمینه موجب راحتی بیشتری شوند .
ادغام و جمع داده ها
با اینکه در اروپا با تشویق و حمایت سازمان های قانونی ، جمعآوری دادههای مالی توسعه یافته است ، اما یکی از عواملی که انگیزه بیشتری به بانک ها می دهد سوابق مالی مشتریان است تا با استفاده از این دادهها به رفتار با مشتریان بپردازند . البته قابل ذکر است که دسترسی به دادههای مشتریان باید با اجازه آنان انجام شود . این نوع بانکداری موقعیت خوبی را برای کار با اطلاعات حساب به وجود میآورد و اجازه ی مدیریت بودجه از طریق سرویس های شخص ثالث را به کاربران می دهد .
استفاده از دادهها برای به دست آوردن دیدگاه های باارزش
بانکها می توانند با توجه به الگوهای مدیریت مالی شخصی مشتریان را به سه دسته تقسیم بندی کنند :
۱- کاربران فعال که محصولات مالی خود را جمع میکنند و سطح هشدار برای آنان تعیین میکنند .
۲- کاربران غیر فعال که گاهی اوقات مخارج خود را بررسی می کنند ، اما بودجه و هدف معین نمیکنند .
۳- کاربران فاقد مدیریت مالی شخصی
دادههای مدیریت مالی شخصی قادرند محصولات را بر اساس نیازهای مشتری و سبک زندگی شخصی او ارائه دهند . گفتنی است که مشتریانی که بچه دارند یا علاقه مند به ورزش هستند و همچنین مشتریانی که عادت دارند که خارج از منزل غذا بخورند ، هدف های گوناگونی را تشکیل میدهند .
و در آخر شایان ذکر است که مدیریت مالی شخصی باید بدون هیچگونه توقفی سیر تکامل خود را طی کند . اگر کاربران حضور فعالی در این زمینه داشته باشند می توانند کمک شایانی به این تکامل کنند . مدیریت امور مالی فردی ، امری به شدت مهم و ضروری برای بانکها می باشد و همچنین آنها باید پلتفرمهای ساکن خود را به پلتفرمهایی پویا تبدیل کنند . این کار به بانکها برای به وجود آوردن مدل های تجاری جدید کمک می کند .
منبع : finextra
دیدگاهتان را بنویسید